در شبی افسانه ای با تو
من نشسته ام به میهمانی
هیچ چشمی نظاره بر من نیست
آمدم اینجا به پنهانی
آسمان تاریک وشب اندوده
ستاره هایش نمی سوزند
می بخشد ترانه باران به زمین
گویی باچشمم داردهمخوانی
فریادهای مرده در بغض
روشنی های شکسته در اشک
نازی کهنه و قدیمی در دل
کرده حرفهای مرازندانی
دل به افلاک پیشانی بر خاک
می خوانمت با دلی پاک
کی همی بندی مرا به فتراک
کاین مرا آرزوست
بودن در بندت .
جاودانی .
ای قاصد:
تو قاصد روزهای روشنی
بر شبهای ترسیده
تو قاصد روزهای پربار
بر کویری خشکیده
توحامل احساسی غریب بر من
چون معمای وجود
روان بر تنم اما پیچیده
تو صاعقه ای از ابرهای تاریک در هم تنیده
هراسناک و روشن
بر این عقل در تاریکی خوابیده
تو همچون وزش یک نسیم بهاری
پر از امید رهایی
برای عطر زندا
در غنچه ی به خود پیچیده
ای تیر تنهایی را خیالت جوشن من
تویی آن آیت روشن من
بر عقل های خشکیده
مرا آرزوی رسیدن بهاریست از سوی خدا
برقلب یخ زده ام
تویی قاصد آن بهار خواستنی من
برسرمای گندیده
روزی روزگاری در دهی زیبا و قشنگ خانواده ای بودند که یک پسری به نام پولی داشتند. مادر و پدر پولی به خاطر این اسم را برای او انتخاب کرده بودند چون همش دنبال سکه و طلا بود. پولی روزی از خانه بیرون آمد. خواست ببیند در شهر چه خبر است. همین که داشت در ده قدم می زد، دوستش را دید که برای او دست تکان می دهد. او به سراغ دوستش رفت و به او سلام کرد.
دوستش گفت:«سلام می دانی چه شنیده ام؟»
پولی با تعجب پرسید:نه چه شنیده ای؟َ!
دوستش گفت:« می دانی که درجنگل یک درخت سکه وجود دارد.آن درخت فقط پول وطلا می دهد.»
دوست پولی که می دانتست پولی خیلی خیلی به طلا وپول اهمیت میدهد این دروغ ها راسروهم کردوگفت. پولی که داشت از تعجب شاخ در می آوردوچشم هایش مثل پول شده بود گفت:«کجا،کجای جنگل است.؟»
بازهم دوستش دروغ هایی گفت.پولی به خانه برگشتواین موضوع را به مادر وپدرخودگفت وگفت :«می خواهم فردا صبح زود به جنگل بروم مادروپدر پولی اصلاً بااین موضوع موافقت نکردند ولی پولی از یک گوش می شنید واز یک گوش بیرون می کرد،نه به حرف پدرش گوش می کرد ونه مادرش خلاصه این حرف ها به هیچ دردی نمی خورد. شب آمدوموقع خواب شد؛پولی به رخت خواب رفتو خوابیدتا به امید یک صبح پرپول. صبح شد.پولی ازخواب بیدار شد.
تازه هوا روشن شده بود. اویادداشتی نوشت وراه افتاد.مادروپدرپولی بیدار شدند ورفتند تا پولی را بیدار کنند اما از پولی اثری نبود؛فقط یک یادداشت بود که روی بالشتش گذاشته بود.پدرپولی یادداشت را خواند،پولی در یادداشت نوشته بودکه من می روم وبا جیبی پرازپول برمی گردم .
حالا می شنویم ازپولی:پولی به آدرس نگاه کردودید همان جااست ولی از درخت وپول وطلا خبری نیست اما ازدوریک کلبه ی زیباوکوچک دید وبه آنجا رفت.
پیرزنی قد خمیده ای در را باز کرد.
پولی سلام کردوگفت:« یک درخت سکه این دورواطراف نمی شناسی؟»
وبعدحسابی خندید آن قدرخندید که سرخ شد؛او گفت:«تودیگر که هستی؟
پولی گفت:«من پولی هستم.
