بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

روابط انسانی و آموزش بهتر

چکیده :

در این مقاله تعریف اهمیت و پیشینه روابط انسانی ، مهارتهای سه گانه مدیریت ، نقش مدیر در برقراری این ارتباط ، حفظ و اعتدال آن ، نکات مهم موانع روابط انسانی و ارائه راه کارهای آن به طور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه

آموزش ، ابتدایی ، یادگیری ، دانش آموز ، مدرسه ، مدیر ، معلم ، تدریس ، فن آوری

 مقدمه:

امروز محیط های کاری به سرعت قابل توجهی در حال تغییر و تحول اند و به همین علت یک مدیر اثر بخش علاوه بر نظم و انضباط ، باید از مهارت بسیار زیادی در درک نیازهای اولیه افراد و رفتار آنها در محیط کار برخوردار باشد. جلب توجه و تعهد، پرورش استعدادها ، ایجاد انگیزه و اثربخشی افراد مستلزم برقراری ارتباط های باز و ایجاد اعتماد متقابل میان مدیران و کارکنان است.

با داشتن اصول بنیادی روش های مدیریت موفق، می توان بر افرادی که با شما کار می کنند برتری قابل توجهی پیدا کنید. برای رسیدن به هدفهای سازمانی باید نیازهای افراد را درک کرد. مهارت در این کار انگیزه لازم را در آنان ایجاد خواهد کرد.

در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع ، به بررسی روابط انسانی و موانع آن در برقراری روابط انسانی و ارائه راهکارهایی برای انجام آن می پردازیم به امید آنکه مفید واقع شود.

اهمیت و پیشینه :

وجود «روابط انسانی» درسازمان های آموزشی ومدارس موجب افزایش روحیه مطلوب ومثبت کارکنان واعضای سازمان می شود.روابط انسانی انقدر اهمیت داردکه بسیاری ازصاحبنظران علم مدیریت وسازمان، مدیریت را علم، هنر وفن برقراری ارتباط با دیگران وانجام کار توسط آنان می دانند. به عنوان مثال «ماری پارکر فالت» مدیریت را هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران تعریف کرده است.

بر این اساس می توان گفت که سابقه «روابط انسانی» به سابقه تمدن بشری مربوط می شود. ولی از نظر علمی و از جهت دانش مدون و سازمان یافته بشری دانش روابط انسانی پدیده ای تازه و جدید می باشد.

در گذشته تصور می شد که منابع مادی و مالی بیشترین اثر را بر رضایت و علاقه مندی افراد در محیط کار و در نتیجه بر بالا رفتن تولید و کارایی دارد.

اما بعدها تحقیقات نشان دادند که برقراری روابط انسانی، وجود دوستانه، مشارکت ، پذیرش و اعمال روش های انسانی اثر عمیقی بر رضایت شغلی افراد و در نتیجه تولید و کارایی دارد.

از سوی دیگر در نظریه های سازمان و مدیریت از نظر مراحل تاریخی پس از نظریه های مدیریت علمی «فردریک تیلور » و نظریه مدیریت اداری (نظریه کلاسیک سازمان) «هنری فایول»که به ساختار سازمان و جنبه های رسمی، کلی و مادی سازمان توجه داشتند، « نظریه روابط انسانی» یا « نهضت روابط انسانی» مطرح شده است. نهضت روابط انسانی با کشف اهمیت ، شأن و جایگاه انسان در سازمان ها موارد زیر را مورد تاکید قرار داده است:

- احساسات ، نگرشها و نیازهای اجتماعی کارکنان

- اهمیت و نقش روابط غیر رسمی میان اعضای سازمان

- اهمیت هنجارهای رفتار گروه های غیر رسمی سازمان اهمیت عوامل فوق در بهبود عملکرد سازمانی و تحقق هدفهای گروهی و سازمانی نهضت روابط انسانی (مطالعات هاثورن).

یافته ها و نتایج مطالعات هاثورن و نظریه التون بیو را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:

1-ضرورت توجه به شأن و حرمت کارکنان در سازمان

2-توجه به روابط غیر رسمی افراد در سازمان

3-استفاده از نظرات افراد و مشارکت دادن آنها در تصمیم گیری

4-ایجاد شرایط برای امکان بروز خلاقیت و نوآوری

5-ایجاد و هماهنگی میان هدفهای افراد و گروهها و هدفهای سازمان

6-توجه جدی به نیازهای روانی و اجتماعی افراد در سازمان

7-پرهیز از اجبار و تحمیل در سازمان برای انجام وظایف

8-دادن آزادی عمل به کارکنان برای انجام وظایف

9-ایجاد محیط مناسب و زمینه ساز برای رضایتشغلی کارکنان

با توجه به نکات فوق لازم است برای نشان دادن اهمیت و نقش روابط انسانی در سازمان اشاره ای مختصر به مهارتهای مدیران به ویژه مهارت انسانی شود.

مهارتهای سه گانه مدیریت:

رابرت کاتز (1955) از صاحبنظران مدیریت با مطالعه و بررسی رفتار اداری، سه نوع مهارت را که برای مدیران مورد نیاز است شناسایی کرده است:

1- مهارت فنی2- مهارت انسانی 3- مهارت ادراکی.

1- مهارت فنی : منظور از مهارت فنی، توانایی و کارایی در فعالیتی است که انجام آن نیازمند به روشها، تکنیکها و ابزار و وسایل ویژه ای باشد.

2- مهارت انسانی: منظور از روابط انسانی توانایی مدیر در کار کردن موثر با دیگران و ایجاد محیط و موقعیت مناسب عاطفی، روانی و اجتماعی برای سعی و تلاش گروهی است ، در این شرایط مدیر خود از آرامش، سلامت و امنیت روانی و اعتماد به نفس برخوردار است و سعی در شناخت و احترام به نظرات، عقاید و احساسات دیگران و تأمین امنیت روانی و محیطی آرام و مناسب برای آنان دارد.

درباره نظرات مهارت فنی و مهارت انسانی باید گفت که مهارت فنی کار کردن با اشیاء است ولی مهارت انسانی کار کردن با افراد.

3- مهارت ادراکی : منظور از مهارت ادراکی، توانایی در نظر گرفتن سازمان به عنوان یک مجموعه، سیستم و کل یکپارچه و واحد می باشد.

به عبارت دیگر مهارت ادراکی را می توان به عنوان توانایی تشخیص اجزاء و عناصر سازمان و روابط میان آنها دانست و اینکه تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر چگونه خواهد بود و تغییر و تحول در یک جزء چه اثراتی را بر اجزاء و عناصر دیگر ودر نهایت بر کل سازمان خواهد گذاشت.

تعریف روابط انسانی :

مقایسه تعریف روابط انسانی از سوی صاحبنظران علم مدیریت و سازمان:

- ماری پاکر فالت: توان برقراری ارتباط از طریق پذیرفتن شخصیت فرد.

- کیمبل وایلز: اعتقاد و احترام به ارزش،احساسات و نیازهای دیگران.

- دانیل گریفیث: احترام متقابل، نیت خیر، ایمان به ارزشهای انسانی و شخصیت فردی

- روتلس برگر: توانایی برقراری ارتباط با عقاید و احساسات دیگران

- بوی کین: احترام به شخصیت و ارزشهای انسانی افراد و گروهها

- ریس و برندت: سر و کار داشتن با اعتقادات، نگرشها و رفتارهای بین فردی

با توجه به تعاریف فوق می توان گفت: روابط انسانی عبارت است از برقراری ارتباط مطلوب هدفدار مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانی بین افراد.

در توضیح باید گفت با توجه به اینکه انسان موجودی است اجتماعی که بدون برقراری ارتباط با دیگران نمی تواند به رفع نیازهای خود بپردازد.

لذا این امر ضرورت پیدا می کند که انسان در هر محیطی اعم از خانواده، مدرسه، کار، تفریح و غیره به برقراری ارتباط با دیگران بپردازد.

برقراری روابط مطلوب و مناسب نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی افراد و در نهایت در احساس رضایت از زندگی و کار ایفا می نماید.

* یکی از نکات اساسی در فرایند برقراری روابط انسانی این است که فرد از طریق این فرایند به سازگاری اجتماعی و یا به سازگاری با دیگران دست می یابد. ولی این امر را باید مد نظر قرار داد که فرد قبل از آن که به سازگاری اجتماعی دست یابد لازم است که به سازگاری با خود دست یافته باشد. و این امر مستلزم برقراری روابط مطلوب انسانی فرد با خودش می باشد.

 محور بودن تربیت در روابط انسانی

در برقراری روابط انسانی در مدرسه نکته مهم و اساسی محور قرار دادن «تربیت» می باشد.

با در نظر گرفتن دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» که فعالیتهای مدرسه بر آن اساس صورت گرفته و در آن جهت هدایت می شود، باید این مطلب را مد نظر قرار داد که کلیه فعالیتها و اقدامات افراد مختلف و اعضای مدرسه در این راستا باید انجام شود.

ولی نکته مهمتر این است که تعلیم و آموزش به عنوان وسیله و ابزار برای «تربیت» و دستیابی به اهداف تربیتی محسوب می شود. امام خمینی (ره) در این زمینه می فرمایند:

«تمام انبیاء موضوع بحث شان، موضوع تربیت شان ، موضوع علم شان انسان است. آمده اند انسان را تربیت کنند از اول هر یک انبیاء که مبعوث شدند برای انسان و برای تربیت انسان مبعوث شدند... انبیاء برای انسان سازی آمدند...انسان منشأ همه خیرات است واگر انسان نشود،منشأ همه ظلمات است.

با توجه به مطالب فوق می توان استنباط کرد که کلیه فعالیتها و اقدامات معلمان و مربیان و دست اندر کارکنان مدرسه و سازمان آموزش و پرورش می بایست در جهت انسان سازی باشد.

حفظ ارزشها در روابط انسانی :

ارزش از جهت لغوی به معنای «بها، قدر قیمت» (عمید ،1369) می باشد. و از نظر اصطلاحی باید گفت که ارزش ان چیزی است که کم و بیش در میان افراد وگروهها مورد توجه و احترام است.

درباره اهمیت ارزشها به طور خلاصه باید گفت: چهار عقیده و نظر مطرح است: ذهنی بودن ارزشها، عینی بودن ارزشها، نظریه رابطه ای که در ایجاد و ارزشها جنبه ذهنی و عینی را موثر می دانند و نظریه چهارم ارزش را به عنوان عمل یا فعالیتی خاص تلقی می کنند.

یکی از نکات مهم و بسیار اساسی که در این جا باید به آن اشاره کرد بحث «تزلزل ارزشها» می باشد. بر اثر پیشرفت و دگرگونی در زمینه های علمی، صنعتی تکنولوژی و اجتماعی، ارزشها در سطح جهانی و بین المللی ثبات خود را از دست داده و در معرض تغییر و دگرگونی قرار گرفته اند.

باید به این نکته توجه کرد که یکی از مسئولیتها و رسالتهای مهم و اساسی نظام آموزش و پرورش و در نتیجه مدرسه و اعضای آن یعنی مدیر مدرسه، معلمان و مربیان تربیتی، کارکنان مدرسه و سایر افراد ذیربط ، حفظ ، نگهداری و انتقال فرهنگ و ارزشهای انسانی می باشد.

همانطور که گفته شد چه در برقراری روابط با سایر اعضای مدرسه و چه در برقراری روابط با اعضای اصلی مدرسه یعنی دانش آموزان و چه در انجام وظایف آموزشی، پرورشی و اداری می بایست به فرهنگ و ارزشهای معنوی و انسانی توجه کرده و بر آن اساس عمل نمود تا از این طریق زمینه های لازم برای درونی شدن ارزشها در دانش آموزان فراهم گردد.

در این زمینه لازم است ابتدا افراد و اعضای سازمان، معلمان و مربیان مدیران خود با ارزشها آشنا بوده و آنها را مورد ارزیابی و نقد و بررسی قرارداده و پس از قبول و پذیرش آنها، اقدام به توسعه، گسترش و انتقال آنها نمایند. بر این اساس می بایست تمام اقدامات ، فعالیتها ، برقراری روابط با دیگران و انجام وظایف بر مبنا و ملاک حفظ ارزشها انجام شود.

حفظ حرمت در روابط انسانی :

حرمت به معنای «آبرو ، ارجمندی و آنچه که حفظ و نگهداری و محترم داشتن آن واجب است» تعریف شده است.

یکی از ویژگیهای برجسته اسلام دگرگون کردن ملاکها ومعیارها در مناسبات انسانی است.

در بعضی از جوامع و مکاتب بشری، برقراری و ارزش و احترام انسانها به قدرت، ثروت، جنس، نژاد، موقعیت خانوادگی، اجتماعی و امور مشابه بستگی دارد.

ولی از دیدگاه مکتب اسلام همه انسانها از شان، کرامت ، مقام و احترام انسانی برخوردار هستند و ملاک برتری، ارزش ، کرامت و احترام بیشتر بستگی به تقوا و پرهیزگاری و حفظ شأن و مقام انسان و الهی دارد.

بر این اساس همه انسانها و احترام خاصی برخوردار هستند و لذا در برقراری روابط انسانی با دیگران در خانواده، مدرسه و جامعه می بایست به این نکته توجه نمود و بدون در نظر گرفتن قدرت، موقعیت، مقام و .... و با حفظ حرمت و شأن انسانی افراد با آنها ارتباط برقرار نمود.

در آموزش و پرورش و مدرسه که به دنبال رشد و شکوفایی استعدادها و تبدیل توانایی های بالقوه به بالفعل می باشیم لازم است در برقراری روابط با کلیه افراد در مدرسه به این نکته مهم توجه نماییم.

حفظ اعتدال در روابط انسانی :

اصولاً برای انجام فعالیتها و دستیابی به اهداف ، روش و شیوه های مختلفی وجود دارد ولی باید دانست که راه و روش را باید برگزید که نسبت به سایر روشها برتری و ارجحیت داشته باشد. بدیهی است که این راه، راهی است که از افراط و تفریط، تندروی و دور بودن و به عبارت دیگر راه اعتدال، وسط و میانه باشد.

