در دل هرمشکلی فرصت های بزرگتر و عالی تر نهفته است که انسانهای بزرگ قادرند مشکلات را به فرصت های بزرگ تبدیل نمایند.( )
مقدمه
شاید کمتر واژه ای همچون «بحران»، ادبیات معاصر و همچون ادبیات علوم اجتماعی را به خود مشغول داشته و رشته های علمی مختلف را درگیر ساخته است. دانشمندان روابط بین الملل دل مشغول جلو گیری از بروز جنگ بین کشور ها، سیاست شناسان نگران بروز ناآرامی ها و بی ثباتی های سیاسی، صاحب نظران علم مدیریت که با ورشکستگی و فروپاشی شرکت ها و کسب و کارها مواجه هستند، مهندسان و متخصصان فنی که روش های کاهش خسارت ها و خرابی های ناشی از بلایای طبیعی یا سوانح صنعتی را جست و جو می کنند، اقتصاد دانانی که تلاطم ها و نوسانات شدید بازار های پولی و مالی را تجزیه و تحلیل می نمایند، روانشناسانی که با نابسامانی های روحی بیماران سر و کار دارند و سایر صاحب نظران و محققان رشته های مختلف علمی، هر یک به گونه ای، واژه ی بحران را به کار گرفته و از آن برای توصیف پدیده ی مورد نظر خود استفاد ه کرده اند.
تنوع در پدیده هایی که بحران خوانده می شوند. هنوز کمتر از تنوع در تعریف هایی است که از این واژه ارائه شده است. دانش پزشکی، بحران را « نقطه عطفی در سیر بیماری، یعنی وقتی که معلوم می شود بیمار نجات خواهد یافت یا خواهد مرد» تعریف می کند (فرهنگ وبستر). دانش روابط بین الملل با عنایت به حوادثی مانند بحران موشکی کوبا، بحران ها را جا نشین جنگ و نه صرفاً ماجراهای خطرناکی که مقدمه ی جنگ اند تلقی می کند؛ از این نظر، کار کرد سیستمی بحران ها این است که منازعات بسیار حادی را کهقابل حل از طریق دیپلماسی معمولی نبوده و در زمان های قدیمی تر از راه جنگ حل می شدند، بدون خشونت یا صرفاً با حداقل خشونت ممکن فیصله دهند (دوئری وفالتز گراف، 1372، ص 748). علم اقتصاد بحران را « مرحله ای طبیعی از چرخه ی کسب و کار که دوره هایش را بر اساس قوانین و پویش های خود سپری می کند»، می داند (کلمان ژوگلهار).دانش تاریخ ورود جهان به مرحله ی تغییرات بزرگ ناگهانی، یعنی تغییراتی با حالتی دهشتبار، شتابی ناگهانی در مسیر تاریخ ایجاد می کند را بحران می داند. از نظر مورخان، بحران فقط تغییری بسیار سریع در محدوده ی اندکی از زمان است که بر جنبه های بسیار اساسی نهاد ها، نگرش های اخلاقی، انواع اندیشه و احساس، ساختار های قدرت و تشکیلات اقتصادی تأثیر می گذارد (گرهارد مازور، 1367). دانش مدیریت، بحران آخرین مرحله از عمر یک سازمان در حال انحطاط، یعنی زمانی که مرگ آن قریب الوقوع می نماید تعریف کرده (weitzel and jansson, 1989) و از نظر برخی محققان این رشته، همچون گرینر، لیپیت و اشمیت، « بحران ها دوره هایی هستند که داغ خود را بر چهره ی تغییرات مربوط به چرخه ی عمر سازمان ها بر جا می گذارند» (Schmidt, 1967 & Greiner, 1972). آیا می توان ورای اختلاف برداشت ها و تفاوت دیدگاه هایی که بین رشته های مختلف و حرفه های گوناگون درگیر بحران وجود دارد تعریف مشترک و قابل اجماعی ارائه کرد، به گونه ای که بیشترین انطباق را با ویژگی های پدیده هایی که بحران نامیده می شوند، داشته باشد و از آن مهمتر، پدیده هایی را که با تمساح، بیرون از دامنه ی شمول خود واگذارد؟ ( )
متن کامل را پس از پرداخت وجه می توانید دانلود نمایید.لطفا مشخصات خواسته شده را جهت پیگیری پرداخت دقیق وارد نمایید.
نوع فایل : word فایل زیپ شده
تعداد صفحات 20
حجم : 37 kb
مبلغ قابل پرداخت 24000 ریال
پس از پرداخت موفق وجه به صورت خودکار به صفحه دانلود هدایت می شوید و می توانید فایل را دانلود کنیددر صورت هرگونه مشکل با پشتیبانی 09357668326 تماس بگیرید.