آدم ها:
قرمزپوش
آبی پوش
]محیط صحنه به دوقسمت مساوی تقسیم شده است.قسمت اول،کاملاآبی رنگ است.یک دکه آبی رنگ نیز درآن قسمت قراردارد.نیمه دیگر،قرمزرنگ است.یک دکه قرمزرنگ درآن
قسمت به چشم می خورد.دیوارهای دوطرف صحنه باعکس های مجلات وروزنامه های کهنه ،تکه پاره های تبلیغاتی رنگ ورورفته ،شندره ها وپارچه های کهنه قرمزوآبی پوشیده شده است.[
1
]نورمی آید.مردسرخ پوش،هریک درسمت چپ وراست سکوایستاده اندوبرای تماشاگران سخن می گویند؛همچون جارچیان،شومن ها وگویندگان آتشین برنامه های رادیویی وتلویزیونی.مطنطن وغرا.مسلط واغواگر،پیچ وتاب می خورندوحرف می زنند.گویی یک ترانه تبلیغاتی رابرای مخاطب هایی گیج وگول ،اجرامی کنند.[
آبی پوش؛این جا قلمروماست،محیطی بازوگسترده ،به وسعت تمامی خشکی هاودریاها؛پهنه وسیع این گردونه خاکی.
قرمزپوش؛جریان رودها،وزش بادها،برف وباران،انگبین گل هاودرختان،حیات وحوش ونفس جانداران.
آبی پوش؛ردای سروری براین گردونه خاکی،برقامت بلندورسای مادوخته شده است.
قرمزپوش آنی حکم می کنیم ومحکوم رابرحکم مان راه گریزی نیست.
آبی پوش راه گریزی نیست!
قرمزپوش البته ....
آبی پوش ...البته باپیروی ازیک قانون.
قرمزپوش قانونی که بامشقت فراوان،آن راتدوین نموده ایم ودرراه دشواراجرای مفاد آن درتلاشیم.
آبی پوش درسطر سطرقانون ما همه چیزبه وضوح وروشنی دیده می شود.
قرمزپوش همیشه حق بامشتری است.
آبی پوش قانون شماره سیزده.
قرمزپوش حق انتخاب ،قانون شماره سیزده ونیم .
آبی پوش انتخابی آرام وساده ،بدون منظوروبدون هیچ گونه مقصدمشخص ویانامشخص.
قرمزپوش وبالاخره انتخابی بزرگ...وحتی کوچک.
آبی پوش انتخاب لهجه ، باهرطعم ومزه وبو.
قرمزپوش اهجه شیرین،لهجه ترش،لهجه تلخ،لهجه پرتقالی،لهجه لیمویی،لهجه موزی،لهجه لوزی،لهجه نستعلیق،لهجه شکسته،لهجه ترک خورده،لهجه مقفی،لهجه مصفا،لهجه مقوا،لهجه مربا،لهجه ...،لهجه ...(ازنفس افتاده است.)لهجه ...
آبی پوش انتخاب درحیطه رعایت موبه موی قوانین مدون ما،که ...
قرمزوآبی پوش این جا،قلمرومسلم مست.
آبی پوش اززردتاسفید.
قرمزپوش ازسرخ تابنفش.
آبی پوش جغرافیای ما،همه هزاران رنگ.
قرمزپوش همه هزارن هزاررنگ.
آبی پوش که فرمانروایی این گردونه خاکی رابه نام سکه ما...
]آبی پوش ،ناگهان گیج می شود .گویی اشتباهی اتفاق افتاده است.قرمزپوش می خندد.به اومی نگرد.باتاسف سرتکان می دهد.دوباره می خندد.آبی پوش نیزمی خندد.آرام آرام ،خنده شان اوج می گیرد.[
قرمزپوش (همچنان می خندد.)هیچ معلوم هست چی می گی ؟!
آبی پوش (همچنان می خندد.)که فرمانروایی این گردونه خاکی رابه نام سکه ما...سکه ما...(زخنده ریسه می رود.)می گم ،سکه ما...
]قرمزپوش ناگهان سعی می کند خودرادرمقابل تماشاگران بازیابد.سینه صاف می کندوادامه می دهد.[
قرمزپوش ....که سکه این گردونه خاکی رابه نام ماضرب کرده اند.
]آبی پوش می خندد.[
قرمزپوش خوب گفتم دیگه!