با توجه به آیات و روایاتی که در قرآن کریم و منابع و متون اسلامی درباره اعتدال و میانه روی آمده می توان نتیجه گرفت:

که بدون هیچ تردیدی راه رستگاری و سعادت انسان و رسیدن به کمال در این است که انسان در کلیه ابعاد و جنبه های زندگی می بایست از تندروی و کندروی و افراط و تفریط پرهیز کرده و صرفاً راه وسط و اعتدال را پیشه کند.

انتقاد پذیری ، انتقادگیری و روابط انسانی :

در مدیریت وسازمان برقراری روابط انسانی یکی از موضوعات بسیار مهم و اساسی موضوع سعه صدر و تحمل سختی ها، مشکلات و توانایی پذیرش و درک آنها می باشد.

امام خمینی (ره) درباره انتقاد می فرمایند:

«اگر من پایم را کج گذاشتم، ملت موظف است که بگوید پایت را کج گذاشتی، متوجه باش و خودت را حفظ کن. هم باید مراعات این مسئله را بکنیم.» (امام خمینی 1364).

عدم انتقاد پذیری و عدم توجه به این امر عوارض و پیامدهایی برای افراد و سازمان دارد که مهمترین آنها را شاید بتوان به موارد زیر را خلاصه کرد:

1-باقی ماندن مسائل و مشکلات و نارسایی ها.

2-خود محوری و محروم شدن از آراء و نظرات سازنده دیگران.

3-ایجاد وجود فضای نامناسب تملق و چاپلوسی.

4-عدم تشخیص افراد صادق، سازنده و پویا و در نتیجه ارزشیابی و قضاوت نامناسب.

مدیر و روابط انسانی :

از آنجا که مدیر در مدرسه با معلمان و مربیان، کارکنان آموزشی و اداری، دانش آموزان و همچنین والدین دانش آموزان ارتباط نزدیک و ضروری دارد و در برقراری روابط انسانی نیز می بایست اصول و نکاتی را مد نظر داشته باشد، در اینجا به طور خلاصه به مهمترین این نکات اشاره می شود:

1- لزوم آگاهی از مسائل و مشکلات و نیازهای معلمان

بدیهی است که تحقق هدفهای مدرسه و در نتیجه هدفهای آموزش و پرورش منوط به فراهم بودن زمینه ها و عوامل مناسب می باشد.

معلمان از عناصر مهم و اساسی در این زمینه می باشند، معلمان نیز مانند سایر اعضای مدرسه و جامعه دارای نیازهای مادی و معنوی می باشند و احتمالاً در ارضا این نیازها ممکن است موانع و مشکلاتی ایجاد شود و در نتیجه این نیازها ارضا نشوند. کاملاً مشخص است این مشکل در ایفای نقش و وظایف آنها اثر بگذارد و باعث بروز مشکلاتی برای مدرسه و دانش آموزان شود.

بر این اساس ضروری است مدیر مدرسه در حد توان و امکان با برقراری روابط مطلوب سعی در شناخت این مشکلات (اعم از آموزش و پرورش و ...) و نیازها کرده و آنها را برطرف سازد.

2-راز داری در مقابل معلمان

یکی از مسائل مهمی که مدیران می بایست به آن توجه ویژه داشته باشند حفظ اسرار معلمان، کارکنان و همه کسانی است که به شکلی با آنها رابطه دارند .

معمولان  مدیران به دلایل مختلف از اسرار کارکنان و معلمان خود آگاه می شوند و این به خاطر آن است که فرد در پست مدیریت قرار گرفته، بر این اساس ضروری است که در کلیه شرایط مدیر مدرسه به عنوان امانت دار و محرم اسرار دیگران باقی بماند، در غیر این صورت افراد اعتماد نسبت به مدیر را از دست می دهند. و این امر خود مسائل و مشکلات دیگری را به دنبال خواهد داشت.

3-جلب اعتماد و اطمینان والدین

یکی از رمز موفقیت مدیران جلب اعتماد اولیای دانش آموزان می باشد. زیرا برای دستیابی به اهداف مورد نظر می بایستی بین مدرسه و خانواده هماهنگی لازم وجود داشته باشد و هماهنگی و همکاری این دو نیز منوط به درک و تفاهم متقابل و خصوصاً اعتماد والدین به مدرسه و کارکنان و معلمان و مربیان است و مدیر مدرسه می بایست در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد.

4-ابراز محبت نسبت به دانش آموزان

قرآن کریم درباره اهمیت و ضرورت محبت، به پیامبر گرامی اسلام (ص) (در سوره آل عمران آیه 159) می فرماید: «رحمت خداوند تو را با خلق و خوشرویی و مهربان کرد و اگر تند خو و خشن بودی مردم از گرد تو متفرق و پراکنده می شدند.»

امام علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر در این زمینه می فرماید:

«قلبت را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن».

با توجه به نکات فوق می توان گفت: که اساس کار مدیر، معلم و هر کس دیگری که با انسانها وخصوصاً دانش آموزان سر و کار دارد، ابراز محبت، مهربانی، لطف و رحمت نسبت به دیگران است، زیرا در غیر این صورت نمی توان ارتباط مناسبی با دیگران برقرار کرد و حتی بالاتر اینکه برخورد خشک، خشن و تند موجب دوری و کناره گیری افراد از مدیر می شود.

5-تقویت و اعتماد متقابل و یکرنگی بین همه عوامل مدرسه

بر اساس نگرش سیستمی تحقق هدفهای مدرسه بستگی به انجام وظایف هر یک از عناصر و عوامل و برقراری ارتباط مطلوب و مناسب بین آنها می باشد. لذا یکی از نکات مهم که مدیر مدرسه باید به آن توجه نباید ایجاد فضای اعتماد و اطمینان افراد به یکدیگر و فضای روانی مطلوب می باشد تا افراد با اطمینان خاطر و اعتماد متقابل به انجام وظایف بپردازند.

6-توجه به نظرات معلمان و دانش آموزان

برای یک مدیر ضروری است تا از آراء و نظرات همکاران، معلمان و دانش آموزان برخوردار باشد. برای اختصار می توان موارد زیر را جزء و نتایج و فواید این امر مهم دانست:

1-برخورداری از آراء و نظرات دیگران خطاها و لغزشها را کاهش می دهد.

2-موجب رشد و شکوفایی استعدادهای کارکنان و همکاران می شود.

3-راه حل های بهتر و مطلوبتر شناخته می شوند.

4-به علت مشارکت افراد، حمایت آنها از برنامه ها و فعالیتها بیشتر می شود.

5-موجب افزایش دوستی، علاقه و صمیمیت بین مدیر و کارکنان می شود.

6-روند انجام کارها تسهیل شده و در نهایت اگر نتیجه کار موفقیت آمیز نباشد مدیر مورد سرزنش قرار نمی گیرد.

7-ایجاد فرصت ابتکار و خلاقیت

معمولاً همه انسانها مایلند که در کار و زندگی اجتماعی خود رشد و پیشرفت داشته باشند و بتوانند استعدادها ی خود را به ظهور رسانده و شکوفا نمایند.

به همین جهت مدیر مدرسه می بایست با توجه به خصوصیات و توانایی ها و شایستگی های افراد و خصوصیات معلمان و تشویق، تایید و تمجید از طرحها و نوآوری های آنان زمینه ها و عوامل مؤثر برای و خلاقیت را ایجاد می نماید. 

8-توجه به اهمیت فرد در مدرسه

در کار جمعی و گروهی باید این مطلب را مد نظر داشت که هر یک از اعضای مدرسه و هر فردی دارای نقش خاصی بوده و می بایست فعالیتهای ویژه ای را انجام دهد. به همین جهت به این نکته بسیار مهم باید توجه داشت که هر فردی در سیستم اجتماعی مدرسه از ارزش، و احترام و اهمیت خاصی برخوردار است و مدیر مدرسه باید به یکایک افراد توجه داشته باشد.

9-جلوگیری از بروز یأس در کارکنان و ایجاد فضای اشتیاق به کار

یکی از امور بسیار مهم در سازمان آموزشی فراهم کردن فضای روانی امید بخش و جو شوق و علاقه به کار می باشد. مدیر خود می بایستی از این ویژگی مهم برخوردار بوده و با ایجاد امیدواری و اشتیاق در کارکنان از طریق تبادل نظر، احترام متقابل، تشویق و تمجید از آنها اقدامات لازم را انجام دهد.

* «فردریک مایر» در اهمیت مسئولیت و وظایف مدیر مدرسه می گوید:

کارآمدی نظام مدرسه تا حد زیادی به مدیر بستگی دارد. او متصدی معلمان است، رئیس شوراها است، مسئول معیارهای تحصیلی دانش آموزان است، فعالیتها را رهبری می کند، اگر دانش آموزان از معلمی شکایت داشته باشند به او مراجعه می کنند.

اگر والدین از روش مدرسه ناخشنود باشند به او مراجعه می کنند. اگر سازمان های اجتماعی احساس کنند که جریان مدرسه پسندیده نیست نمایندگان خود را نزد او می فرستندبنابراین یکی از وظیفه های مهم مدیر این است که میان مدرسه واجتماع واسطه شود و برای نظام تربیتی، سفیر حسن نیست باشد.

* موانع روابط انسانی

با توجه به اینکه تحقق هدفهای گروهی و سازمانی مستلزم برقراری روابط انسانی می باشد، باید به این نکته مهم توجه کرد که در برقراری روابط انسانی موانعی به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه به وجود می آیند که می بایست این موانع را شناسایی کرده و در نتیجه به رفع آنها اقدام نمود.

لذا در اینجا مهمترین موانع برقراری روابط انسانی به شرح مختصر مورد بررسی قرار می گیرند:

الف) خود محوری

خودرأی بودن، خود بزرگ بینی ، خودمحوری و نادیده گرفتن آراء افکار و نظرات دیگران یکی از مهمترین موانع برقراری روابط انسانی است.

خودمحوری موجب عدم برقراری روابط مطلوب، محروم شدن از آراء  و افکار دیگران ، انزوا و گوشه گیری، عدم دستیابی به اهداف شخصی و سازمانی می شود.

ب) عدم درک نتایج نامطلوب روابط نامطلوب

از دیگر موانع روابط انسانی، عدم درک و فهم نتایج نامطلوب می باشد. بدیهی است چنانچه انسان بتواند پیامدها، عواقب و نتایج نامطلوبی که در اثر عدم برقراری روابط انسانی و انجام فعالیتها و وظایف بروز پیدا می کند را در نظر بگیرد و دقیقاً به آنها پی ببرد، در این صورت به برقراری روابط انسانی اقدام می کند.

ج) مسائل و مشکلات فردی

بدیهی است هر فردی در ارتباط با زندگی شخصی و فعالیتهای اجتماعی خود با مسائل و مشکلاتی مواجه می شود و چه بسا فردی در محیط کار و سازمان خود مسئله و مشکلی نداشته باشد ولی با وجود مسائل و مشکلات خانوادگی ، اجتماعی عاطفی و روانی و غیره که صرفاً به خود شخص مربوط می شود و می تواند جزء موانع برقراری روابط مطلوب انسانی با دیگران محسوب شود. و لذا در روابط انسانی به این نکته مهم باید توجه نمود.

د) فقدان «سازمان دهی» مطلوب نیروی انسانی

سازماندهی عبارت است از فراگرد نظم و تربیت دادن به کار و فعالیت و تقسیم و تکلیف آن به افراد به منظور انجام کار و تحقق هدفها.

همچنین باید اضافه کرد که یکی از اصول سازماندهی ، تقسیم کار و گروه بندی وظایف است. بر این اساس برای انجام فعالیتها و تحقق هدفها ضروری است که در سازمان فراگرد سازماندهی به طور مطلوب و مناسب صورت گیرد، یعنی تقسیم کار و گروه بندی بین کارکنان و اعضای سازمان به سادگی و به مطلوبترین وضع میسر باشد. زیرا در غیر این صورت امکان برقراری روابط مطلوب انسانی نیز کاهش می یابد.

ه) پنهان ماندن خواسته  ها و نیازها

یکی دیگر از موانع برقراری روابط انسانی ، بارز و آشکار نشدن تمایلات و خواسته ها و نیازها می باشد. کاملاً مشخص است که هر یک از اعضای یک سازمان دارای خواسته و نیازهای مختلف می باشند و در انجام فعالیتها و برقراری ارتباط با دیگران به دنبال ارضاء این نیازها هستند ولی در بعضی مواقع به دلایل مختلف این خواسته ها و تمایلات به طور آشکار و واضح مشخص نمی شوند.

یعنی در یک ارتباط دوجانبه به عنوان مثال ممکن است طرفین از نیازهای یکدیگر مطلع نباشند و یا حداقل بعضی ازآنها کاملاً مشخص نشده باشند و لذا انتظارات فرد در این مواقع برآورده نمی شود و این خود یکی از موانع برقراری روابط انسانی محسوب می شود که می بایست به آن توجه شود.

 و) عدم وضوح و روشنی موقعیت و نقش افراد

نقش عبارت است از فعالیتهایی که در سازمان به عهده فرد گذاشته می شود. بر این اساس هر یک از اعضای مدرسه می بایست نقش خاصی را ایفا نمایند. و لذا باید نقش هر یک کاملاً مشخص ، روشن و تعریف شده باشد، تا مشکلی در انجام فعالیتها ایجاد نشود.

* در پایان تأکید می شود که برای برقراری روابط انسانی مطلوب، انسان می بایست شناخت لازم را نسبت به ویژگیها، خصوصیات و توانایی های خود و دیگران داشته و بر اساس یک نگرش مثبت ، سازنده ، انسانی و الهی نسبت به جهان هستی و انسانها و بر طبق حقوق و وظایف متقابل در موقعیتهای مختلف (خانواده، مدرسه، جامعه و ...) به فعالیت سازنده و مفید پرداخت.

