اشاره
هدف هر نظام آموزشی، ارتقای یادگیری دانش آموزان است. از عوامل اصلی که در طراحی و تنظیم نظام آموزشی به میزان قابل توجهی باید مد نظر قرار گیرد، پیش بینی «راهبردهای آموزشی» و «یادگیری معنی دار» است. بعضی از طراحان و حتی بعضی معلمان، بین این دو تفاوتی قائل نمی شوند.
به همین دلیل، کارایی آموزش آن ها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. با توجه به اهمیت این دو عامل، مقاله ی حاضر بر آن است که این دو جنبه ی مهم از طراحی آموزشی را از دیدگاه های متفاوت بررسی و چگونگی تهیه ی آن را مطرح کند تا از این طریق راهکارهای مناسبی فرا روی طراحان آموزشی قرار گیرد.
سرآغاز
اجرا کننده ی اهداف نظام آموزشی، معلمان هستند که نقش اساسی در تحقق آن دارند. چون اگر آموزش به طریقی صحیح طراحی ( توسط خود معلم یا طراحی بیرون از کلاس ) و اجرا شود، یادگیری مؤثرتر افراد را در بر دارد.
هیچ آموزشی بدون طراحی ممکن نیست و اگر ممکن شود، کارایی لازم را ندارد. چون طراحی است که پس از بررسی نیازهای آموزشی، هدف و محتوا را مشخص می کند، راهبرد آموزشی و یادگیری مناسبی مطرح می کند و سپس رسانه را بر می گزیند. و در پایان روش ارزیابی را طراحی می کند. اگر این مسیر رعایت شود، یادگیری معنی داری رخ می دهد. چون طراح با توجه به هدف، محتوا، سبک یادگیری افراد و هم چنین پیشینه ی علمی آن ها، راهبردها ( راهبردهای آموزشی و یادگیری ) را تعیین می کند.
راهبردهای آموزشی
«راهبرد» در لغت به معنای «شیوه ی عمل در موقعیت خاص» است. به بیان کلی تر، راهبرد یک برنامه با نقشه ی کلی است که از مجموعه ای عملیات تشکیل و برای رسیدن به یک هدف معین مطرح می شود. پس وقتی این نقشه برای رسیدن به آموزش باشد، راهبرد آموزشی است.
راهبرد آموزشی یکی از عوامل مهم در فرایند طراحی به شمار می رود. زیرا تعیین کننده ی نوع وظایف معلم و زمینه ساز فعالیت های دانش آموزان در کلاس درس است. انتخاب یا طراحی راهبرد مناسب آموزشی بر عهده ی متخصص فناوری و طراح آموزش است.
هنگامی که طراح با کمک متخصص محتوا به تهیه ی محتوای آموزشی خاصی (نظری یا عملی) می پردازد، پیشنهاد شیوه ی خاص آموزش آن نیز بر عهده ی طراح است. از این طریق، او فعالیت های آموزشی را برای معلمان تازه کار آسان می سازد.
رابرت گانیه راهبردهای آموزشی را به وقایع آموزشی تعبیر کرد. او برای تسهیل فرایند یادگیری (که هدف اصلی هر آموزش است) نه فعالیت را به شرح زیر عنوان کرد:
• جلب توجه فراگیرنده (لازمه ی تمرکز و مقدمه ی یادگیری است).
• آگاه ساختن فراگیرنده از هدف های آموزشی.
• فراخوانی یادگیری های گذشته ی فراگیرنده (مثلاً با مرور مطالب قبلی).
• ارائه ی مواد آموزشی:
مواد آموزشی شامل هر چیزی می شود که برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان و تشریح و توضیح محتوای درسی و در یک جمله، برای تدریس به کار می رود؛ مثل کتاب درسی، فیلم، اسلاید، رایانه و ...
• راهنمای یادگیری:
به وسیله ی معلم به منظور کمک به فراگیرنده در یادگیری بخش های گوناگون مطرح می شود.
• آزمون عملکرد:
ارزشیابی تکوینی.
• ارائه ی بازخورد.
• ارزیابی عملکرد:
ارزش یابی تراکمی.
• ترغیب و تسهیل یادآوری و انتقال یادگیری:
مثلاً، در مورد مهارت های ذهنی، ارائه ی مرورهای متناوب همراه با انواع مثال ها، و در مورد راهبردهای شناختی، ارائه ی موقعیت های متعدد برای ارائه ی راه حل های بدیع، باعث تسهیل و انتقال یادگیری می شود.