آبی پوش خب منم خوب خندیدم دیگه!(ازخنده ریسه می رود.)
قرمزپوش دارن می بینن،بده!
آبی پوش کی گفته بده!
]آبی پوش همچنان می خندد.قرمزپوش نیزخنده اش می گیرد.هردو،درهم می پیچندوریسه می روند.پس ازلحظاتی آرام می گیرند.[
قرمزپوش می دونی،توواقعابرای این کارساخته شدی،مثل یه مارخوش خط وخال می مونی؛مزوروریاکار،فخرفروش وطمع کار.
آبی پوش توهم شیادبی مثالی هستی عزیزم؛تاحالانمونه توندیدم،پشت هم اندازوکلک بازودروغ باف.
قرمزپوش من؟!!
آبی پوش (نرم ورندانه .)ای دروغ گوی پست!
قرمزپوش توچی ؟!
آبی پوش من؟!!
قرمزپوش ای سالوس کارلعنتی!
]رفته رفته براق می شوند.[
آبی پوش (نمی خندد.)متقلب بی اصل ونسب!
قرمزپوش (به خودمی آید.)بازشروع کردی؟!
آبی پوش اول توشروع کردی یامن،قرشمال!
قرمزپوش بابا،من شوخی کردم،منظوری نداشتم.
آبی پوش همچی بی منظورم نبودی،هه،خیال کرده من خرم!
قرمزپوش حالاکه چی؟!...بازقهرنکن ها،حوصله توندارم.
آبی پوش هوم!...
قرمزپوش گفتم حالاکه چی؟!
آبی پوش هیچی.
قرمزپوش هیچی یعنی چی؟
آبی پوش یعنی بروگورت روکم کن،آندرستند؟گو...
رت ... رو....گم ....کن.
(تهدیدآمیز.)باشه،باشه،می رم،چی فکرکردی!
قرمزپوش ]قرمزپوش ،به سمت دکه خودمی رودوداخل می شود.لحظه ای باعصبانیت به تماشاچیان خیره می شودوسپس ناگهان پرده دکه رامی کشد.آبی پوش،که ازرفتن قرمزپوش مطمئن شده است برای تماشاگران صحبت می کند.[
آبی پوش شماببخشین،پیش می یاددیگه.ولی خب نمیشه به اون اعتمادکرد.مثل یه مارزنگی،خوش خط وخاله.البته اون به من می گه مارزنگی،ولی ببخشیدها،چیززیادی می خوره.اسم خودشوگذاشته رومن.حتی یه لحظه ازدستش آروم وقرارندارم.قزمیت فکرمی کنه عقل کله،امابه اندازه یه گاوهم نمی فهمه.به خیالش من خرم.خیال کرده خبرندارم که اون تو،چی کارمی کنه.(نجوامی کند.)شب وروز،تواون دکه،واسه من نقشه می کشه.به خیال خودش می خوادشرمنوازسرش کم کنه،امازرشک!کورخونده،بلایی به سرش بیارم که اون سرش ناپیدا.البته شایدشمابگی،ای بابا،خوبیت نداره،دوتاهمسایه که نبایدباهم این طورباشن،بایدتوآرامش وصفاباهم زندگی کنن.بعله،فرمایش شمامتین،امااون جرتغوزلیاقتشونداره.دریغ ازیه سرسوزن فهم وشعور.چرااین جوری نیگام می کنن؟!(مغبون,سرش را پایین می اندازدوبا تاسف،آه می کشد.)می دونم ،همه ش تقصیر خودمه،بیش از حد بهش خوبی کردم،بهش رودادم،خب بی جنبه س،یعنی....باشه،حالاازاین به بعدمی دونم چی کارکنم،آقا،همچی که چشم منو دور می بینه ها...
متن کامل را پس از پرداخت وجه می توانید دانلود نمایید.لطفا مشخصات خواسته شده را جهت پیگیری پرداخت دقیق وارد نمایید.
نوع فایل : word فایل زیپ شده
تعداد صفحات 11
حجم : 24 kb
مبلغ قابل پرداخت 10000 ریال
پس از پرداخت موفق وجه به صورت خودکار به صفحه دانلود هدایت می شوید و می توانید فایل را دانلود کنیددر صورت هرگونه مشکل با پشتیبانی 09357668326 تماس بگیرید.