قوانین و شرایط موثر در یادگیری ، موانع یادگیری و یادگیری مشارکتی

جوامع انسانی در شکل کنونی خود دارای سازمانهای متنوع ، اجتماعی ، فرهنگی و آموزشی هستند که هر کدام بطور مستقل و در ارتباط با یکدیگراقدام به برآوردن نیازهای این جوامع می نمایند.

بی شک یکی از گسترده ترین و مهمترین این سازمانها ، آموزش وپرورش است . آموزش وپرورش نقش برجسته و حساس در تربیت نسل جدید به عهده دارد.

مدرسه به عنوان جایگاه اصلی و مرکز فرآیندهای یاد دهی - یادگیری و معلم و دانش آموز به عنوان محور اصلی آموزش از جایگاهی ویژه بر خوردارند ؛ بطوری که دقت وتعمق در مورد هر یک از عناصر مذکور و پرداختن به زوایای کمتر شناخته شده و مبهم نظام آموزشی می تواند کمکی هرجند ناچیز ، در جهت بهبود تعلیم و تربیت باشد ، عمده ترین فعالیتهای آموزشی در کلاس درس و توسط معلم صورت می پذیرد. شکل دادن به هر عمل و فرایندی در کلاس درس ، مستلزم وجود روشهای ویژه آن عمل است که استفاده از آن روشها راه را برای رسیدن به اهداف مورد نظر هموار می سازد . عمل آموزشی و یاد دهی معلم در کلاس درس نیز  که از اصلی ترین راهها برای آموزش به دانش آموزان است ، دارای شرایط و روشهای مخصوص به خود می باشد که انتقال تجارب و دانش به فراگیران و ترتیب دادن فرصتهای یادگیری برای آن ها می تواند بر پایه آن قرار گیرد.

آموزش و پرورش مدت هاست درگیر مسائلی شده است که به عنوان " طرح " و یا " نام گذاری سال ها " و یا " پرسش مهر " وارد عرصه ی آموزش و پرورش می شود و اشخاصی که می خواهند در این موارد فعالیتی چشمگیر داشته باشند آن ها را به عنوان همایش ها و مقاله ها و مسابقه ها و دوره های ضمن خدمت !! مطرح می کنند که برای امتیاز گیری استقبال هم از آن ها زیاد است .

هدفها گم شده است  ! :

1 کتاب ها و مجله های مفید برای آموزش معلمان برای معلمان گزینه ی آشنایی نیستند و معرفی آن ها به گونه ای نیست که معلمان را علاقه مند به مطالعه ی آن ها بکند .

2-  طرح هایی که قرار است پیاده شود آن قدر روی آن ها جولان داده می شود تا موفقیت آن ها تضمین شود .مثل طرح های کرامت و جابربن حیان ... و در مدارس برای مستند سازی برای آن ها کلی وقت صرف می شود و اهداف اصلی برای تدریس بهتر و فعالیت معلمان در اهداف اصلی فراموش می شود . 

آن قدر کتاب ها و مقالات مفید توسط صاحب نظران و متخصصان در امر تعلیم و تربیت نگاشته می شود که نادیده گرفتن آن ها در آموزش و پرورش دالّ بر بی اهمیتی به تعلیم و تربیت کودکانمان است .

به عنوان مثال آیا تا به حال این مقالات در مدارس شما برای مطالعه معرفی شده اند ؟ !

قوانین موثر در یادگیری

 قوانین شناخته شده ای در رایطه با یادگیری وجود دارند که به کارگیری آنها در بهبود کیفیت و تسریع یادگیری اثر می گذارند . با استفاده از این عوامل و شرایط می توان تجربه های یادگیری را برای فراگیران موثرتر و لذتبخش تر نمود . برخی از این عوامل و شرایط عبارتند از:

1. آمادگی: به موجب این قانون یاد گیرنده باید از حیث جسمی ، عاطفی ، ذهنی و عقلی به اندازه کافی رشد کرده باشد تا بتواند آموختنی های معینی را فرا گیرد . به عنوان مثال : آموختن رنگها تا قبل از چهارسالگی برای کودک دشوار است و با فرگرفتن مفاهیم مجرد در سنین کمتر از یازده سال به آسانی صورت نمی گیرد.

2. اثر: انسانها میل دارند تجاربی که مطلوب و رضایتبخش هستند بپذیرند و تکرار کنند و آز آنهایی که اثر ناخوشایند دارند اجتناب ورزند . در امر آموزش مهمترین عاملی که موجب رضایت خاطر دانش آموز می شود فهمیدن ویاد گرفتن درس است ، زیرا یادگیری درس علاوه براین که بطور مستقیم وی را خشنود میسازد چون  موفقیت او در درسی که یاد گرفته است ، تحسین معلم ، همکلاسیها و افراد خانواده را به همراه دارد بطور غیر مستقیم تشویق می شود تا بهتر وبیشتر یاد بگیرد .از این رو معلم باید دانش آموزان را یاری دهد تا از هر فعالیت یاد گیری، نوعی رضایت شخصی احساس کنند و درسها را با میل ورغبت یاد گیرند.

3. تمرین : تمرین و تکرار در یادگیری و دوام آن تاثیر فراوان دارد ، زیرا هر قدر انجام عملی بیشتر تکرار شود ، آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت در می آید و در اثر تکرار درست ، تبحر ایجاد میشود . تمرین غلط تبحر غلط ایجاد میکند و ترک عادت نادرست دشوار است . به عنوان مثال اگر دانش آموزی در کلاس اول ابتدایی نوشتن اعداد را از سمت راست تمرین کند و معلم او را به موقع راهنمایی نکند ، ترک این عادت برای او مشکل میشود .

4. تقدم: معمولا نخستین خاطرات کلاس درس بیشتر در ذهن باقی می مانند به همین جهت در اوایل سال تحصیلی و در نخستین روز تشکیل کلاس باید رفتار وبر خورد معلم با دانش آموزان صحیح و منطقی باشد . به ویژه که در اغلب موارد دانش آموزان با معلمان جدید روبرو می شوند و چون به کلاس بالاتری رفته اند و با درسهای تازه هم آشنا نیستند . ممکن است این عوامل در آنها تولید نگرانی و اضطراب کند . از این رو لازم است که در جلسات اولیه ، اعتماد آنان جلب شود و اطمینان حاصل کنند که یادگیری درس برایشان مفید و آسان است .

5. شدت: یک واقعه ای مهیج وجذاب ، بیشتر از واقعه ای عادی و کسل کننده در ذهن باقی می ماند . به همین دلیل درسهای آن عده از معلمینی که با حالتی باروح و مهیج تدریس می کنند ، بیشتر جلب توجه می کند و در خاطر می ماند . البته منظور این نیست که کلاس درس به سیرک یا تماشاخانه تبدیل شود بلکه هدف آن است که معلم با آوردن مثالها و نمونه های زنده و استفاده از تکنولوژی آموزشی و به فعالیت واداشتن دانش آموزان حالتی پر تحرک و جذاب در کلاس ایجاد کند.

6. عدم کاربرد: مهارت و دانشی که بکار کرفته نشود ، به تدریج و به میزان زیادی فراموش خواهد شد . به موجب این قانون معلم باید موقعیتهایی تدارک بیند تا دانش آموزان بتوانند آموخته های خود را بکار گیرند.

3   شرایط موثر در یادگیری

1. انگیزه یاد گیری : بهترین عاملی که انگیزه شاگرد را به ادامه فعالیتهای یادگیری تقویت میکند آن است که درس را خوب بفهمد  شاگردی که درس را می فهمد از عهده امتحانات مختلف به خوبی بر می آید . مورد تشویق معلم وهمکلاسان خود قرار می گیرد و همین امر انگیزه اورا تقویت می کند . بطور کلی هر گونه رفتار تشویق آمیز از سوی معلم و فعلیتهایی که به موقعیت و ÷یشرفت دانش آموز منتهی شود ، انگیزه او را تقویت می کند.

2. آگاهی از ناکافی بودن دانش و مهارتهای کنونی : شاگرد باید از ناکافی بودن دانش و مهارتهای فعلی خود آگاه گردد، تجربه نشان داده است که اانسان معمولا هنگامی که ضرورت یاد گیری دانش یا مهارت جدیدی را تشخیص می دهد ، با میل و رغبت  آن را می پذیرد . کودکی که وارد کلاس اول ابتدایی می شود، باید بداند برای اینکه بتواند اسم خود را بنویسد باید نخست خواندن و نوشتن حروف را فرا گیرد ، بنابراین معلم باید شاگرد را با مسائل و موقعیتهای تازه و ضرورت آموختن آنها مواجه کند تا وی از نا کافی بودن معلومات فعلی خویش آگاه شود.

3. داشتن تصور روشن از دانش و مهارتهایی که باید کسب شوند : اگر شاگرد بداند که یادگیری جدید او به چه دانش ومهارتهایی منتهی می شود، امر یادگیری برای او هدفدارتر می شود ، در اینجاست که نقش هدفهای رفتاری ظاهر می گردد. در این رابطه ، معلم باید هدفهای رفتاری هر درس را با دقت بیان کند و شاگردان را از تغییراتی که در اثر آموختن  در دانش و مهارت آنان حاصل می شود آگاه گرداند .

4. دانشتن فرصت کافی برای تمرین : بدیهی است هر تمرین ومهارتی به تمرین نیاز دارد . از این رو معلم باید برای تمرین ، شرایط مناسب و زمان کافی در نظر گیرد . البته باید توجه داشت که تمرینها و تکالیف زیاد هم موجب خستگی شاگرد می شود .

5. آگاهی از پیشرفت : این بدان معنی است که معلم باید دائما شاگرد را ازمیزان پیشرفت او در درس مطلع  گرداند . تجربه نشان داده است که آگاهی از نتایج مثبت کار در حین یاد گیری ، در بهبود و پیشرفت شاگرد اثر مثبت دارد زیرا شاگرد هنگامی که احساس کند در حال ÷یشرفت است برای ادامه یادگیری  شوق وانگیزه بیشتری می یابد.

6. داشتن وسایل و منابع مناسب برای یادگیری : هر درسی بنا به ماهیت خود دارای وسایل و منابعی است که استفاده از آنها آموختن آن درس را تسهیل می کند. مانند نقشه ، کره جغرافیا که به آموختن درس جغرافیا کمک می کند و یا وسایل آزمایشگاهی موجب می شود که درسهای علوم تجربی بهتر آموخته شوند.

3   موانع یادگیری

در مقابل قوانینی که به یاد گیری کمک می کنند عواملی نیز وجود دارند که ممکن است مانع یاد گیری شوند .

1. کسل کنندگی : ممکن است یادگیری برای دانش آموزان خیلی آسان و یا فوق العاده دشوار باشد و یا ممکن است معلم در برانگیختن علاقه دانش آموزان و یا جلب توجه آنان کوتاهی کند و یا درست مطالب را تفهیم نکند در جنین مواردی امر یاد گیری برای شاگردان کسل کننده می شود.

2. پیچیدگی : ممکن است معلم با ارائه مطالب زیاد و پیچیده   ، کار یادگیری را برای دانش آموزان دشوار سازد . گفته های متناقض و ارتباط ندادن مطالب به یکدیگر نیز ممکن است مشکل آفرین شود .

3. آزردگی : رفتار رنجش آور معلم ، روابط نامطلوب ، بی نظمی ، دیرآمدن به کلاس و غیره نیز از جمله عواملی هستند که دانش آموزان را آزرده خاطر می سازندذ.

4. تنش های عاطفی بین کودک و یکی از والدین : تنش های عاطفی بین کودک ویکی از والدین ممکن است حس بی اعتمادی در کودک ایجاد کند که از پیشرفت یادگیری بکاهد . عامل این تنش از طرف والدین می تواند تحمیل بیش از حد به کودک یا تاثیر استرس های محیط بر خود والدین باشد . از طرف کودک هم ممکن است لجبازی و غرور موجب این تنش شود. برای شناسایی این وضعیت پدر ومادر باید همیشه رفتارهای خود را باز نگری نموده و اشتباهات خود را شناسایی و اصلاح نمایند. در صورت لزوم حداقل برلای مدت کوتاه و موقت شخص دیگری را پیدا کنند که کودک بتواند به او اعتماد کند و مشکلات خود را به او بگوید. این شخص می تواند خواهر یا برادر بزرگتر یا یک دوست خانوادگی باشد. تشابه موضوعهای درس هم می تواند یک مانع یادگیری باشد این مشکل هنگامی پیش می آید که دو  موضوع  مشابه پشت سر هم به کودک آموزش داده شوند و کودک محتوا و مطالب این دو موضوع را باهم قاطی کند یابه اصطلاح مطالب دروس باهم تداخل پیدا کنند. برای مثال  دانش آموزان کلاس اول ابتدایی هنگام یاد گرفتن حروف الفبا ممکن است حروف ج،چ،ح،خ را باهم اشتباه کنند . در درس ریاضی هم ممکن است علامت جمع و تفریق را با هم اشتباه کنند، زیرا این علائم از نظر کودک باهم شبیه هستند گر چه قواعد عمل آنها کاملاً باهم متفاوت است ، بنابراین در شروع کار نباید تمرین های جمع وتفریق را با هم و در کنار هم به کودک داد.

فعالیتهای کودک هنگام استراحت در بین درس دادن خواندن بسیار حائز اهمیت است اگر استراحت کوتاه با تفریح خیلی سرگرم کننده و لذت بخش همراه باشد این خطر وجود دارد که کودک نتواند بعد از استراحت به موقع تمرکز لازم را برای ادامه یادگیری بدست آورد .

استرس ناشی از کم آوردن وقت شوق یاد گیری را از بین میبرد ؛ به کودک فرصت کافی برای فکر کردن بدهید. موفقیت در حل هر مسئله انگیزه یادگیری را تقویت می کند ، زیاد عجله نکنید و مدام را ه حل تمرینات را به کودک نگوئید ، در صورت لزوم با طرح سئوالات ماهرانه سعی کنید کودک را به سمت راه حل مسئله هدایت کنید.

