بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

غربت

ای دستهای خالی

به تو مینگرم وبه یاد می آرم:

همه دیوارهایی که قامتشان برایم سایه نشد

همه وادیه هایی که سرگردانیم را کاشانه نشد

و همه اقیانوسهای مهری که اشکهایم به آنها روانه نشد

ای دستهای خالی به تو مینگرم

و می آیدم به گوش

سخن آن پیری که بر دردهایم طبیب است

درآن روزهای بی وفایی که میگفت

(مرد تهیدست درشهر خود نیز غریب است)

تمام کدهای پیشواز "محسن یگانه"+آلبوم رگ خواب ۱ + آلبوم رگ خواب ۲

کد آهنگهای پیشواز آلبوم نفسهای بی هدف،کد پیشواز تک آهنگ هامحسن یگانه،کد آهنگهای پیشواز آلبوم رگ خواب ( ۲ )،کد آهنگهای پیشواز آلبوم رگ خواب  

کدها در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

سرنوشت(رمان)

زمستان سردی بود.آنقدرسردکه مدرسه ها هم حتی دوسه روز به تعطیلی خورده بود.صبح زودازخواب بیدار شدم مثل همه ی صبح های دیگرحاضروآماده شدم تابه مدرسه بروم.ازروی پله های حیاط مان به آرامی پایین می آمدم تاسرنخورم.ازحیاط گذشتم ،همین که دررابازکردم وبیرون رفتم درسریع ومحکم برهم کوبید.دادمادرم برخاست چه خبرت ستایش درراازجاکندی دختر...

ادامه مطلب ...

هوا مشوش است

باد زمزمه ای را به دوش میکشد

گویی درختان میخواهند از چیزی بگریزند

قطره های باران را ببین

چه خشمگین به زمین می ریزند

تازیانه های آتشین میزند بر زمین آسمان

بر گرده ی این برده ی ناتوان

عرق های ناتوانی اش ببین

پیوسته به دریاهامی ریزند

                                  از جبین

دیده ات یاور نیست

عینکی از عقل بر گوشت بزن

با گوشهایت هم ببین

آسمان

نعره های عارفانه میزند

موید وگوید با من وتو

ای انسان

در اشک پاک من

در زجه ی زمین

بار خود را به دوش

احساس کن و ببین.

رستگاری

سرم گیج است

گلویم درد است

چشمم اشک است

روحم گرسنه است

یخچال امیدواری هایم دیروقتیست سوخته

رویاهای شیرینم نم نمک گندیده اند

چیزی نمانده به کفم

جز انتظاری نمکین

قوتی نمانده روح من

جز خون این دل غمین

پاهایم خسته است

دستانم بسته است

مغز من وابسته است

ازدحام یاد او

گوش ازمن شسته است

چیزی نمانده از منم

جز پیکری خاکی همین

دل من گریه مکن

روح من مویه مکن

این تن خاکی و غم

گرچه کاشانه ی ماست

رستگاری نزدیک همینجا

در پس خانه ی ماست

فنون نویسندگی

مقدمه:هنر دیدن

نوشتن کار بیهوده ای است اگر در ابتدای امر هنر دیدن جهان ، به منزله یک داستان بالقوه به ذهن متبادر نشود.

( ولادیمیرناباکوف )

ادامه مطلب ...

شهر

شهر اینجاست

خنجری نورانی دردل کوه

ازدحامی سنگین بر کف دشت

خورشید روزهای شهر درآسمان ته گرفته

نور در پس پرده ها زندانیست

آسمان رادودی سیه در بر گرفته

شهر پیداست

نه چون روستا

یک سر چشمه ی پاک زندگی

شهر اینجاست

یک باتلاق عظیم بستگی

سرو آزاد در حصارهای آهنی زندانیست

تنها ملاقاتی او دلخوشی های پنهانیست

شهر اینجاست

جاده های سرد برتنش دویده اند

آری شهر پر از خط فاصله هاست

وقتی همهمه ی آهنین پابرجاست

صداها هستند

 که قاصد دلهای به هم رسیده اند

شهر پیداست با در و دیوار های آهنی

هر کسی را به بغل خرواری از غمی

غم من لیک نمی آید حتی به دستم

غم من خوردنی است

غم من تلخ نوشی از غم من وشماست

شهراینجاست

 وبرغم عاشقانش وفای نگاران مهتر نیست

این چه شهریست

زینجا دشت ودمن بهتر نیست

بازگشت

این چه راه است که من می پویم

این چه چیزیست که من می جویم

من که خود خاکم وآبم

چهره از خاک غمت

بین که به اشک می شویم.