پرزن گفت:«عزیزم پولی جان بیا تو تا برایت بگویم.»
پولی نشست وپیرزن یک لیوان شربت آورد وبه پولی داد.
پیرزن گفت :« پولی جان طلا وسکه یا همان پول با تلاش وکوشش به دست می آید.»
پولی گفت:« من تلاش وکوشش کرده ام حالا دیگرنوبت درخت است که به من پول بدهد.»پیرزن گفت:« اگرتلاش وکوشش را بخواهی مانند توانجام داد اسمش که تلاش نمی شود،عزیزم تو برای به دست آوردن پول باید کارکنی.»
پولی گفت:« هرکاری که باشد برای پول می کنم.
پیرزن به او گفت:«آفرین عزیزم حالا برو برای به دست آوردن پول کارکن.»پولی به خانه رفت و ازمادروپدرخود عذرخواهی کردودردکان پدرخود مشغول به کار شد.
من میروم اینک به سحرگه ز شهرم
لیک کس را خبری از من نیست
جز خروسان
که میخوانندبه کام کامگاران
جز غرابان
که می مویندبه یاد روزهای پر زباران
جز درختان
که می رقصند با باد بهاران
من میروم اینک به غربت ز شهرم
لیک بر من نیست نگران
چشم نگارم
هیچکس را بر لب نیست این نغمه
که خدا باشد نگهدارم
اما مرا امید است که در این ره
بود دست خدا یارم
من میروم اینک به غربت زشهرم
لیک کس را از من خبری نیست
حتی سایه ی کوتاهم
میکشد پنجه به دیوار شهر
غربت زده را همرهی همسفری نیست
چند روزیست قلمم منتظر بهانه ایست
چند روزیست که اشک و آه بی صدا قوت من است
سینه ام دفینه ی فغانه ایست
دیر وقتیست که ساقی رفته است
میکده خالی از نغمه ی مستانه و آتش پیمانه ایست
باز آی ساقیا ببین چگونه ایم
باز آی و ساقی باش این درد آشامان درد نوش را
باز آی و لباس باش این جامه دریدگان حق پوش را
باز آی که برهنه فریاد کرده اند برهنه پایان را
باز آی و گلستان کن این خشکیده دشت بی سامان را
آری ساقیا بیا و ببین چگونه مانده ایم:
چون جمعه ای خلوت پراز گلایه مانده ایم
در راه آن ناکجای آباد
چون پرستویی غریب
بی آب ودانه مانده ایم
جز تو بهانه ها دلگیرند
باز آی ساقیا
ما در بهانه مانده ایم .
آنجا به تاریکی جاری به جویبار شب
در سوسوی ضعیف نور ستارگان
در گذر از گذرگاه آغشته به شک
من به دنبال خود میگشتم
به زیر و بالای هر چه بودونبود
تک به تک.
اینجا تاریکی هنوز به شب روان است
و از پنجره ی اتاق من
سوسوی ستارگان
به تاب و توان است
اما در میان هر آنچه هست و نیست
من خود را در میان خطوط دفتری یافته ام
ببین چه حکایتیست.
آری من چه هستم جز خون سیاه رنگ قلمی
که سر بریده شد به دست جلاد ذهن من
به وسوسه ی دانستن
تا غرق کنم در جاری خون قلمم
غول بد هیکل ندانستن.
اما او هرازچندگاه
سربرآورد از میان خونابه ها
و به فریادهای مکرر
وا میدارد مرا
به سرهای بریده ی بیشتر.