5. سایر موانع: ترس از شکست ، نگرانی از مسخره شدن ،آزار دیدن و غیره ، موانع عمومی یادگیری محسوب می شوند ؛ برای رفع موانع ترس فرصتهایی فراهم سازید تا موفقیت افراد در یادگیری آسان شود.

3   ارائه یکی از روشهای یاد گیری

یاد گیری مشارکتی چه چیزهایی را ارائه می دهد ؟

یادگیری مشارکتی بروابستگی متقابل تاکید می کند و یک سری از ساختارهای اساسی را برای اطمینان حاصل کردن از موفقیتش دنبال می کند. در یادگیری مشارکتی یک باور وجود دارد مبنی بر آنکه : "ما در این کار با یکدیگر هستیم " که معمولاً در کا گروهی ساده وجود ندارد . معلمانی که از یادگیری مشارکتی به طور هدفمند استفاده می کنند ، ساختارهایی را ایجاد می کنند که از وجود همکاری صحیح در کلاس اطمینان می دهد .

در بیشتر کلاسها ی درس ، سه صفحه یادگیری وجود دارد . اولین آنها یادگیری رقابتی است . در صحنه رقابتی ، فرض بر این است که برنده وبازنده هایی وجود خواهند داشت .

در این صحنه ،دانش آموزان مقابل یکدیگر کار می کنند تا به اهدافی نایل شوند که تنها تعداد محدود می توانند به آن دست یابند . دانش آموزان تنها در صورتی که بقیه شکست بخورند ریال موفق خواهند شد . این مسئله این مسئله وابستگی متقابل منفی نامیده می شود.

دومین صحنه ، صحنه فرد گرایی است . در صحنه فردگرایی اصل اساسی این است که ما با خودمان به رقابت می پردازیم . دانش آمزان معمولاً در جهت معیار مشخصی مانند نمره در حال فعالیت هستند . آنها در حال تلاش برای کسب نمره و یا رضایت خودشان هستند. زمانی که اهداف فردی در کلاس تعیین گردد. این که آیا دانش آموزی به هدف خود دست می یابد یا نه ریا، به عملکرد دانش آموز دیگر ارتباطی ندارد . در این صحنه وابستگی متقابلی وجود ندارد ، زیرا دانش آموزان در می یابند که خود به تنهایی در موقعیت یادگیری قرار دارند و موفقیت آنها به موفقیت و یا شکست دیگر دانش آموزان بستگی ندارد و نیز بر روی موفقیت و شکست آنها تاثیر نمی گذارد.

سومین صحنه ، یاد گیری مشارکتی است ، در صحنه یادگیری مشارکتی ، اصل اساسی و زیر بنایی این است که ما در این کار با یکدیگر هستیم ، ما به یکدیگر کمک می کنیم تا به موفقیت دست یا بیم . در دروسی که دانش آموزان با یکدیگر کار می کنند و به یکدیگر کمک می رسانند تا به اهداف مشارکتی نایل شوند در میان این دانش آموزان وابستگی متقابل مثبت وجود دارد . آنها در می یابند که اگر هر شخصی در گروه در جهت اهداف یکسانی به فعالیت بپردازد می توانند به نحوی موثرتر و مفیدتر به آن اهداف دست یابند.

کلاسهای درس باید هر سه روش یادگیری را در بر داشته باشند ، با پیدایش تحقیقات در مورد یاد گیری سازگار مغزی و هوش عاطفی ، اهمیت لحاظ کردن یادگیری مشارکتی در صدر قرار گرفته است در یادگیری مشارکتی نقش معلم این است که با گروه ها ارتباط و تعامل داشته و بازخوردی در مورد این که آنها چگونه در مورد مهارتهای اجتماعی و آموزش عمل می کنند را ارائه دهد.

خواندن (سواد خواندن ) :

خواندن ، ترجمه ی مستقیم نمادهای نوشتاری فکر یا گفتاراست و حصول توانایی در این زمینه مستلزم مهارت های زیر است .

1-   باز شناسی حروف ، کلمه ها و جمله های زبان در یک نوشته .

2-  درک معنای عناصر مذکوروکشف روابط معنایی موجودمیان آنها که در نهایت به درک پیام جمله و متن منجر می شود. 

بنابراین خواندن درحکم فرایند معنا سازی از متن به حساب می آید. توانایی درک واستفاده از فرم‌های نوشتاری زبان که جامعه آن رادرخواست می‌کند و یا فرد آن را ارزش‌گذاری می‌نماید. نوآموزان با این توانایی می‌توانند معنای متون متفاوت رادریابند.آنها برای یادگیری، برای شرکت درجامعه باسوادان و برای سرگرمی و لذت ‌می خوانند(کمبل، 2001).

لطف آبادی (1365)می گوید : یافته های پژوهشی در امریکا و انگلستان بیانگر آن است که کودکان وقتی در روز های نخستین آموزش نتوانند در خواندن پیشرفت کنند ، در آینده به سرعت عقب می مانند ودریادگیری دروس دیگر نیز با مشکل روبه رو می شوند . خواندن فرایند فعالی است که خواننده از طریق آن به پیامی که درون نوشته موجود است پی می برد. خواننده بر اساس آنچه قبلایادگرفته درپی کشف چیزهای تازه است وبا بهره گیری از تجربیات پیشین وآنچه قبلا از زبان آموخته شده ،متن برای خواننده معنامی یابد و قطعات نوشته بیشتر از کلمات مجزا می تواند جمعی از معنا را به خواننده انتقال دهند. "سواد خواندن‌ " یکی‌ از مهمترین‌ تواناییهایی‌ است‌ که‌ دانش‌آموزان‌ در طول‌ یادگیریهای‌ خود در سالهای‌ اولیه‌ دبستان‌ کسب‌ می‌کنند، و این‌ توانایی‌ در رشد عقلانی‌ ،اجتماعی‌ و عاطفی‌ هر کودک‌ نقش‌ مؤثر دارد. و اساس‌ یادگیری‌ آنها را در دیگر موضوع‌ها را فراهم‌ می‌سازد. توانایی‌ و مهارت‌ خواندن‌، کودکان‌ را قادر می‌سازد که‌ بتوانند در جامعه‌ خویش‌ به‌ طور فعال‌ و آگاهانه‌ مشارکت‌ داشته‌ باشند. آن گونه که از مبانی وچارچوب نظری سواد خواندن برمی‌آید، خواندن معطوف به درک مطلب نوشته شده وشناخت ارزش‌ها،معانی ومفاهیم کلمه‌ها،عبارت‌ها، جمله‌ها و دریافت دانستنی‌ها و معنی و مقصود پیامی است که نویسنده با نشانه‌ها و رمزهای کلامی نگاشته است. به نظر نلسون(1984) و سیلیمن (1986)، «زبان، اساسی‌ترین رسانه‌ای است که از طریق آن، اغلب یادگیری‌های اجتماعی و تحصیلی در مدرسه تحقق می‌یابد.» از این رو، مشکلات مربوط به خواندن و یادگیری زبان می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات جانبی در سایر یادگیری‌ها باشد(هالاهان و کافمن، ترجمه ماهر، 1371).

درحقیقت یادگیری مهارت خواندن،کلیدیادگیری همه یادگیری‌هاست؛ زیرااغلب یادگیری‌های درسی از آن طریق صورت می‌گیرد.برای یادگیری دروس دیگر نظیر ریاضی، تاریخ و جغرافیا نیز باید به مهارت درک مطلب و توانایی خواندن مسلط بود.

سوادخواندن از نظرPirL  :«توانایی درک واستفاده از اشکال نوشتاری زبان که جامعه آن را ضروری تشخیص داده و توسط فرد ارزش گذاری می شود. کودکان نوآموز می توانند از متون متفاوت معنا های مختلفی را دریابند.آن ها برای یادگیری ؛مشارکت در جامعه ولذت می خوانند.» انجمن بین المللی ارزشیابی تحصیلی IEA "سواد خواندن‌ " یکی‌ از مهمترین‌ تواناییهایی‌ است‌ که‌ دانش‌آموزان‌ در طول‌ یادگیریهای‌ خود در سالهای‌ اولیه‌ دبستان‌ کسب‌ می‌کنند، و این‌ توانایی‌ در رشد عقلانی‌ اجتماعی‌ و عاطفی‌ هر کودک‌ نقش‌ مؤثر دارد. و اساس‌ یادگیری‌ آنها را در دیگر موضوع‌ها را تقویت ‌ می‌سازد.(مجله ی رشد آموزش ابتدایی)

توانایی‌ و مهارت‌ خواندن‌، کودکان‌ را قادر می‌سازد که‌ بتوانند در جامعه‌ خویش‌ به‌ طور فعال‌ و آگاهانه‌ مشارکت‌ داشته‌ باشند.تعریف‌ سواد خواندن‌ براساس‌ پرلز چنین‌ است‌: "توانایی‌ ساخت‌ معنا و درک‌ مطلب‌ و استفاده‌ و کاربرد شکل‌های‌ متفاوت‌ زبان‌ نوشتاری‌ مورد نیاز جامعه‌ و ارزشمندبرای‌ فرد" .

اهمیت خواندن :اهمیت بنیادی سوادخواندن زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم در جهان امروز گسترة موضوع خواندن وابعاد پیچیده و متنوع آن فقط محدود به درک نشانه‌های نوشتاری و رمزهای کلامی نمی‌شود؛ بلکه فراتر از آن، خواندن علائم بصری، نشانه‌های الکترونیکی و متن‌های دیجیتالی از جمله تحولاتی است که در قلمرو سواد خواندن به شکل بسیار جدی و فراگیر مطرح است. مهارت در خواندن یکی از مهمترین نیازهای یادگیری دانش‌آموزان در زندگی امروز است. توانایی درک مطلب، تفسیر و استنتاج از متون درسی و غیردرسی، دانش آموزان را با افکار و اطلاعات جدیدی آشنا می‌سازد تا راه بهتر اندیشیدن و بهتر زیستن را بیاموزند. به عبارت دیگر، سواد خواندن به معنای علمی وجامع آن، وسیله‌ای است که می‌توان از طریق آن به ذخایر بی‌انتهای تجربه بشری دست یافت.

زیرسازهای اصلی سواد خواندن ارتباطی بنیادی با یادگیری خواندن دارد.گسترش و پیشرفت علوم در قرن حاضر چنان سریع است که «رنر » در سال 1964 اعلام داشته 90 درصد دانشجویان جهان در قید حیاتند و فقط مقاله هایی که در زمینه های تحقیقات انتشار می یابد 67000کلمه در دقیقه است. وارائه ی این اطلاعات از طریق رسانه های غیر مکتوب و غیرچاپی رو به افزایش است اما افراد زیادی وجود دارند که بی صبرانه مشتاق و علاقمند به مطالعه ی روزنامه ها و مطالب نوشتاری ،پس از برنامه های تلویزیونی هستند تا بتوانند دنباله ی جریان ها را پی گیری کنند. طولانی شدن دوره های آموزش عمومی واجباری ،ضرورت گذراندن مدارج تحصیلی برای کسب شغل ،اجرای امتحانات مشکل در مدارس طی دوره های کار آموزی و... همه حاکی از آن است که امروزه زندگی را برای فرد نا خوانده مشکل نموده است . خواندن از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیا کنونی است. فرد می تواند نتیجه ی تحقیقات و مطالعات دیگران را که مدتها به درازا کشیده شده از طریق خواندن در مدت زمان کوتاهی فرا بگیرد . خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت و سرگرمی و لذت بردن و رفع خستگی است . امروزه باید به فرزندان خود خواندن رابیاموزیم تا فردا بتوانند بخوانند و یاد بگیرند. پژوهش های مختلف ثابت کرده است که یکی از عوامل مهم ایجاد نابسامانی های اجتماعی مانند :بیکاری ،ترک تحصیل ،بزهکاری و حتی جرم و جنایت ،ناتوانی در خواندن است . نکته مهم در خواندن توجه و تاکید برای فهمیدن می باشد.«خواندن عبارت از درک مطالب نوشتاری و چاپی »

«هریس و سایپی»خواندن راچنین تعریف کرده اند : «خواندن ،تفسیر معنادار نمادهای کلامی نوشته شده و یا چاپ شده است .» 

 خواندن تقریبا همیشه فعالیتی با معناست . و چیزی بیش از تطبیق صدا ها یا نمادها ی نوشته شده و یا چاپ شده بریک صفحه است. خواندن فرایندی شناختی است که در آن دیدگاه های خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که بناست فرا گرفته شود پیدا می کند. «فرانک اسمیت »به عنوان اولین محقق خواندن را «عنوان یک طرح مداخله ای مستقیم خواننده در متن » معرفی می کند. او خواندن را به عنوان روش کاهش مجهولات میداند که برای تحقق این امر ،از طریق خواندن ،چهار مرحله وجود دارد : «اطلات ترسیمی ،اطلات آوایی (آواشناسی) ،اطلاعات ترکیبی و اطلاعات معنایی »محققانی که پیرامون راهبردها یا شیوه های خواندن بحث میکنند «خواندن» به عنوان یک فرایند واحد را نسبت به خواندن به منزله ی مهارت های مستقل بیشتر مورد تایید قرار داده اند خواننده ی موفق معمولا یک سلسله روشها (راهبردها )نمونه انتخاب می کند و سپس حداقل اطلاعات دیداری مناسب با مطالب را برمی گزیند در نتیجه آن ها نیازی به همه ی علائم خاص ندارند.