چه راهیست نمناک

 که به خود میپویم .

لیک به جان می جویم

من به جان می پویم

گرمرا نپسندند

گر به ریشم خندند

گربه بندم بندند

یا به دارم بندند

باز غمت می گویم

باز رهت می پویم

باز تو را می جویم.

ماشین آلات کشاورزی- کمباین

برداشت محصول نتیجه زحمات کشاورز در مراحل تهیه و آماده کردن زمین ، کاشت ، داشت می باشد و هر قد راین مرحله دقیق تر و بهتر انجام گیرد سود بیشتری برای کشاورز دارد و او را دلگرم تر و علاقه متد تر به کار کشاورزی می سازد و به زندگی او آسایش و رفاه می بخشد . مسلما برداشت محصول بوسیله ماشین سریع تر و بهتر از وسایل دستی است و به کشاورز فرصت می دهد تا از زمان های صرفه جویی شده برای گسترش سطح کشت و تهیه بذر و بستر خوب استفاده نماید.

ادامه مطلب ...

همبستگی

ذره را بدانجا بار نیست

فانوس روشنگر شبهای تار نیست

تنهایی مرهم ذهن های بیمار نیست

باید چون رود ازدردی مشترک به خود پیچیم

که قطره ی تنها را عزم دیاریار نیست

باید که جملگی خورشید شویم ای همرهان

که به درگاه قبول واحد

                            

                              جز وحدت را بار نیست.

درمانده

درمانده ام

که چگونه خوانمت

ای لطف تو بر مخمل سبزه زاران لمس کردنی

ای عطر تو در جان گلهای بهاران بوییدنی

ای نور تو درتاریکی شبهای عاشقان دیدنی

ای نغمه ات در آواز خوش هزاران شنیدنی

وی شیرینی ات در طعم تلخ عشق چشیدنی

یکی چو من شرمنده از کوتهی همت خویش

تو را دیدم

که غرقکرده ای مرا به اقیانوس رحمت خویش

درسرایت جزدست گدایی ندارم درپیش

ای فراتر از هر چه چون گفتنی

وز گفتار من سرگشته در پندار خویش

تشویش

*تشویش*

باران لر آی باران لر

هفته هفته    باران لر

باران می بارد

ببین که چه بارانیست

فضا از ذرات رحمت متجلی شده است

خون تازه ی حیات

در رگهای کوچه جاریست

به زیر باران راه میروم و خوش کاریست

طراوت مجانی میبینم

بر دستان خشکیده ی پیرمردی

که بر دسته ی گاریست

سخنورا

بدنبال احساسات موزون مگرد

یا وزن های محسوس

ذهن من لا وبالیست.

میخواند این ترانه به خود

                                       باران لر آی بارن لر

                                       هفته هفته    باران لر

فریاد

به حکم قاضی بیخودی

لاله در بهاران پژمرد

قناری در قفس صدایش برید

زاغان آوازه خوان شدند

نور در دودها زندانی

شکوفه ها مرده در خزان شدند

به حکم قاضی بیخودی

کودکان غزه به جرم بازی

بمباران شدند

دهقان مرز نشین خانه اش از پای بست ویران شد

خانه اش دیواران شدند

غرور حاکم دادگاه شد

بین که جهان ویران شد

این هدایای خداوندی

                                           (آزادی ) (صلح)

پرندگانی بودند

مصلوب به بالهایشان تیر باران شدند

گر چون منی از آنها سرود چه شد

خدا را مردم فریاد کنید

بندگان خدا تنهایان شدند

راه

مرا فرصت نیست

مرا قدرت نیست

افسوس

گر این دو مرا میبود

بلندای زمان را برایت شعر میسرودم

ستارگان را به نامت شماره میکردم

چشم که باز میکنم در چهار سوی من بیابانیست

که پرشده از ردپای تو

ای فراسوی زمان

ای شماره ی ستارگان تو را ناچیز

ای دست نیافتنی

.

.

.

.

.

.

.

.

دیدارت را در راهم.

خداوندا

گویند"عشق دریاییست کرانه ناپدید"

بس شگفت ‍‍ژرف است

امواجش

          چون کوه می آید به دید

                                        که در آن غرق شدگان بسیارند.

اما من میگویم که آن پیچاپیچ جویباریست

روان در مه

               که به اقیانوس نیاز به توجاریست

                                              ودر آن گمشدگان بسیارند.