ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
حجت الاسلام محترمی در شبکه 5 سیما و در شب قدر در خصوص شرایط قبولی عمل صحبت می کردند ؛ با ذکر خاطره ای از یک معلم دوران طاغوت به نتایجی قابل تامل رسیدند ؛ یکی از نتایج مکشوفه سخنران محترم این بود که معلمان جمهوری اسلامی از معلمان طاغوت کم کار بوده و از وجدان کاری پایین تری برخودارند ؛ دومین نتیجه محیر العقول ایشان که به زعم حضرتش غیر قابل قبول هم بود ؛ کم کاری معلمان به استناد پایین بودن دست مزد آنان بود. علاوه بر آنها ؛ منحصر بودن کم کاری در کشور به معلمان و غیر قابل قبول بودن عمل آنان در درگاه خداوند نیز از نتایج ضمنی این سخنرانی بود.
به مناسبت این بیانات مطالب ذیل جهت تنویر و قضاوت همفکران سخنران معظم تقدیم می گردد.
1- فرموده اند که معلمان دوران طاغوت آن قدر وجدان داشتند که برای اوقاتی از کلاس که به علت بی انضباطی دانش آموزان تلف می شد گریه می کردند ؛ ولی معلمان جمهوری اسلامی کم فروشی می کنند ؛ اولا حضرت حجت الاسلام باید بدانند مردم هستند که نظام ها را تغییر می دهند و در هیچ ازمنه و امکنه ای تغییر نظام معادل تغییر مردم نیست . ثانیا در صورت بقا و اصرار بر ادعا ؛ ادعای ایشان توهین به نظام و هتک حرمت و حیثیت معلمان است و البته تشخیص آن بر مدعی العموم و دادگاه صالح است و از دست معلمان کم فروش وطن فعلا کاری ساخته نیست.
2- در خصوص کشف دوم سخنران محترم هرچند می توان کم بودن حقوق را یکی از دلایل از بین رفتن انگیزه برشمرد؛ ولی ایشان بایستی و لاجرم این قدر درک داشته باشند که بدانند دلیل اصلی تمام بحران های اجتماعی نادیده گرفتن عدالت و رواج تبعیض است و چرا نمی خواهند قبول کنند معلمان بیشتر از آنکه از کم بودن حقوق خود شاکی باشند از شکاف طبقاتی کارمندی و تبغیض چند درصدی شکایت دارند .
الف – برابر بند 9 اصل 3 قانون اساسی رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه درهمه زمینه و برای همه تکلیف دولت (حکومت) است .
ب- برابر اصل نوزدهم و بیست قانون اساسی آحاد ملت در مقابل قانون مساوی واز حمایت یکسان قانون بهره مندند.
ج- چون عدل از اصول دین ماست و به فرموده امام مفسر عدل علی (ع) ؛ عدل اولی بر فضل است پس تبعیض محکوم شرعی است.
د- بین معلم کارمند و حکومت کارفرما قانون استخدام و اصل اراده و رضایت حاکم است و نه اصالت اجبار و نباید حکومت را ارباب کارمند فرض کرد .
بنا به ادله فوق و دلایل فراوان دیگری که در این مختصر نمی گنجد ؛ سخنران محترم بایستی بدانند که هیچ تبعیض در قوانین وجود ندارد ؛ در صورت وجود هم اعتباری نخواهد داشت ؛ معلمان نه تنها برای حقوق ناچیز ؛ به خور و نمیر و نظایر آنها استخدام نشده اند، بلکه معلمان با علم به جنبه معنوی کار خویش ؛ عمیقا به مزایای مادی شغل خود معتقد بوده و هستند و انتظار دارند مثل سایر کارمندان و به تناسب میزان زحمت خود و بدون هیچ تبعیضی از مزایای مادی کشور برای اداره امور زندگی خود بهره مند باشند و نیز باید بدانند که هیچ معلمی و در هیچ مرحله ای از استخدام ؛ تبعیض را امضاء نکرده و اگر امضاء هم می کرد به ا ستناد ماده 10 قانون مدنی فاقد ارزش می بود .
پس نسبت دادن کار غیر عقلایی؛ غیر شرعی و غیر قانونی ( قبول تبعیض) به معلمان و اصرار بر اثبات سخن نسنجیده خویش با توسل به مثال طاغوتی یا تجاهل و تغافل است و یا اصرار بر توهین . و اگر قبولی عمل ؛ به ترس از خدا و عدم ترس از غیر اوست؛ آنگاه سخنران معظم مواظب باشند که خدای ناکرده ؛ عمل ایشان یعنی حمله جسورانه به معلمان و نداشتن جرات برای نام بردن از گروه های... ؛ ترس از غیر خدا تلقی شده و سبب ضایع عمل شان و دوری از بهشت شود.