آسیب شناسی خواندن : همه ی یادگیری ها نشانی از حافظه دارند. ازان جاکه حافظه برای یادگیری ضروری است بدیهی است که عملکرد نامناسب آن می تواند به اختلال یادگیری منجر شود. کودکانی که مبتلا به نارسایی های حافظه شینداری هستند،از به یادآوری صداهای حروف (خواه به صورت انفرادی ،خواه متوالی در قالب کلمات )ناتوان می باشند. (والاسولافلین )

با توجه به اینکه خواندن به طور نسبی بستگی به دیدار دارد ،خیلی ازمردم معتقدند اختلالات دیداری علت ناتوانی های یادگیری می باشد . کودکان با اختلالات دیداری در مشاهدات خود ،مشکلاتی در حرکت چشم هایشان برای دنبال کردن جملات ازچپ به راست دارند . این مشکلات در چگونگی فرایند اطلاعات دیداری در مغز و چگونگی استفاده ی کودکان از چشم هایشان در کسب اطلاعات می باشند (کرک و همکاران ،1998)

تقریبا همه ی معلمان با دانش آموزانی روبه رو می شوند که نمی توانند بخوانند ؛برخی از انها توانایی محدودتری دارند و برخی آشفته ،ناراضی یا مقاوم به نظر می رسند ،ولی تعداد قابل توجهی از آنها «ناتوان در یادگیری »(earningdisabledL) ،« نارسا خوان » (yslexicd) ، یا دارای «اختلال رشدی خواندن » developmntlreadingdisorder) هستند (همیل و بارتل ، 1379 )

این گروه ازکودکان ممکن است واژه های بسیاری را بدانند و به راحتی آن ها رادر مکالمه به کارگیرند اماقادر به درک وشنا سایی نشانه های نوشتاری یا چاپی نیستند .گاهی دشواریهای خواندن این کودکان با مشکل هجی کردن همراه است ،وواژگان را خرد وانها رابه تدریج تلفظ می نمایدیا واژگان با قاعده رابهتر از واژگان بی قاعده می خوانند. این نارساخوانی سطحی یا نارسا خوانی پیرامونی می گویند. که بر مراحل ابتدایی تحلیل بصری حروف واژگان تاثیر می گذارد .(الیس ویانگ 1997)

مشکلات حافظه بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری ،ازجمله نارسا خوان ها ،با فرایند های دیداری یا شنیداری گوناگون پیوند دارد. (والاس ولافلین )اختلال در فرایند شنوایی بر نگاهداری حافظه کوتاه مدت تاثیر می گذارد. (شایگان ،1379)

فرایند شنوایی ضعیف ، زمان کافی جهت وارد شدن به حافظه ی کوتاه مدت را نمی دهد. مطالب به حافظه بلند مدت نیز منتقل نمی شوند (فرمند ، 1379 ) این اختلال مرتبط با ناتوانی های یادگیری ،در حافظه معنایی ظاهر می شود وبر کد گذاری ،فهرست کردن وبه یادآوری اطلاعاتی که شخص در فکر خود داشته است تاثیر می گذارد (شایگان ،1379)

باتوجه به این که یکی از اساسی ترین روش های درمان و باز پروری کودکان نارسا خوان تقویت حافظه می باشد ،آگاهی از سطح عملکرد حافظه و نوع اختلال فعلی حافظه ضروری است. نتایج این تحقیق ،اهمیت حافظه را دوران قبل از دبستان و آمادگی نشان می دهد و لذا می توان به این مراکز توصیه نمود تا به منظور تقویت حافظه ی کوتاه مدت و بلند مدت کودکان برنامه ریزی  دقیق تری بکنند ودر همان سنین اولیه ی آموزش ، کودکانی را که در عملکرد حافظه مشکل دارند شناسایی نمایند و نوع نارساخوانی رامشخص کنندو باتوجه به نوع مشکل در کنار تقویت حافظه ی کوتاه مدت به تقویت حافظه ی بلند مدت این کودکان نیز بپردازند .

هدف های آموزش خواندن در دبستان

1-  شناخت حروف وکلمه هاو درک معانی آن ها به منظور قادر شدن کودک برای خواندن و فهمیدن مطالب نوشتاری که برای وی تدوین شده اند .

2-  پرورش قوه  قضاوت صحیح در کودکان جهت استخراج مطالب از منابع مفید و تشخیص مطالب درست از نادرست .

3-  ایجاد توانایی های مطلوب در خواندن مانند : بلندی یا کوتاهی صدا ،کندی و تندی خواندن ،نشان دادن حالات عاطفی نویسنده ، رعایت نشانه های دستوری ،تلفظ صحیح و لذت بردن از خواندن در جمع بدون اضطراب ).

4-  ایجاد علاقه به خواندن انواع کتاب ها ومطالب نوشتاری براب پر کردن اوقات فراغت ، رفع خستگی ،لذت بردن و به دست آوردن مطالب مورد نیاز .

5-  گسترش خزانه ی لغات .

6-  پرورش قوای ذهنی چون تفکر و تخیل و...

7-  آشنایی با ویژگی اجتماعی ،فرهنگی ،اخلاقی جامعه ی خویش و ایجاد قدرت ساز گاری با آن .

 بررسی وتحلیل محتوای کتاب بخوانیم پایه چهارم و   پنجم

درک و دریافت : از متن کتاب بوده ودر حیطه فراشناختی قراردارد و موجب رشد فکری  شاگردان می شود. این فعالیت، کلاس را با تعامل میان معلم و دانش آموز مواجه می سازند. توجه دقت و تمرکز حواس، ارتقای درک شنوایی و مهارت در گفت و شنود از دستاورد این فعالیت باشد.از اهداف این فعالیت:

١. ارزش یابی میزان درک دانش آموزان از مطالب درس است.

٢. معلم در می یابد که دانش آموز چه میزان محتوا و پیام درس را دریافت کرده است.

٣.دانش آمـــوز به نوعی خود را ارزش یابی می کند و مطالبی که دریافت کرده از زبان هم کلاسی ها می شنود و خلاء اطلاعاتی خود را جبران می کند.

نکته ها : با زبان ساده توضیح داده شده و به خوبی شاگردان را راهنمایی می کندوبا نکات دستوری آشنا می شوند ودرنوع خواندن آنها تاثیر گذار است .

 گفت و شنود:دانش آموزان وادار به تحقیق و جستجو و مطالعه  کرده و آن ها را محدود و به کتاب درسی نمی کند  وموجب  توجه به تفاوتها ی فردی  شده و آن هایی که در رشد ذهنی در حیطه ها ی با لاتر قرار دارند رابا رویکرد تحقیق  ترغیب به دانش اندوزی می کند.پرورش قوه تفکر وتخیل دانش آموز ان و تبادل افکار و قضاوت  می شود . این فعالیت در کتاب بخوانیم علاوه بر مهارت های مربوط به گفت و شنود در توسعه ی درون دادها و برون داده های شفاهی کودکان، در پی آن است تا دانش آموزان بتوانند در یک فضای امن و صمیمی به دور از اضطراب عقاید عواطف خود را در میان خود و جلوی جمع بیان کند.

این بخش دارای سه اصل است.

١-  پیوند دادن متن درس به زندگی واقعی و واداشتن آنها به حل مسئله اجتماعی.

٢- مکمل معنای درسی

٣-  بیان احساسات و عقاید دانش آموزان بطور مستقیم

  فعالیتهای ویژه : موجب گسترش فعالیت زبان آموزی شده و نقش ویژه ای درتقویت انشا نویسی را بازی می کند و موجب بروز ویژگیهای خاص و استعدادها ی ویژه می شود.

الف) نمایش: عبارت است از بروز دادن تصنعی افکار، احساسات و عواطف از طریق حرکت چهره و دیگر اعضا و اندام های بدن.در کتاب فارسی پنجم بازی های نمایشی به این شکل است: صامت، گویا، خلاق

صامت یا پانتومیم: بروز افکار و عواطف بدون صدا.

ب) بازی: بازی فرصتی است که بچّه ها روح خود را ارضاء کنند. عواطف و شخصیت خود را نشان دهند. در برنامه درسی زبان آموزی می توان به اهداف زبان آموزی رسید. و بچه ها با بازی کردن در گروه، چهار مهارت زبان آموزی در آنها تقویت می شود و افکار خود را سامان می بخشند.

پ) کتابخوانی: هدفش

۴. معنی دار کردن اوقات فراغت.

۵.  بالا بردن گنجینه ی لغات.

۶.کتااب های داستانی موجب تربیت کودکان و شکل گیری شخصیت اوست.

٧. موجب اصلاح رفتار ناپسند می شود.

ج) با هم بخوانیم.

شعر و سرود برای کودکان گذشته از ایجاد نشاط و شگفتگی، زمینه ای مناسب برای زیان آموزی، شناخت واژگان، آشنایی با مفاهیم و ارزش های اجتماعی، اخلاقی، علمی و فرهنگی است. :در روان خوانی  از متن های قدیمی  و باز نویسی انتخاب شده و به زبان محاوره می باشد که یکی از محسنات کتاب می باشد. که موجب تقویت  مهارت  خواندن ، رفع خستگی و لذت وایجاد علاقه به مطالعه در دانش آموز می شود. 

 تصاویر :ترکیب رنگ ها در تصاویر خیلی خوب می باشد و تصاویر مربوط به هر  درس متناسب با همان درس می باشد.(تصویر خوانی )

 واژه نامه: واژه نامه که در پایان کتاب آمده است دانش آموزان با چگونگی استفاده از  کتاب ها ی مرجع آشنا می شود و دانش آموزان را وادار می کند برای یافتن معانی لغات نا آشنا هر درس با توجه به حرف اول هر لغت در واژه نامه دنبال آن معانی آن بگردد.

  متن ها ی انتخاب شده برای هر فصل متناسب با عنوان همانئ فصل می باشد .از متون قدیمی ایران نیز استفاده شده است که این مورد باعث اشنایی دانش آموزان با فرهیختگان علم وادب  ایران می گردد ولی متن بعضی درس ها بسیار طولانی است که از  حوصله ی دانش آموزان خارج می باشد که با توجه به محدودیت زمان تدریس بسیار زیاد است.درسهای آزاد متناسب با فصل های مشخص شده است و دانش اموزان باراهنمایی معلمان می توانند از اطلاعات شخصی و عمومی خود  این دروس را بنویسند واستعداد دانش آموزان را در زمینه ی نویسندگی،تقویت و شکوفایی  می کند.  هم چنین خواندن در یادگیری دروس ( ریاضی ، تاریخ ،جغرافی و... ) تاثیر مستقیم دارد.

آنچه که یک معلم خوب باید بداند 1- مشکلات انضباطی کلاستان را درخود کلاس حل کنید.

2- اسامی شاگردان خود را به سرعت یاد بگیرید.

3-سعی کنید ویژگی های فردی شاگردانتان را بشناسید.

4- از یافته های روانشناسی برای سنین کلاس های مورد تدریس تان استفاده کنید.

5- از شغل تان بدگویی نکنید.

6- نشان دهید که خودتان در کلاس تدریس و کار با دانش آموزان  لذت می برید.

7- علاقه ، جدیت و پشتکار را نشان دهید.

8- به موقع و سر وقت در کلاس حضور یابید.

9-  ادب ، متانیت و رفتارهای شایسته را زیور خود سازید.

10-خوش برخورد و با حوصله و فروتن باشید.

11- جدی و صمیمی بوده و ازلاف زدن ، خود ستایی و ظاهرسازی دوری کنید.

12- از مقرارت خشک و خسته کننده دوری کنید.

13-آنچه را که می خواهید شاگردانتان بدان عمل کنندواضح و روشن و با قاطعیت بیان کنید.

14- دلیل فرمان هایتان را به دانش آموزان بگویید.

15- از شاگردانتان انتظارهای بی جا و توقع بیش از اندازه نداشته باشید.

16- دانش آموزان را به سوال کردن تشویق کنید.

17- به قول ها و وعده هایتان عمل کنید .

18- دانش آموزان را با دوبال بیم وامید به پرواز در آورید.

19- کنایه نزنیدوسخن نیشدار به زبان نیاورید.

20-       به دانش آموزان لقب ندهید و هر چند به شوخی آنها را با اسامی سبک نامگذاری نکنید.

21- با صدای بلند و با حضور دیگران به سرزنش دانش آموزان نپردازید.

22- دانش آموزان را به عنوان یک شخص مورد حمله قرار ندهید فقط به رفتار های بد اعتراض کنید.

23-هرگز دانش آموزان را توهین نکنید.

24-  قیافه ،صدا،طرز راه رفتن و سوال کردن هیچ دانش آموزی را به مسخره نگیرید.

25- از به کار بردن روانشناسی وارونه و یاس آلود دوری کنید.

26- در رفتار ئ نگاه و محبت ، عدالت را رعایت کنید.

27- زمینه را برای احساس تبعیض و ظلم فراهم نکنید.

28- به سوالات خصوصی دانش آموزان شکل عمومی بدهید و سپس پاسخ بگویید.

29- به کودکان مسولیت بدهید و آنها را به کار گروهی در کلاس تشویق کنید.

30-  با برنامه ریزی دقیق به کلاس واردشوید.

31- برای اوقات فراغت غیر منتظره در کلاس ، برنامه هایی پیش بینی کنید.

32- بر ماده درسی تان مسلط باشید .

33-  هیچ سوالی را بی جواب رها نکنید.

34- در تدریس جدی و منطقی باشید.

35- از شیوه های نو برای تدریس استفاده کنید.

36- به ریشه های آموزش موضوع تدریس تان در سالهای قبل وروند تکاملی آن در سال های آینده توجه داشته باشید.

37-  به جنبه های کاربردی درستان بیش تر اشاره کنید

38-  دستورهایی که برای مواردرسی و اخلاقی صادر می کنید با صراحت بیان کنید.

39- دستورهای متضاد صادر نکنید .

40-  دستورهایتان را دقیقا پیگیری کنید.

41- اختلافات کلاس را با آرامش ، دوستانه و بی هیاهو حل کنید.

42-  نسبت به فرد ملایم و نسبت به موضوع سخت گیر باشید . در کلاس  عکس العمل واقع نشوید.

43-  از انتقاد در جمع پرهیز کنید.

44-  با دانش آموزان مشکل آفرین ، در بیرون کلاستان صحبت کنید.

45- در مقابل بچه ها موضع گیری نکنید.

46- علل قسمتی از بی نظمی را در خودتان جستجو کنید.