دانسته های من پایه هایی از هستی من اند
وبرکویر وجودم
نادانسته های من کوههایی از نیستی من اند
آری من پیوسته مجموعه ای از هست ونیستم
اما من بر چه معلق واری استوارم ؟
دانسته هایی که از من نیستند!؟
ناگهان ستارگان فرو ریختند
وتاریکی به اتاقم طغیان کرد
او مرا بسوی روشن صبحگاه
باخود روان کرد
مردی ایستاده اینجا در نظرم
مات و مبهم
مجسمه وار
پرواز نگاهش را
وجودش گشته قفسی محکم
از تار و پود لباسش میرسد به مشام
بویی از درد و ماتم
رفته از قهمت شکسته اش بالا پیچک تنهایی
پیچاپیچ و پرخم
نه او را ترسیست از جهنم دردل
نه هواییست در سر به بهشت
پس برای چه این جهان را از دست بهشت؟
نه در ذهنش خاطره ای پر یاد است
نه درخت وجودش را
ریشه ای در این دنیا بنیاد است
نه او را یارای بیدادی در محضر داد است
او برای چه اینجا هست نمیدانم
فقط میدانم خدایا
او را صبری زین بیشتر میشاید
صبری آهنین و محکم
تا بایستد اینچنین در نظرم
مات ومبهم!
1- قطعات اصلی کامپیوتر کدامند ؟
یا پردازنده دیسک های فشرده موس مانیتور اسپیکر منبع تغذیه
یا پردازنده حافظه ها منبع تغذیه کیس مانیتور مودم Cpu
2- تمام تجهیزات و قطعات جانبی کامپیوتر که حالت فیزیکی دارند و قابل لمس هستند را چه نام دارد ؟
نرم افزار سخت افزا ر کیس همه موارد
3- حافظه کامپیوتر چه کاری انجام می دهد ؟
پردازش اطلاعات نمایش اطلاعات ذخیره اطلاعات تبدیل اطلاعات
4- قطعات داخل کیس کامپیوتر روی چه قطعه ای نصب می شوند ؟
برد اصلی پردازنده منبع تغذیه مودم
5- بهترین وسیله جهت نشان دادن و انتخاب گزینه ها و ایجاد ارتباط با کامپیوتر کدام است
مودم اسپیکر کارت صدا موس
6- متداول ترین وسیله جهت ورود اطلاعات به کامپیوتر کدام است ؟
موس نمایشگر منبع تغذیه صفحه کلید
7- در مورد قطعات جانبی کامپیوتر کدام مورد صحیح است ؟
هر وسیله ای که خارج از کیس باشد شامل موس و صفحه کلید واسکنرو اسپیکرو چاپ گر و.. می شود
همان نرم افزار ها هستند گزینه الف و ب
8- دستگاه های ورودی شامل کدام قطعات هستند ؟
صفحه کلید موس اسکنر چاپ گر سی دی رام نمایشگر
نمایشگر موس اسپیکر اسپیکر مودم چاپ گر
9- در مورد نرم افزار کدام گزینه درست است ؟
رابط بین کاربر و سخت افزار است همان روح و جان کامپیوتر است
قطعات قابل لمس هستند گزینه الف وب
10 - با استفاده از کدام یک از قطعات زیر به اینترنت وصل می شویم ؟
موس مودم میکروفون صفحه کلید
11- وظیفه فن ها در کامپیوتر چیست ؟
خنک کننده مکش هوا بیرون راندن هوا همه موارد
12- کار اصلی اسپیکر در کامپیوتر کدام است ؟
ضبط صدا پخش صدا ذخیره صدا
13- به سریع ترین و قدرتمند ترین و بزرگترین کامپیوتر ها چه نام دارند ؟
ابر کامپیوتر ها کامپیوتر معمولی لپ تاپ گزینه الف و ج
14- جهت نمایش اطلاعات کامپیوتر از چه وسیله ای استفاده می شود ؟
مودم صفحه نمایش صفحه کلید اسکنر
15 – کدام مورد از دستگاه های خروجی اطلاعات کامپیوتر است ؟
موس اسکنر چاپ گر منبع تغذیه
همانند شب که سرشاراست از سیاهی
وازآن خسته نیست
همچون گل که پر است زخار
وبه آن محتاج است
من هم لبریزم ازدرد تو
و به دل شادمانم
گمان مبرکه روی برمیتابم از این دیار پردرد
نه من همینجا میمانم
و شعر آمدنت را به دل می خوانم
صد بار گذرکردم
ای دریغ ازنظری
هر بار که بار خواستم
کرده بودی آهنگ سفری
چه شب ها که از ترس ندیدیت در خواب
بیدار سحر کردم
وچه روز ها ازاینکه می دانستم ندیدنت را
درخواب به سر بردم
هر بار که آمدم به امید وفایت
همه کسب حرمان کردم
چه بسی اشک ازاین دیده روان کردم
چه رنج ها بر خود آسان کردم
با این همه
نه ارزوی درمان کردم
آه چه میگویم به گزاف
بهره ی من شد همه دربه دری
قسمت تو همه هست بی خبری
به امیدش هنوز دارم هوایت در سر
خالی است پندارم زهر آرزوی دگر
باز آی ومرهم باش براین خونین جگر
1 – رایانه همان ...