دیوید مریل:
نظریه پرداز معروف رشته ی تکنولوژِی آموزشی دانشگاه یوتا آمریکا، در سال 2000 نظر خود را درباره ی راهبردهای آموزشی در مقاله ای با عنوان « راهبردهای آموزشی که {با آن ها} آموزش می دهیم» به صورتی روشن مطرح کرد. او ابتدا بیان کرد: دادن اطلاعات آموزش نیست.» آن گاه در ادامه آموزش را چنین توصیف کرد: «آموزش عبارت است از: هدایت دانش آموزان به فعالیت های یادگیری مناسب راهنمایی آنان به {کسب} دانش مناسب؛ کمک به آنان برای تمرین و تکرار، رمز گذاری، و پردازش اطلاعات؛ نظارت بر عملکرد دانش آموز؛ تهیه ی باز خورد متناسب با فعالیت های یادگیری و رویه ی عملکرد دانش آموز.»
از نظر مریل، یک راهبرد آموزشی از بخش های زیر تشکیل می شود:
• ساختار دانش که با دانش و مهارتی که آموزش داده می شود، سازگاری دارد.
• ارائه که با انواع دانش و مهارتی که آموزش داده می شود، سازگاری دارد.
• کشف (شناسایی) نظراتی که آموزش داده شده اند.
• تمرین کردن که با بازخورد داده شده سازگار است.
• راهنمای یادگیرنده که با دانش و مهارتی که آموزش داده می شود، سازگاری دارد.
راهبردهای یادگیری
• راهبردهای یادگیری، روش ها و شیوه هایی هستند که دانش آموزان در حین یادگیری به کار می گیرند تا به هدف های آموزشی مورد نظر دست یابند.
• راهبردهای یادگیری شامل آن دسته از مهارت های خودمدیریتی هستند که یادگیرنده برای نظارت (کنترل) بر فرایندهای توجه، یادگیری و تفکر خودش مورد استفاده قرار می دهد.
هم چنان که در راهبردهای آموزشی نیز مطرح شد، طراح هنگام طراحی آموزشی و پس از انتخاب محتوا، علاوه بر پیش بینی راهبرد آموزشی مورد نظر برای معلم، باید به پیش بینی راهبرد یادگیری مناسب برای دانش آموز نیز بپردازد. راهبردهای یادگیری بر اساس مواد آموزشی به موارد زیر تقسیم می شوند:
راهبرد تکرار و تمرین پایه:
این راهبرد بیشتر برای به خاطر سپردن نام اشیا و پدیده هایی است که در حین آموزش به فرد گفته می شوند و نوعی یادگیری طوطی وار به حساب می آید.
راهبرد تکرار و تمرین پیچیده:
این راهبرد نیز هم چنان تکرار و مرور مطالب است، اما با روشی متفاوت که عبارت است از تکرار مطالب مهم با صدای بلند، نسخه برداری، خط کشی زیر نکات مهم و ...
راهبرد شرح و بسط پایه:
این راهبرد شامل ایجاد تصویری ذهنی با ایجاد جمله ای است که دو یا چند مورد را به هم متصل می کند. از جمله مواردی که از این طریق بهتر یاد گرفته می شوند، لغات زبان خارجی، فهرست ترتیبی مثل الفبا و ...
راهبرد شرح و بسط پیچیده:
شامل نقل قول یا باز نویسی متن با استفاده از کلمه ها و جمله های فراگیر، خلاصه نویسی، شرح ارتباط داده های جدید با اطلاعات قبلی و پاسخ گویی به سوالات است. پس ترکیب اطلاعات جدید یا قبلی، هدف این راهبرد است.
راهبرد سازمان دهی پایه:
دانش آموز با استفاده از این راهبرد به سازمان دهی و مرتب کردن مواد آموزشی در یک چارچوب بزرگ تر می پردازد.
راهبرد سازمان دهی پیچیده:
این راهبرد به دو منظور انجام می شود:
الف)تعیین نکات مهم مطالب درسی
ب)برقراری ارتباط بین این نکات
راهبرد نظارتی:
شامل روش هایی است که فرد با استفاده از آن ها بر فرایندهای درونی خودمثل توجه، یادگیری و یادآوری، نظارت و کنترل دارد.
راهبرد احساسی و انگیزه ای:
شامل روش هایی است که فراگیرنده برای تمرکز توجه، حفظ تمرکز توجه، حفظ تمرکز حواسی، کنترل هیجان، ایجاد و حفظ انگیزه و استفاده از وقت به طور اثر بخش به کار می رود.