47-بیش تر به پاداش تکیه کنید تا جریمه .

48- بچه هخا را با لذت یادگیری آشنا کنید .

49- تشویق به موفقیت را در بچه ها زنده وفعال سازید.

50-  بچه ها را از عواقب شکست نترسانید.

51-  یک رابطه استوار معنوی با بچه ها به وجود آورید.

52- با بچه ها همدردی کنید.

53- با فراگیران بخندید، خوشحال شوید، با آنان زندگی کنید.

54- ببیش تر به ریشه های بد رفتاری توجه کنید نه خود بدرفتاری

55- مکرا نپرسید چرا این کار را نکردید؟بگویید چگونه شد که این کار کردی

56- صمیمی باشید ولی جریان تربیتی را واژگون نکنید ، نبض کلاس را در دست داشته باشید.

57- با بچه ها همکاری کنید.

58- با دانش آـموزان دوست باشید ولی خیلی خودمانی نباشید.

59-به حرف دانش اموزان به دقت گوش کنید.

60- کمی خوشمزگی داخل صحبتتان بکنید.

61-اگر اشتباهی کردید ، حالت دفاعی به خود نگیرید .

62- از دفتر مدرسه در بدست آوردن سوابق رفتاری و تحصیلی دانش آموزان استفاده کنید.

63- هر روز بر معلومات خود اضافه کنید.

64- روش کارینان ر ا همواره کامل و بی نقص نشمارید.

3   نتیجه

نتیجه بعمل آمده نشان می دهد استفاده از قوانین و شرایطی مناسب در یادگیری ، در بهبود کیفیت و تسریع یاد گیری اثر می گذارد .

با استفاده از این قوانین و شرایط می توان تجربه های یاد گیری را برای دانش آموزان موثر تر و لذتبخش  نمود . یادگیری مشارکتی هم می تولند به عنوان راهبردی آموزشی ، دانش آموزان را قادر سازد تا بطور گروهی و مشترک در گروههای ناهمگون ساختار بندی شده در جایی که هر یک بطور انفرادی مسئول پاسخگو به حساب می آیند در جهت یک هدف مشترک به کار بپردازند.

           " آموزش ابتدایی در شکل گیری مفاهیم ریاضی "

از آن جا که پیشرفت روز افزون صنعت و تکنولوژی در جهان پهناور، رو به افزایش است نیاز و ضرورت و جایگاه ریاضیات ابتدایی بیشتر احساس می گردد. آموزش ابتدایی، در شکل گیری مفاهیم ریاضی نقشی اساسی دارد. کودکان لازم التعلیم با ورود به دوره ابتدایی با مفاهیم ریاضی آشنا می گردند. حال چگونه باید این مفاهیم در اذهان کودکان نهادینه شود. به شرایط موقعیت یاددهی، یادگیری بستگی دارد. کودکان در محیط کلاس می آموزند آنچه را در اختیار دارند. معلمان و دست اندرکاران نظام آموزشی باید مفاهیم ریاضی را ملکه ذهن کودکان سازند.

برنامه ریزی، تغییر کتب ریاضی، تغییر روش ها و متد تدریس از مهم ترین ارکان تدریس و نهادینه ساختن، مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی هستند که در این مقاله به آن ها می پردازیم.

اهداف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی

1) ایجاد توانایی برای انجام محاسبات عددی در زندگی روزمره

2) پرورش نظم فکری و درست اندیشیدن از طریق آموزش بکار بردن صحیح دانسته ها برای به دست آوردن نتیجه ها

3) ایجاد توانایی در انجام دادن محاسبات ذهنی و حدس و تخمین زدن کمیت ها در حدود نیازهای زندگی روزمره

4) آموزش ریاضیات مورد نیاز در رابطه با سایر دروس دوره ابتدایی

5) ایجاد توانایی در برآورد راه حل مسایل و حدس جواب آن ها

6) ایجاد توانایی درک محتوای ریاضی مسایل به قالب ریاضی در آوردن و حل آن ها

نقش آموزش ابتدایی در شکل گیری مفاهیم ریاضی

مفهوم آموزش ابتدایی

اولین دوره آموزش و تربیت برای هر انسانی به طور رسمی، آموزش ابتدایی است. بعد از آموزش هایی که فرد در محیط خانواده فرا می گیرد، آموزش های رسمی به عنوان آموزش دوره عمومی شروع می شود. کودکان از سن 5 سالگی وارد عرصه تعلیم و تربیت رسمی می شوند و پس از طی 6 سال آموزش و تربیت به دوره بعدی یعنی راهنمایی تحصیلی وارد می شوند. کودکان لازم التعلیم هر کشور با کشور دیگری در ورود به مدارس ابتدایی تفاوت دارند. کشورهایی که فقر فرهنگی دارند، معمولاً بسیاری از کودکان لازم التعلیم آن ها از تحصیل و آموزش محروم می شوند. دوره ابتدایی با توجه به حرکت جدیدی که در زمینه توسعه برنامه علوم ریاضی در قرن اخیر ایجاد شده است به آموزش ابتدایی اهمیت زیادی قایل شده اند. قدرت یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی بیش از میزانی است، که در برنامه های درسی استاندارد مدارس منظور شده است.

آموزش های دروس مختلف، در دوره ابتدایی کودکان را با جهان و پدیده های آن آشنا می سازند. آموزش ریاضی در دوره ابتدایی یکی از این دروس است. آموزش سنتی ریاضی ابتدایی جواب گوی نیازهای دانش آموزان امروز نخواهد بود. تغییر و دگرگونی در برنامه های دوره ابتدایی و کتب ریاضی و همچنین تغییر اساسی روش های تدریس در دوره ابتدایی نقش به سزایی در آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی دارد.

هر چند برنامه ها و کتب درسی ریاضی در ابتدایی تغییر یافت ولی نتایج آموزش ها چندان مطلوب نشد. در طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری ایران شیوه آموزش ریاضی به دو روش فعال و غیرفعال تدوین شده است که صفت فعال متوجه تلاش یاد گیرنده در یادگیری است.

نظر دانشمندان درباره آموزش ابتدایی(مبانی نظری)

1) پیاژه شناخت شناس معروف سوییسی، تیوری خاصی از فرآیند دانستن آدمی به دست داده است که با تیوری های دیگر گذشته در تعلیم و تربیت به صورت ریشه ای مغایرت دارد. به نظر پیاژه ما هرگز نمی توانیم واقعیت را آن طور که هست در ذهن خود تصویر کنیم یا واقعیت های خارج از عالم ذهن را به همان ترتیب که هست وارد ذهن کنیم بلکه واقعیت نوعی بازسازی شده از محیط هر شخص است و هرگز واقعیت های یاد گرفته شده عیناً نسخه برگردان آن ها در خارج از ذهن نیست.

به نظر این دانشمند هر کودک در جریان رشد خود، واقعیت ها را برای خود، بازسازی می کند.

و به تدریج نتیجه این بازسازی ها به واقعیت هایی که در ذهن بزرگسالان است نزدیک می شود. می توان گفت هر معلم باید محتوای مطالب آموزشی را با فعالیت های ذهنی کودک منطبق سازد و کودک در امر یادگیری به ویژه ریاضیات ابتدایی باید مستقیماً با موضوع یادگیری درگیر باشد.

یعنی خود فعالیت داشته باشد به عبارت دیگر هرچه کودک در یادگیری مفاهیم ریاضی بتواند مشاهده و تجربه کند، مفاهیم ریاضی در ذهن او روشن تر و صریح تر بازسازی خواهد شد. از طرفی هر دانش آموز ضمن فعالیت های خود با سایر همکلاسی هایش در حال عمل و عکس العمل می باشد.

یادآور می شویم که پیاژه از نظر رشد برای تفکر کودک مراحلی را به تحقیق یافته است. معلم ریاضی ابتدایی، زمان مناسب را برای آموزش هر مطلب ریاضی در مدارس ابتدایی باید انتخاب کند. تدریس ریاضی با رشد عقلی یادگیرنده مناسبت پیدا می کند و در این صورت فشار غیر ضروری بر کودکی که هنوز آمادگی لازم برای آموختن مطلبی ندارد وارد نمی گردد و همچنین در آموزش مطالب ریاضی نیز تاخیر بی مورد مجاز شمرده نمی شود.

چگونگی حل مسایل و درک مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی

از کلاس دوم ابتدایی که دانش آموزان با مساله روبه رو می شوند و شروع به حل مسایل ساده ای می نمایند، باید نکات مهمی را که برای حل مساله لازم است به آنان آموخت و مراقبت کرد که در حل مسایل این نکات را رعایت نمایند تا به تدریج ملکه ذهن آنان گردد.

این نکات عبارتند از:

قبل از شروع به حل مساله باید دانش آموز مشخص نماید که در مساله چه اطلاعاتی به او داده شده است و چه چیز از او خواسته اند. به عبارت دیگر باید تعیین نماید که داده های مساله چیست و از او چه جوابی خواسته اند؟ همکاران محترم می توانند به طریق مختلف دانش آموزان را به این کار عادت دهند.

دانش آموز باید قبل از حل مساله با هر عملیات ریاضی دیگر، جواب آن را تخمین بزند. این امر باعث می شود که اگر دانش آموزی در انجام عملیات خود اشتباه کرد، متوجه آن شود و اشتباه خود را برطرف نماید. مثلاً دانش آموز باید بتواند پیش بینی کند که حاصل جمع دو عدد 27 و 19 عددی است بزرگتر از 40 و کوچکتر از 50 بنابراین، اگر حاصل جمع را 38 تا 68 به دست آورد، می داند که اشتباه کرده است و یا حاصل ضرب دو عدد 34*57 از 1500 بزرگتر و از 2400 کوچکتر است و یا دقیق تر بگوییم، عددی است در حدود 2000 بنابراین اگر حاصلضرب را عدد 2938 تا 1138 به دست آورد، متوجه خواهد شد که اشتباه کرده است. به عنوان مثال می پردازیم به حل مساله شماره یک صفحه 14 ریاضی چهارم دبستان صورت مساله از این قرار است آمار دانش آموزان یک دبستان در باختران که از نمایشگاهی که به مناسبت دهه فجر برپا شده بود بازدید کردند، چنین است، کلاس اول 38 نفر، کلاس دوم 37 نفر، کلاس سوم 35 نفر. کلاس چهارم 32 نفر، کلاس پنجم 36 نفر تعداد دانش آموزان این دبستان که از نمایشگاه دیدن کرده اند چند نفر است؟ چون تعداد دانش آموزان هریک از پنج کلاس، از 30 نفر بیشتر و از 40 نفر کمتر است باید دانش آموز بتواند پیش بینی کند که مساله از 150 نفر بیشتر و از 200 نفر کمتر است.

منطقی بودن جواب مساله:

دانش آموز باید یاد بگیرد و دقت نماید که جوابی را که برای مساله به دست می آورد، منطقی و قابل قبول باشد و با آنچه در اطراف او وجود دارد، تطبیق کند. مثلاً تعداد درختان یک باغ، تعداد دانش آموزان یک مدرسه و تعداد خانه هایی که در یک محله ساخته شده اند. نظایر آن ها همیشه اعدادی صحیح است و جواب های کسری برای چنین مساله هایی غیرمنطقی است. همچنین بلندی قد یک انسان، وزنه ای که یک دانش آموز می تواند بلند کند، تعداد مسافرین یک اتوبوس مسافربری، تعداد دانش آموزان یک کلاس حدودی دارند که بیش از آن منطقی نیست. بنابراین، اگر دانش آموزی در حل مساله ای تعداد مسافرین یک اتوبوس معمولی را 154 نفر یا وزنه ای که یک دانش آموز کلاس چهارم بلند می کند که این اعداد و ارقام غیرمنطقی است و مسلماً در حل مساله اشتباه کرده است.

یکی از استادان بسیار خوب دانشگاه تعریف می کرد که دانشجویی در یکی از رشته های علمی در حل مساله ای دمای سیمی را چند میلیون درجه سانتی گراد به دست آورده بود و هیچ دقت نکرده بود که در دمای بیش از پنج هزار درجه، تمام فلزات ذوب می شوند و دیگر سیمی وجود ندارد که دمای آن به ده هزار درجه برسد تا چه رسد به چند میلیون درجه.

حال برمی گردیم به حل مساله فوق الذکر:

یکی از مسایل خوبی که در کتاب های ریاضی ابتدایی آمده است همین مساله شماره 7 صفحه 73 ریاضی چهارم دبستان و مسایل نظیر آن است. صورت مساله چنین است می خواهیم برای 52 دانش آموز در اردوگاه چادر بزنیم حداقل چند چادرنشین شش نفره لازم است تا کسی بدون چادر نماند این گونه مسایل هم جنبه کاربردی دارند و در زندگی روزانه زیاد اتفاق می افتند و هم دانش آموز یاد می گیرد که به مطالبی که در بالا تذکر داده شده توجه نماید برای حل این مساله می توان با مثال های محسوس مطلب را برای دانش آموزان روشن کرد. مثلاً می توان عملاً به دانش آموزان نشان داد که اگر در کلاس 38 دانش آموز باشد و سه دانش آموز روی یک نیمکت بنشینند، حداقل چند نیمکت لازم است تا همه دانش آموزان محلی برای نشستن داشته باشند. در این مثال دانش آموزان متوجه می شوند که 36 نفر روی 12 نیمکت می نشینند و 2 نفر دیگر نیمکت ندارند. بنابراین، باید برای آن دو نفر نیز یک نیمکت در نظر گرفت. پس جمعاً 13= 1+12 نیمکت لازم است. به این ترتیب، دانش آموزان به مفهوم مساله پی خواهند برد و مساله مورد بحث نیز به همین ترتیب حل می شود.