الف: یارانه است () ب: موس است () ج: کیبورد است() د: کامپیوتر است()
2 – مغز رایانه کدام است؟
الف: کیبورد () ب: CPU یا پردازنده () ج: کیس () موس()
3 – کدام قسمت از رایانه جریان الکتریکی مورد نیاز در رایانه را تنظیم نموده و مقدار آن را تأمین می کند؟
الف: پاور یا منبع تغذیه Powe() ب: حافظه() ج: هارد دیسک () د: کارت صدا ()
4 – کدام یک از موارد زیر از قطعات جانبی رایانه می باشد؟
الف: کیبورد () ب: موس () ج: اسپیکر یا بلندگو () د: همه موارد ()
5 - اطلاعات را به گونه ای تبدیل می کند که قابل نمایش بر روی مانیتور باشد.
الف: مودم () ب: موس () ج: کارت صدا () د: کارت گرافیک ()
6 – نمایش تصاویر در مانیتور رایانه از ترکیب سه رنگ .......و........و.......... به وجود می آید.
الف: سفید- آبی – زرد() ب: قرمز- سبز-آبی () ج: سیاه-آبی-سبز () د: سفید-سیاه-بنفش ()
7 – کدام مورد برای ورود اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد؟
الف: کیبورد () ب: مانیتور () ج: اسپیکر() د: هرسه مورد ()
8 – کدام عبارت درست نیست.
الف: منبع تغذیه، یک دستگاه الکتریکی است که مسئول تأمین و تنظیم جریان الکتریکی در رایانه می باشد.()
ب: فلاپی دیسک جهت ذخیره اطلاعات بکار می رود و حجم آن 44/1 مگابایت است()
ج: حافظه فلاش یکنوع حافظه است (EEPROM) که امکان ذخیره سازی دائم را به وجود می آورد.()
د: اسپیکرها جهت اتصال به اینترنت به کار می رود ()
9 - ورودی است که به کاربر اجازه میدهد به اقلام موجود بر روی صفحه تصویر اشاره و آنها را انتخاب کند
الف: موس () ب: کیس () ج: موش واره () د: مورد الف و ج ()
10 - کامپیوتر از قسمت کیس روشن نمی شود
الف: ممکن است برق قطع باشد.() ب: سیم رابط برق در پریز نباشد ()
ج: پاور شما سوخته باشد () د: هرسه مورد صحیح است ()
11 - به کلیه قسمتهایی فیزیکی متشکل از تمام اجزا تشکیل دهنده یک کامپیوتر ......... می گویند
الف: نرم افزار () ب: سخت افزار () ج: هردو() د: هیچ کدام ()
12 - جهت نمایش اطلاعات رایانه از کدام وسیله استفاده می شود؟
الف: مانیتور() ب: موش واره () ج: فلاپی () د: سی دی یا دی وی دی ()
13 – وظیفه ی کارت صدا چیست؟
الف: سینگال های آنالوگ صوتی را به اطلاعات دیجیتال و برعکس تبدیل می کند و آنها را ضبط و پخش می کند.()
ب: اطلاعات را به گونه ای تبدیل می کند که قابل نمایش بر روی مانیتور باشد.()
ج: برد اصلی رایانه است که تمام قطعات بر روی آن نصب می شوند ()
د: یک حافظه با ظرفیت بالا و دائم می باشد که اطلاعات و برنامه ها را دربرمی گیرد.()
14 - برای ذخیره اطلاعات به کار می رود
الف: CPU- یا پردازنده () ب: حافظه () ج: منبع تغذیه() د: مودم ()
15 – چگونه نمی توان کامپیوتری را اسمبل نمود؟
الف : بدون بلندگو () ب: بدون سی دی رام () ج : بدون فلاپی () د: بدون پردازنده ()
وقتی که نسیم عشق ازدرمی آید باز
وقتی در نظرم کهنه میشودهر صداوهرساز
وقتی پرم ازحسرت خفتن هاونخفتن ها
وقتی درچشمانم به صدای گریه های وهوست
خدایا فقط هوای بارانم آرزوست
پس ببارباران به یاد اشک یاران
ببار باران به کام سبزه زاران