تفاوت دو راهبرد آموزشی و یادگیری
راهبردهای آموزشی توسط معلم اجرا می شوند، اما راهبردهای یادگیری توسط دانش آموز به اجرا در می آیند و مورد استفاده قرار می گیرند. راهبرد آموزشی که در درس گنجانده شده، به صورتی ناآگاهانه توسط دانش آموز استفاده می شود. ولی دانش آموز از راهبرد یادگیری به صورتی آگاهانه بهره می گیرد. راهبردهای یادگیری، پردازش شناختی عمیق تری را ترغیب می کنند و در نتیجه، باعث ارتقای کسب، یادداری و انتقال دانش می شوند.
تفاوت دو راهبرد آموزشی و یادگیری
راهبردهای آموزشی توسط معلم اجرا می شوند، اما راهبردهای یادگیری توسط دانش آموز به اجرا در می آیند و مورد استفاده قرار می گیرند. راهبرد آموزشی که در درس گنجانده شده، به صورتی نا آگاهانه توسط دانش آموز استفاده می شود. ولی دانش آموز از راهبرد یادگیری به صورتی آگاهانه بهره می گیرد. راهبردهای یادگیری، پردازش شناختی عمیق تری را ترغیب می کنند و در نتیجه، باعث ارتقای کسب، یاد داری و انتقال دانش می شوند.
طراحی راهبردهای آموزشی و یادگیری در آموزش
از عوامل اصلی که در یک طراحی خوب می توان نام برد، طراحی صحیح راهبردهای آموزشی است. دو مورد از سؤالات اصلی که در طراحی راهبردهای آموزشی مطرح هستند، عبارت اند از:
چه چیز را باید آموزش دهیم؟
روش آموزش آن چگونه است؟
در مورد سؤال اول:
با توجه به هدف آموزش، نیازهای آموزشی و نوع دوره ی آموزشی (نظری یاعملی یا ترکیب آن دو) به آن پاسخ می دهیم و نتیجه ی آن، محتوایی است که برای آموزش خود تهیه می کنیم.
در مورد سؤال دوم:
با توجه به سبک یادگیری فراگیرندگان، پیشینه ی علمی آنان، نوع دوره ی آموزشی، امکانات آموزشی و بودجه، به انتخاب یا طراحی راهبرد یا راهبردهای آموزشی مناسب می پردازیم.
طراحی راهبردهای آموزشی برای دو نوع دانش نظری و دانش عملی به شرح زیر است:
دانش نظری
این نوع دانش به یادگیری محض اطلاعات اشاره دارد. طراحی راهبردهایی که برای آموزش این نوع دانش وجود دارند، شامل سه مرحله است.
یجاد ارتباط بین یادگیری های قبلی و جدید.
استفاده از ابزارهای سازمان دهی اطلاعات (سازمان دهی اطلاعات باعث یادگیری بهتر و به موقع افراد می شود
ذخیره سازی اطلاعات بیانی.
دانش عملی
این نوع دانش به کاربرد اطلاعات نظری اشاره دارد. طراحی راهبردهایی که برای آموزش این نوع دانش وجود دارند نیز شامل سه مرحله است.
الگو سازی.
شکل دهی دانش روش کاری.
درونی کردن دانش روش کاری (خودکار شدن).
راهبردهای یادگیری نیز به مانند راهبردهای آموزشی به طراحی نیاز دارند و طراحی آن هاست که فراگیرنده را بر می انگیزد و به او در ایجاد ارتباط بین اطلاعات قبلی و جدید کمک می کند. به عبارت دیگر، یادگیری معنی دار یا مولٌد رخ می دهد.
بحث و نتیجه گیری
در این مقالات سعی شد، میزان اهمیت طراحی راهبردهای آموزشی و یادگیری و چگونگی طراحی و کاربرد آن ها شرح داده شود و در کل به همه ی جنبه های آن ها پرداخته شود. نتیجه این که هیچ آموزشی بدون برنامه ریزی و طراحی انجام نمی شود و هیچ طراحی نیست که بدون انتخاب یا طراحی راهبردها به هدف برسد.
چون هم چنان که مریل مطرح کرد:
آموزش، فقط دادن یک سلسله اطلاعات به افراد نیست، بلکه نیازمند فعالیت افراد، تعامل متقابل بین آنان، و هم چنین هدایت فراگیرندگان از طرف آموزش دهنده به انجام فعالیت های یادگیری مناسب، کمک به فراگیرندگان برای تمرین و تکرار، رمز گذاری و پردازش بهتر اطلاعات و در کل، تسهیل فرایند یادگیری است. در یک جمله می توان گفت: یکی از شرایط تهیه ی فرایندی صحیح آموزش، طراحی راهبردهای آموزش و یادگیری است.