برای 48 نفر 8 چادر لازم است و برای 4 نفر دیگر که بدون چادر مانده اند باید یک چادر در نظر گرفت. چون فرض مساله این است که چادرها شش نفره است و کسی هم نباید بدون چادر بماند. بنابراین 9= 1+8 چادر لازم است. به نظر می رسد اشکال از اینجا به وجود می آید که ما دانش آموزان را عادت داده ایم به اینکه هر عددی در حل مساله به کار می برند یا باید در صورت مساله آمده باشد و یا در ضمن عملیات به دست آید. در اینجا عدد یک که باید با عدد 8 جمع شود، هیچ کدام از دو حالت فوق را ندارند و در موقع نوشتن حل مساله برای آن چه توضیحی باید داد. اگر توجه نماییم که یکی از هدف های اصلی تدریس ریاضی عادت دادن دانش آموزان به تفکر صحیح و منطقی است، این مشکل دیگر وجود نخواهد داشت. به این ترتیب، همان طور که تذکر داده شد دانش آموز پس از انجام عمل تقسیم توضیح می دهد که برای 48 نفر 8 چادر لازم است و برای 4 نفر باقیمانده نیز یک چادر دیگر.

و سپس می نویسد: 9=1+8 حداقل 9 چادر لازم است تا هیچ کس بدون چادر نماند.

در طول تاریخ آموزش و پرورش حل مساله یکی از هدف های مهم آموزشی معلمان به شمار می آمده از برکت پیشرفت های روانشناسی علمی معاصر بر اهمیت موضوع افزوده شده است. جان دیویی، جروم برونر، ژان پیاژه، ولیو ویگوتسکی از جمله کسانی هستند که بر نقش فعالیت یادگیرنده در جریان حل مساله بر دانش اندوزی تأکید داشته اند بنا به گفته کیلپا تریک، یادگیری در آموزشگاه باید هدفمند باشد نه التزاعی و یادگیری هدفمند از راه وا داشتنی دانش آموزان که انجام پروژه های مورد علاقه و انتخاب خودشان بوده بهتر امکان پذیر است.

شکل گیری ریاضی با درگیر نمودن دانش آموز با مسأله: وقتی یادگیرنده با موقعیتی روبه رو می شود که نمی تواند با استفاده از اطلاعات و مهارت هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعاً پاسخ درست بدهد یا وقتی که یادگیرنده هدفی دارد و هنوز راه رسیدن به آن را نیافته است، می گوییم با یک مساله رو به رو است. حل مسأله صرفاً دانستن اطلاعات، مفاهیم یا اصول و کنار هم قرار دادن آن ها نیست، بلکه یادگیرنده باید راه های تازه ترکیب دانش های قبلی به ویژه اعداد یا اصول قبلاً آموخته شده را که به حل مسایل منجر می شوند کشف کند. اگر چنین وضعیتی صورت گرفت مفاهیم در ذهن شکل می گیرد.

موارد زیر به درک مفاهیم ریاضی کمک می کند

لازم است تست های استاندارد در زمینه های سنجش توانایی ذهنی کودکان تهیه شود و معلمان قبل از تدریس بتوانند توانایی هر دانش آموز را در یادگیری مطالب ریاضی مانند مجموعه ها، عددها، زمان، سرعت و... ارزیابی کرده و به دقت معین کنند.

دروس ریاضی براساس توانایی های مختلف ذهن کودک که در مراحل رشد فکری او ظهور می کند و تقویت می گردد برنامه ریزی شوند.

معلمان کلاس های مختلف مدارس ابتدایی با توجه به انتخاب روش های درسی طوری عمل کنند که روش انتخابی در تدریس با رشد فکری کودکان برابر تحقیقات پیاژه مناسبت داشته باشد. مثلاً در مدارس ابتدایی که اغلب کودکان در مرحله رشد تفکر عملی هستند باید دانش آموزان با راهنمایی معلمان خود از اشیا و وسایل عینی بیشتر استفاده کنند. روش فعال به صورت روش آموزش گروهی و همچنین روش آموزش انفرادی در کلاس درس ریاضی به کار برده می شود.

فن آوری اطلاعات و آموزش بهتر

هدف از مقالة حاضر ارائة اطلاعاتی از منبع پر ارزش فناوری اطلاعات و ارتباطات است که امروزه مورد استفاده بیشتر کشورها ی توسعه یافته و دیگر کشور های جهان قرار گرفته است.

نخست به ضعف بزرگ مدارس ایران ،یعنی نبود الگوهای مناسب تدریس پرداخته شده در ادامه نقش معلم درامر ICT ،امکانات ICT ،ICT  در مدارس،مشکلات پیش از خدمت معلمان درحوزة ICT،آموزش ها ی مرتبط باICTبرای معلمان درحال خدمت،تأثیر فرایند ICTبر کودکان ،وبلاگ نویسی ،اینترانت ودر ادامه این مقاله به نقش ICT وپیشبرد اهداف کشورهای پیشرفته و نقش فرهنگ دراین زمینه پرداخته شده در پایان نیز ضمن نتیجه گیریِ مقاله ، راهکار ارائه گردیده است.

آرزوی بشر برای دستیابی به امکانات و توانمندی های جدید به اندازة خود بشریت قدمت دارد .ما همواره درتکاپوی گسترش مرزهای وجود خود به لحاظ اجتماعی، جغرافیایی یا ذهنی بوده ایم . ظهور و پیدایش جوامع اطلاعاتی ، بسیاری ازفرضیه ها ی آموزش را با پرسش های اساسی روبه رو ساخته است . فناوری‌های جدید اطلاعات و ارتباطات ، دنیایی را که درآن زندگی می کنیم و روش های یادگیری چگونه زیستن را تغییر داده اند. ICT منبعی باارزش برای تولید دانش ،بستری مناسب برای انتقال محتوا و ابزاری توانمند برای ایجاد تعامل درفرایند یاددهی- یادگیری درکلاس درس می باشد .

با اینکه بطورکلی پایه و اساس تحولات تعلیم و تربیت درجهان ، از علم و فناوری نشأت می گیرد، ولی درعمل ثابت شده است که اغلب تحولات بزرگ در آموزش و پرورش ریشه درتجربیات و تلاش علمی و عملی معلمان هوشمند و آینده نگرداشته اند . مسلماً درگوشه و کنار کشورما ، معلمان توانمند و خلّاقی هستند که با ابتکار و نوآوری،فناوری را با آموزش تلفیق می کنند و به شیوه های متفاوت ،هر چند با امکانات اندک ، رایانه را به کلاس درس می برند.

از آنجا که آموزش بیش از هر موضوعی متأثر از تحولات فناوری است ،آموزش و پرورش به عنوان نهاد اصلی و رسمی آموزش درهر جامعه ،نیاز دارد خود را به فناوری های جدید مجهز کند.

امروزه معلمان توانسته‌اند تا با بکارگیری علم و فناوری های جدیداطلاعاتی روش هایی نو خلق‌کنند وکلاس‌درس را از محدودة چهاردیواری خارج کنند و با‌سایر مراکزعلمی و آموزشی در جهان مرتبط سا زند، به گونه ای دیگر مسئلةزمان و‌مکان در دنیای تعلیم و تربیت مانع اصلی به حساب نمی آید و این همه از برکت بکارگیری اندیشه های نو و خلاق معلمان و کارشناسان آموزشی بوده است.

فناوری اطلاعات چیست؟

فناوری اطلاعات به آن دسته ار فناوری هایی اطلاق می گردد که فرد را در ضبط ، ذخیره ، پردازش ، بازیابی ، انتقال و دریافت اطلاعات یاری می دهند و در یک بیان ساده تر فناوری اطلاعات به معنای بکارگیری انواع فناوری ها به منظور انتقال اطلاعات است .

مزایای استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش

استفاده از فناوری اطلاعات در امر آموزش از مزایایی به شرح ذیل برخوردار است :

1- پرورش وارتقای مهارت سواد اطلاعاتی،منظور ازمهارت سواد اطلاعاتی جمع آوری ، پردازش ، انتشار اطلاعات به صورت متن ، نمودار و ... و مبادلة این اطلاعات در محیط های آموزشی و یادگیری است .

2-افزایش معلمان مجرب و همگام با فناوری روز که نسبت به تجربیات دانش آموزان در خارج از کلاس آگاه هستند .

3-آموزش با هزینة کمتر

موانع استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش

استفاده از فناوری اطلاعات در امر آموزش ممکن است با برخی موانع و محدودیت ها مواجه گردد که برخی از موانع به شرح ذیل است :

1-عدم حمایت لازم از سوی نظام آموزش و پرورش در خصوص معلمان فعال در عرصة فناوری اطلاعات .

2-فراگیر نبودن استفاده از فناوری اطلاعات در مدارس کشور و در بین معلمان مدارس .

3-تمایل به انجام وظیفه در چارچوب بخشنامه ها که جای تصمیم گیری خلاق و مواجهه با شرایط جدید را گرفته است .

4-صرف وقت‌زیاد در خارج از کلاس درس برای‌تولید محتوای الکترونیک بدون‌هیچ حق الزحمه ای .

5-نگرش سنتی به امر تعلیم و تربیت و دوری از نوگرایی در کاربرد روشهای نوین تدریس .

3 اصل حاکم بر توسعة فناوری اطلاعات در تربیت معلمان

اصول حاکم در توسعة فناوری اطلاعات در تربیت معلمان بر 3 اصل استوار است :

1- معلمان باید دربارة گسترة وسیعی از کاربرد رایانه در کلاس درس و فضای آموزشی مطالبی بیاموزند .

2-فناوری اطلاعات را باید در موقعیت های آموزشی و درسی ارائه کرد و معلمان عملاً نحوة استفاده از فناوری اطلاعات را در کلاس درس ببینند .

3-فناوری اطلاعات نباید در فضای سنتّی آموزش محدود شود . فناوری را می توان هم برای پشتیبانی از اشکال سنتّی فراگیری و هم به منظور تحوّل آن به کار برد .

جهانی شدن و فناوری اطلاعات :

فناوری اطلاعات ، نقش اساسی در تحقّق و تعمیق اهداف تعلیم و تربیت دارد . گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهیم ، موجب بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه برای فراگیرندگان اعم از دانش آموزان ، دانشجویان و معلمان به روش آن لاین (online) می شود و زمینة تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میّسر می سازد .

رشد جوامع فرهنگی امروزه در گرو همگرایی و تعامل ، گفتگو و تبادل دانش و اطلاعات و فرهنگ بشری است . دوران واگرایی ، تک گویی و انزواطلبی به پایان رسیده است ، مرزهای جغرافیایی و حتّی مرزهای فرهنگی و عقیدتی نفود پذیر شده اند . باید با آگاهی ، شناخت و هوشمندی و نیز با تکیه بر فرهنگ و مؤلفه های بومی و آمادگی برای پذیرش تحوّلات علمی وبین المللی نقش وجایگاه خود را پیدا کرد وخود را در مواجهه با پدیده های نو و تعیین مسیرهای تحوّل آماده نمود .

آموزش الکترونیکی چیست ؟

با گسترش فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی ، امروزه روشهای جدیدی در عرصة آموزش و یادگیری به وجود آمده است که یکی از این روشها ، آموزش الکترونیکی است .

اصطلاح آموزش الکترونیکی ، شامل مجموعة وسیعی از کاربردها و عملکردها از جمله آموزش مبتنی بر رایانه ، کلاس های مجازی و منابع اطلاعاتی و کتابخانة دیجیتال است .

آموزش الکترونیکی ، آموزش مبتنی بر فناوری های ارتباطی مانند رادیو ، تلویزیون ، وسایل ارتباطی و شبکه ای رایانه ای ، به ویژه اینترنت است و به ارائة محتوای آموزشی از طریق رسانه های مجازی اطلاق می شود . در محیط آموزش الکترونیکی ، ابزارهای دیداری و چندرسانه ای پایه و اساس تدریس و یادگیری را تشکیل می دهند .

درآموزش‌الکترونیکی،محتوای‌آموزشی درفرم های متفاوتی قابل ارائه است.مانند فایل های pdf  یا html  یا فایل های صوتی،تصاویر و فیلم های ویدئویی که به صورت چندرسانه ای هم زمان با صدا و تصویر و سایر ابزارها و برنامه ها در اختیار کاربران و فراگیرندگان در نقاط گوناگون قرار می گیرد .

به طور کلّی در آموزش الکترونیکی امکان برقراری و ارتباط همزمان با استادان و معلمان در ساعت های مشخص ، قابلیت استفاده از محیط های مشارکت گروهی میان فراگیرندگان مانند : انجمنهای الکترونیکی ، گفتگوی الکترونیکی ، فهرست های ارسال مطالب از طریق پست الکترونیکی و ... وجود دارد .

مزایای بهره گیری ازآموزش الکترونیکی :

مزایای بهره گیری از آموزش الکترونیکی به شرح ذیل است :

1-بهره گیری از امکانات صوتی. تصویری برای‌تفهیم مطالب و افزایش بهره وری کار.

2- به روز بودن اطلاعات و مطالب ارائه شده .

3-امکان ایجاد ارتباط کاربر با برنامه .

4-امکان تبادل اطلاعات کاربران یا فراگیرندگان با یکدیگر .

5-ضروری نبودن حضور کاربر در زمان و مکان خاص .

6-امکان سنجش آموخته های کاربر به خصوص در مقایسه با دیگران .

7-امکان برگزاری دوره های منتج به دریافت مدرک و یا گواهینامه .

8-امکان رفع اشکال برای کاربران یا فراگیرندگان .

9-امکان مخاطب قرار دادن تعداد زیادی از کاربران .

10-فراهم شدن امکان جستجو برای بانک پرسش و پاسخ .

11-فراهم شدن امکان استفاده از بانک اطلاعاتی برای مجموعة پدید آورنده .

نقش حیاتی فناوری الکترونیکی در آموزش و پرورش

یادگیری الکترونیکی زاییدة چرخة تحولات سریع و رو به گسترش فناوری های نو به مفهوم واقعی آن است. تاکنون تعاریف متفاوتی از یادگیری الکترونیکی ارائه شده است. ما تعریف «کراس» را که خیلی ها او را مخترع واژة یادگیری الکترونیکی می دانند انتخاب کرده ایم. کراس یادگیری الکترونیکی را دارای شش نشانه به شرح زیر می داند:

1-یادگیری الکترونیکی به وسیله اینترنت صورت می گیرد.