به روی آینه ها غبارغم گرفته
بشوی غم را بسان غم گساران
ببارباران شبم آتش گرفته
پرپروازمن را تن گرفته
ببارباران غریبند چشم هایم
ببار تا که نبینند اشکهایم
ببار باران که گر برمن نباری
بزه کردی واین نیست رسم یاری
به سان رفتن خنده ی کودکانه ازلبانم
به سان رفتن بهار جوانی ازباغ عمر
به سان آب رفته از جوی
رفتن دررفتن است
من از کوچه ای درگذارم
در جویکنارکوچه عطرغربت جاریست
کوچه بامن است اما پای من با من نیست
ماه پیداست ولی هوش من بامن نیست
وبسوی ناکجا هنوز
رفتن در رفتن است
روزی از روزها یا شایدم در رویایی از رویا ها
من نشسته درکلاس بودم
سرشارازدلهره ووسواس بودم
کلاس خالی بود ازشاگردها
وکیف من خالی بود
از کتاب ها وقلم ها
من دیری بود که منتظر استاد بودم
ناگهان استاد از در وارد شد
صدای عقربه های ساعت
از پس او ساکت شد
استاد گفت با صدایی محکم
کتابت راباز کن
تو به این کار هستی ملزم
ومن گفتم با صدایی لرزان
استادمن در محضرتان شرمسارم
از برای اینکه من
از بی کتابی سرشارم
استاد خندید وگفت چرا داری
ولی خود راتوخود خالی می پنداری
اینگونه باش تا کتابت را بیابی
آگاه باش :
سعادت رادرگل سرخ جویاباش
عاشق پاسخ مبهم معماها باش
پرپر پروانه وغربت شمع را آشنا باش
آزادازهمه بندها امادربندغم ها باش
در جاده ی تنهایی به دنبال تنها ترین تنهاباش
حیران از ادراک سلوک قطره به دریا باش
حال که اینهاشدی بامن باش امانباش
اکنون دردستت بنگر
من نگریستم کتابی دیدم
حیران از عظمت این شعبده شدم
وسرشار از وسوسه ی بازکردن کتاب
ناگهان زنگ به صدا درآمد
استادگفت من هستم توچه؟
من نگاهم به طرف ساعت رفت
عقربه هارفتند باشوروشتاب
دردرونم بود موجی ازجنگ وعتاب
من تصمیم گرفتم که بروم
ومن رفتم
پس از چند قدم
درونم راپرکرد ابرندم
غمگین شدم ازاین همه ستم
دیگر دردستم کتابی نبود
خواستم که برگردم اما
دیگر کلاسی نبود
فقط صدایی شبیه صدای استاد نجوا مینمود
کتابت را باز کن
PART C: Reading Comprehension
Directions: In this part of the test you will read 2 passages.Each passage is followed by five questions. Answer the questions by choosing the best choice (1) (2) (3) (4). Then mark your answer sheet.
Passage I:
Earthquake is a shaking, rolling, or sudden shock of the earths surface. There may be as many as a million earthquakes in a single year. Most of them take place beneath the surface the sea. Few of these cause any damage. But earthquakes that occur near large cities cause much damage and loss of , especially if the cities rest on soft ground. The energy released by a large earthquake may equal that of about 200 million short tons of TNT. In other words, its energy may be 10,000 times as great as that of the first atomic bomb. The strength of an earthquake is measured on a scale of numbers called the Richter scale.
91- The passage is mainly about ………….. .
1) earths surface 2) the earth 3) earthquakes 4) sudden shocks
ادامه مطلب ...