۲- با جدیدترین اطلاعات همراه است.

3-مجموعه ای از روش های آموزشی را در برمی گیرد (آموزش های مجازی، همکاری دیجیتالی، شبیه سازی و...)

4-فراگیر محور است و به ویژگی فردی او توجه دارد.

5-اینترنت محور نیست، کثرت‌گراست (شامل همه می شود).

6-نهایتاً قابلیت انجام دادن فرایندهای اداری و مدیریتی از قبیل: ثبت نام، پرداخت شهریه، نظارت بر روند اجرای فعالیت های یادگیرنده، تدریس و اجرای ارزشیابی از راه دور را فراهم می کند.

به طور کلی، یادگیری الکترونیکی به آن نوع یادگیری گفته می شود که در محیط شبکه به وقوع می پیوندد و درآن مجموعه ای از فناوری چندرسانه ای، فرارسانه ای و‌ارتباطات از راه‌دور به خدمت گرفته می شود و نـوعی یـادگیـری است که در محیط اینترنت صـورت می گیرد و با بهره گیری از فناوری شبکه تسهیل می شود.

روش یادگیری الکترونیکی

این نوع یادگیری که به استفاده از تکنولوژی آموزشی اشاره دارد، تأکید می کند که در فضای مسقّف کلاس درس، معلمان از رسانه های سنگین آموزشی اعم از رایانه های عمومی، شخصی، سی دی ها، دیسکت ها، سایت های اینترنت، ایمیل و حتی نانو فناوری در فرایند یاددهی استفاده کنند تا یادگیری را تسهیل کرده و موجبات ارتقاء سطح علمی فراگیران را فراهم آورند. این روش یادگیری برای شاگردان از آن جهت کارآمد و اثربخش است که بازدهی تحصیلی و فعالیت آموزشی آنان و عملکرد و تدریس و رفتار کلاسی معلمان را بهبود می بخشد، چرا که براساس تحقیقات انجام شده این نتیجه حاصل گردید: «که75درصد یادگیری از طریق وسایل دیداری و تصویری و به وسیله حس بینایی انجام خواهد شد. در صورتی که تنها 13درصد یادگیری از طریق حس شنوایی و وسایل صوتی انجام می‌گیرد و دیگر حواس به ترتیب، بساوایی 6 درصد، بویایی و چشایی هر کدام 3 درصد در حافظه و یادگیری تأثیر دارند» و فرایند یادگیری کامل را متأثر می کند و اثربخش می نماید.

به همین دلیل است که در طراحی مدارس بهتر فردا، فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش حیاتی خود را ایفا می کند، چرا که در فرایند ارتباط دهی فناوری نوین آموزش و پرورش، قدرت‌بهره گیری‌فراده و فراگیرافزایش می یابد؛ مثلاً با کاربرد فناوری و ویدئو ماهواره ای در ژاپن دانش آموزان یک کلاس با معلم و دانش آموزان هم پایة خود درنقطة دیگری از همان کشور طلب همیاری می کنند، حتّی برای تهیه گزارش در درس علوم اجتماعی از طریق پست الکترونیکی با دانش آموزان هم سن و سال خود در کشورهای اروپایی ارتباط برقرار می‌کنند یا برای همسالان خود در کانادا، مالزی و سریلانکا نامه می نویسند و دربارة مسائل جهانی با هم گفت وگو می کنند. با این سبک تدریس در رویکرد جدید کلاسداری، کاربرد فناوری نوین در کلاس درس، خواه از طریق یادگیری گروهی ، یا به وسیله ویدئو کنفرانس و یا استفاده از آموزش مجازی ، دانش آموزان را در مرکز فرایند آموزش قرار می دهد. این همان راهی است که به قول « جان دسی »، ما در آن می توانیم بر روی آنچه که در گذشته گلوگاه بزرگی برای جداسازی دانش آموزان از فرصت ها بوده است، پلی بزنیم. آموزش با این شیوه این امکان را برای معلمان و شاگردانی که از لحاظ زمان و مکان و یا هر دو از یکدیگر جدا هستند فراهم می آوردتا از طریق نرم افزار مدیریت دروس، منابع چندرسانه ای و مانند آن با هم ارتباط برقرار کنند و محتوای درس را دریافت نمایند و با همدیگر تبادل اطلاعات و انتقال معلومات داشته باشند . 

راهکارهای استفاده از یادگیری الکترونیکی

برای این که بتوان به فراگیران کمک کرد تا به سطوح عالی حیطة شناختی بلوم برسند، یعنی از مرحلة دانش و فهم و کاربرد به مرحلةتحلیل و ترکیب و ارزشیابی صعودکنند و جنبة نقّادی به خود بگیرند و به جای اخذ مطالب و نگهداری آن، مطلب سازی نمایند و دانش دید بسازند، لازم است علاوه بر آشنایی با دیگر شیوه های نوین تدریس زمینة استفاده از رسانه های سنگین آموزشی و شبکه های نرم افزاری درون کلاسی و برون کلاسی، اقدامات زیر صورت گیرد:

1- برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت برای معلمان، گردهمایی علمی، آموزشی، همایش های تخصصی، برگزاری جشنواره های الگوی تدریس برتر و جلسات ادواری تخصصی حوزه ای و رشته ای، تا آنان با روش های فناوری اطلاعات و ارتباطات و آموزش و پرورش تطبیقی کشورهای پیشرفته آشنا شوند و ترس‌آنها‌برای‌استفاده از‌رایانه‌در‌کلاس‌درس‌کاهش یابد و پاسخگوی ضرورت های قرن بیست و یکم در عرصه آموزش و پرورش شوند.

2-تشکیل کلاس های زبان انگلیسی و رایانه برای معلمان تا بتوانند با رایانه کار کنند و از متون علمی- تربیتی مؤلفان خارجی بهره مند شوند و از آخرین دستاوردهای آموزشی و پرورشی و پژوهشی مطلع گردند.

3-تشکیل کلاس های زبان انگلیسی و رایانه برای دانش آموزان از دوره ابتدایی با استفاده از بازی های رایانه ای.

4-تقویت فن آوری نوین آموزشی در مدارس و اعطای کارت های رایگان اینترنت و ایمیل به معلمان و شاگردان تا هم نوشته های خود را روی وب سایت بنویسند و هم مدارس سنتی به مدارس هوشمند تبدیل گردد.

5-جایگزین کردن سی دی های آموزشی به جای کتاب های درسی و دیکشنری در نظام آموزشی.

6- برگزاری مسابقات بین معلمان و همچنین بین دانش آموزان در زمینه زبان انگلیسی و رایانه.

7-اجباری کردن درس مبانی کامپیوتر و انفورماتیک در دوره های تحصیلی راهنمایی و متوسطه به فراخور ظرفیت روانی و فکری دانش آموزان.

8-تشکیل گروه های کوچک پژوهشی دانش آموزی در کلاس درس توسط معلمان‌، تا فراگیران از طریق نرم افزارهای مشارکتی درون کلاسی و برون کلاسی، با نگارش و ویرایش، به نقد منصفانه همسالان خود بپردازند و ایده های تازه را کشف کنند، چرا که نوشتن، اندیشیدن و خلق کردن است. به عبارت دیگر یا باید نوشت و چاپ کرد و یا باید برکنار ماند.

نقش معلم و دانش آموز در روش یادگیری الکترونیکی :

وظیفه و نقش های معلم در این روش را می توان به این صورت بیان کرد :

1- طراحی و سازماندهی آموزش

2-تسهیل کنندة بحث و گفتگو

3- هدایت و راهنمایی فرایند یادگیری

4-تدریس همزمان و غیرهمزمان

5- مدیریت نظام یادگیری

البتّه ایفای نقش های معلم به تنهایی پیچیده و دشوار است . بنابراین ، بخشی از این وظایف به صورت گروهی و با شرکت افراد نظیر تکنولوژیست آموزشی ، طراح آموزشی ، متخصصIT  ، مهندس سخت افزار و نرم افزار انجام می شود . یادآوری می شود که معلم در این گروه نقش کلیدی و منحصر به فردی دارد و هیچ کس و هیچ چیزی نمی تواند جایگزین او شود .

فراگیرنده و دانش آموز هم در فرایند یادگیری به صورت فعال شرکت می کند و در تعامل گسترده خود با معلمان ، سایر فراگیرندگان و محتوا را فرامی گیرد .در نظام های آموزشی مبتنی بر فناوری ، تلاش فردی و جمعی فراگیرندگان امکان پذیر است و فراگیرندگان به انجام دادن این گونه تلاش ها تشویق می شوند .

مدارس هوشمند نیاز جوامع اطلاعاتی :

مدارس هوشمند به مجموعه ای از مدارس اطلاق می شود که از اینترنت و فناوری اطلاعات استفاده می کنند تا در جهت آموزش به دانش آموزان چند عمل اساسی انجام دهند ، یعنی بتواننددرزمان‌کوتاه‌تری‌مطالب بیشتری‌را‌منتقل کنند و دسترسی فوری و آنی دانش آموزان را به جواب بسیاری از مسائلی که ممکن است در یک کلاس سنّتی برای آنها به عنوان سؤال باقی بماند فراهم کنند .

مدارس هوشمند این توانایی ها را دارند که به طور مرتب معلم و دانش آموز را مورد ارزیابی قرار دهند ، وضعیت فعلی آنها را ارتقاء دهند و اگر معلمی در روش تدریس خود اشکالی دارد ، آن روش را اصلاح کند . در این مدارس درس تابث نیست و محیط کاملاً باز است.گرچه‌موضوع ها موردبحث‌کاملاً مشخص است ولی با‌توجه به توانمندی دانش آموزان و کشش آنها می توان دایرة توسعة دانش را وسیعتر کرد .

بنابراین مدرسة هوشمند فضایی است که در آن برای تولید ، توزیع و استفاده از اطلاعات ، آموزش های لازم به دانش آموزان داده می شود تا آنها بتوانند هم در امور‌درسی و هم برنامه های آیندة خود زمینة توسعة علمی و اشتغال برنامة کاری خود را فراهم کنند .

ضرورت استفاده از تکنولوژی در آموزش :

از مهم ترین شاخص های توسعه در یک کشور کیفیت برونداد نظام آموزشی است که آن نیز به چگونگی نظام انتقال اطلاعات برنامه ریزی شدة آموزش به فراگیرندگان و نیز بهبود فرآیند یاددهی یادگیری بستگی دارد. در دنیای امروز این امر مهم را فناوری آموزشی بر عهده دارد که استفادة بهینه از فناوری آموزشی در جریان تدریس به سبب فعال کردن حواس فراگیران ،امرآموزش را واقعی تر و نیز عملی تر نموده و ضمن غنی کردن کیفیت تدریس و یادگیری ،کارایی تعلیم و تربیت را ارتقاء بخشیده است .درس هایی مانند علوم ، جغرافیا ، زمین شناسی ، آزمایشگاه علوم زیستی و حتّی ادبیات می توانند از وسایل تکنولوژی و کمک آموزشی مؤثر در یادگیری استفاده نمایند .

چون حالت مجسم در ذهن دانش آموزان به وجود می آید و درک آنها نسبت به درس افزایش می یابد در نتیجه بهره وری در سیستم آموزش به وسیلة وسایل آموزشی و تکنولوژی بالا می رود و بازدهی هم از نظر قبولی و معلومات بسیار زیاد می شود .

پیشنهادات :

1-تأکید به همکاری افراد در انجام امور و برقراری روابط دوستانه

2-بررسی و کنترل روابط افراد با توجه به پیش بینی نتایج آن جهت رسیدن به مطلوب

3-همدلی با افراد در مصائب و مشکلات و سعی در رفع آن

4-تقسیم کار و تفویض اختیار به افراد

5-ایجاد محیطی امن و پر از عطوفت جهت مشخص شدن خواسته ها و تمایلات افراد

6-مشخص شدن نقش و وظایف افراد

7-استقبال از طرحها و نوآوری ها

8-تشویق کارکنان

9-جلب اعتماد افراد

 نتیجه گیری :

برای رسیدن به سازگاری اجتماعی در خانه، اجتماع، مدرسه، برقراری روابط انسانی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و این امر مستلزم رعایت اصول و نکات مهم در برقراری این ارتباط است.

با توجه به این که مدیر در مدرسه با معلمان، دانش آموزان و اولیاء کادر آموزشی و اداری ارتباط نزدیک دارد نقش اساسی و مهمی در برقراری روابط انسانی بین افراد دارد، بنابراین با شناسایی موانع و مشکلات موجود و رفع آن، محیطی امن و آرام ایجاد کرده و به اولویت ها و هدفهای مورد نظر برسد.

منابع :

- خالقیان ، بلال، 1382، روابط انسانی ، انتشارات تهران، مهاجر

- ماهنامه پرورشی تربیت، سال نوزدهم ، اردیبهشت 1383، شماره 8

مجله تربیت شماره 8 اردیبهشت 1383 ص24[1]

2 - امام خمینی (ره)1368

- عمید، 1369[3]                      

 3   منابع و ماخذ

صفوی ، امان ا..... ، کلیات روشها و فنون تدریس ، تهران : نشر معاصر، 1387

تایلستون ، دونا واکر ، آنجه یک معلم باید بداند ، قم ، سماء قلم ، 1384

تایلسون   ، دونا واکر، مدیریت و انضباط کلاس درس ، شیراز : نوید شیراز، 1385

گلیکمن ، کارل ، رهبری آموزشی برای یادگیری موثر ، تهران : نشر قطره ، 1385

کولب ، کلاوس ، یادگیری آسان با تفکر و تفریح ، تهران : پیدایش ، 1386

http://moaleme5.persianblog.ir/post/15

http://pajoheshezaban.persianblog.ir/post/24

http://laleyek.blogfa.com/post-11.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد