بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

نماد و معنا در آیینه فرهنگ

گاهی میان دو پدیده یا دو مفهوم در ذهن ما، چنان پیوندی برقرار می‏شود که با ورود یکی از آنها در فضای ذهن، دیگری نیز بلافاصله حضور می‏یابد . دستگاه ذهنی ما از برخورد با یکی به دیگری منتقل می‏شود و از تصور یکی، دیگری را نیز تصور می‏کند . این عملکرد ذهن را «تداعی معانی‏» نامیده‏اند . مثلا اگر دو دولت نماد و معنا در آیینه فرهنگ

گاهی میان دو پدیده یا دو مفهوم در ذهن ما، چنان پیوندی برقرار می‏شود که با ورود یکی از آنها در فضای ذهن، دیگری نیز بلافاصله حضور می‏یابد . دستگاه ذهنی ما از برخورد با یکی به دیگری منتقل می‏شود و از تصور یکی، دیگری را نیز تصور می‏کند . این عملکرد ذهن را «تداعی معانی‏» نامیده‏اند . مثلا اگر دو دولت صمیمی را چند بار با هم ببینیم، با یادآوری یکی از آنها دیگری نیز به یاد می‏آید .

انسان از این ویژگی مهم ذهن خود استفاده کرده و با قراردادهای خاص یا عام، از نشانه‏های ساده‏ای برای احضار معانی به ذهن بهره گرفته است . این نشانه‏های قراردادی، نماد، سمبل، شعار و مظهر نام دارند . تمام واژه‏ها، نشانه‏های قراردادی معانی خود هستند . پرچم نماد یک کشور و ملیت است، آرم نشان یک مؤسسه یا نهاد، حلقه نامزدی نشان همسری، دست‏بر سینه نماد احترام، بوسیدن نماد محبت، القاب و عناوین نشان‏دهنده رتبه علمی و میزان تحصیلات اذان، پیام اسلام، صلیب نشان مسیحیت، چفیه و پلاک نماد جبهه و ایثار و فداکاری و جانبازی، سوزاندن پرچم آمریکا نماد تحقیر فرهنگ استکبار، چادر مشکی سمبل عفت و متانت زن مسلمان، گنبد و گلدسته نشانه مسجد، نوع آرایش سر و صورت نشان اعتقاد به یک ایده و فرهنگ و گروه [اجتماعی] زنگ مدرسه نشان شروع ساعت کلاس چراغ سبز نشان دهنده حق عبور، ویرگول نشان مکث کوتاه، علائم روی دوش نظامیان معرف درجه و موقعیت آنها، و هلال قرمز نماد امداد رسانی . دسته‏ای از نمادها، نمایانگر یک ایده و فرهنگ و اندیشه هستند و استفاده از آنها دلبستگی انسان را به آن مکتب یا روش بیان می‏کند . به راستی در روزگار ما رنگ‏ها، خطها، طرح‏ها، آرم‏ها، فعل‏ها، صداها و ... خلاصه نمادها روزانه چه میزان پیام را بدون ادعا رد و بدل می‏کنند و چه مقدار بر ذهن و دل ما اثر می‏گذارند؟ پیوند میان این «نشان‏» و آن «صاحب نشان‏» در ذهن چنان استوار و محکم است که گویی وجود این با وجود آن در هم آمیخته و این نماد وجود دیگری از آن معنی شده است . نماد چنان در معنی ذوب می‏شود که می‏توان به جای احضار معنی از نماد آن استفاده کرد و به این ترتیب روابط اجتماعی را تسهیل بخشید . انسان‏ها برای برقراری روابط و انتقال معانی به اذهان یکدیگر از این پس مجبور نیستند به خود شی‏ء اشاره کنند بلکه با استفاده از یک لفظ، خط، طرح، رنگ، تصویر، صدا و خلاصه با یک «نماد» این رابطه را به سهولت‏برقرار می‏نمایند .

«نماد» آینه تمام نمای معنا است . ما آنگاه که برای خرید آینه اقدام می‏کنیم به ویژگی‏های آینه و آینه بودن توجه می‏کنیم، اما وقتی که در آینه نظر می‏کنیم، آینه را نمی‏بینیم خود را می‏بینیم . «نماد» هم این گونه است . وقتی برای وضع یک نماد اقدام می‏شود، به ویژگی‏های فردی او توجه می‏شود . اما پس از آن، نماد وجود دیگری از معنی است و بدون ارائه ویژگی‏های خود، یکبار معنی را نشان می‏دهد . این ارتباط شدید میان نماد و معنی هنگامی در ذهن ایجاد می‏شود که شخص،

1 . از وضع نماد برای معنی آگاهی داشته باشد.

2 . مکرر این پیوند را مشاهده کرده باشد .

هر چه این مشاهده بیشتر باشد، ارتباط میان نماد و معنی شدیدتر می‏شود; به حدی که گویا نماد، معنا و معنا، نماد است . آنگاه اگر آدمی نماد را تصور کند، معنا را دیده است و اگر معنا را تصور کند آن را با نمادش درک می‏کند . شاهد این ارتباط شدید انتقال زشتی و زیبایی، قداست و کراهت، عظمت و حقارت و سایر ویژگی‏های معنی به نماد است . خاک تیره کربلا و سنگ‏های سخت قبرستان بقیع زیبا و مقدس و ارزشمند و دوست داشتنی هستند; زیرا نشان از محبوب دارد . لفظی که برای معانی رکیک یا لباس زیر وضع شده - هر چند به خودی خود روان و نمکین باشد - زشت و سنگین و نفرت‏انگیز به نظر می‏رسد و بر زبان جاری نمی‏شود; زیرا نماد یک امر قبیح است . پرچم آمریکا در نظر مردم دنیا تداعی کننده ظلم و تیرگی و وحشت است; زیرا نماد قرن‏ها استکبار و تباهی است .

فواید و تاثیرات نماد

1 . چنان که پیش از این گفتیم، نمادها با تبادل سریع پیام، روابط اجتماعی انسان را آسان می‏کند . رنگ نارنجی اتومبیل، راننده تاکسی را از تلاش برای اعلام شغل بی‏نیاز می‏کند; همان‏گونه که عصای سفید موقعیت جسمانی فرد نابینا را به راحتی برای دیگران روشن می‏نماید .

2 . علاوه بر این، نمادها بر ذهن و حال انسان - هر چند در میان جمع نباشد و قصد ارتباط با دیگران را نداشته باشد - اثر می‏گذارند . نماد با یادآوری معنا و احضار آن در ذهن، «توجه‏» ما را جهت می‏دهد و غفلت را می‏زداید . این «توجه‏» در شکل‏دهی اراده ما بسیار مؤثر است . (1) شرکت‏های بزرگ که برای تبلیغ فراورده‏های خود، مبالغ هنگفتی هزینه می‏کنند با جلب توجه و تداعی معانی مکرر، در ناخودآگاه وجود ما باورهای جدید ایجاد می‏کنند و اراده ما را برای خرید آن کالاها تحت فشار قرار می‏دهند .

3 . فایده دیگر نماد این است که باطن و شخصیت فرد را می‏نمایاند . پیراهن مشکی شیعیان در ایام محرم و مجالس سوگواری عشق و علاقه آنها را به امام حسین (ع) و اعتقاد آنها را به فرهنگ عاشورا بیان می‏کند . شیخ فضل الله نوری با امتناع از نصب پرچم بیگانه بر آستانه منزل، ایمان و باور خود را نمایانده است .

با توجه به اصل تاثیر باطن بر ظاهر، از ظواهر افراد تا اندازه‏ای به حقیقت وجود آنها دست می‏یابیم . اگر در یک کشور غیر مسلمان، کسی تصویر امام خمینی (ره) را در منزل یا محل کار خود نصب کرده باشد، چقدر با او احساس خویشاوندی می‏کنیم؟ این تصویر، گویاتر از هزار کلمه، دلبستگی او را به ارزش‏ها و آرمان‏های امام بیان می‏کند . حجاب دختران دانشجوی اروپایی که با خالفت‏شدید دولتمردان روبرو شد، همین نقش را ایفاد کرده است .

«لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست ... .» (2) بر این اساس، تغییری که در تیپ ظاهری مردمان رخ می‏دهد، نشان از طوفانی درونی دارد که بر زوایای افکار و امیال آنان اثر گذاشته است .

4 . نماد علاوه بر اینکه معنای خود را می‏نمایاند، درجه حضور و حیات آن معنی را در جامعه بیان می‏کند . التزام مسلمانان به احکام شرعی، اعلام حضور اسلام و حیات آن در جامعه است . صلیب و صدای ناقوس کلیسا ابراز موجودیت فکر مسیحی است . مظاهر جبهه و جنگ نشان‏دهنده آن است که اجتماع اسلامی پس از پایان جنگ نیز شهادت و جانبازی در راه خدا را ارزشمند می‏داند . گردهمایی سالیانه حج، تظاهر به قدرت عظیم امت اسلامی و اتحاد آنها گرد محور بندگی است و نشانه بقای اسلام .

امام صادق (ع) می‏فرماید: لا یزال الدین قائما ما دامت الکعبه (3)

«تا کعبه باقی است، دین پایدار است .»

(بقای یک نماد بقای فرهنگ و ادامه حیات آن)

5 . نماد، توسعه دهنده فکر و ایده و فرهنگ در اجتماع خصوصا برای نسل‏های آینده است . مثلا نماز یک مسلمان یادآور فرهنگ اسلامی و تبلیغ غیر مستقیم اندیشه توحیدی است .

پس ما با استفاده از «نماد» چه بخواهیم و چه نخواهیم:

1 . پیامی را انتقال می‏دهیم و توجه فراوانی جلب می‏کنیم

2 . اثری می‏پذیریم

3 . باطن خود را می‏نمایانیم

4 . حضور و حیات اندیشه‏ای را پاس داشته، موجودیت آن را اعلام می‏کنیم

5 . فکری را ترویج و فرهنگی را تبلیغ می‏کنیم .

اندیشمندان و مصلحان بزرگ در طول تاریخ از نقش کار آمد نماد در برنامه‏های اصلاحی و تربیتی خویش بهره فراوان جسته‏اند .

در میان برنامه‏های عبادی اسلام نیز نماز و حج صورت نمادین آشکاری دارد . رکوع نماد تعظیم، سجده نشانی از نهایت کرنش و خاکساری، قنوت نماد تذلل و در خواست عاجزانه، قربانی جلوه دست‏بر داشتن از همه دلبستگی‏ها، رمی‏جمرات طرد همه وسوسه‏ها ... و لباس احرام، طواف کعبه، قبله، وضو، سعی صفا و مروه هر کدام یک نشانه و یک شعار (4) است .

شیاطین و منکران نیز برای پیشبرد اهداف پلید خویش این اهرم توانا را فراموش نکرده‏اند . آنها برای انتشار فرهنگ و اندیشه خود دو تلاش موازی انجام می‏دهند:

1 . نمادهای خود را در سراسر جهان توزیع می‏کنند . زبان، خط، لباس، آرایش ظاهری، معماری، رفتارهای اجتماعی، خوراکی‏ها و نوشیدنی‏ها و همه مظاهر فرهنگ خود را بین‏المللی می‏نمایند و با این نشانه‏ها در صددند تا فرهنگ و باور و سلیقه خود را برتر اعلام کنند و حضور دائم خود را به رخ جهانیان بکشند .

2 . نمادهای فرهنگ اصیل ما را تضعیف یا تحریف می‏کنند . تلاش برای از بین بردن نمادهای دین و ارزش‏های انسانی و یا قطع ارتباط آن نمادها با محتوایشان از مهم‏ترین برنامه‏های بیگانگان است . برای آنکه جهاد و شهادت از خاطره‏ها محو گردد، باید نام و تصویر شهدا و بنا یا مجلس یادبود آنها را که تداعی کننده عزت و شرف و فداکاری است از میان برداشت . شهید نماد پرادختن همه دارایی‏ها و سرمایه‏ها در راه خداست . شهید نماد معامله جان با رضای اوست . شهید و آنچه متعلق به فرهنگ شهادت است، باید از جامعه زدوده شود تا روحیه شهادت‏طلبی و جانبازی در راه خدا بر اثر طول زمان دستخوش فراموشی گردد . چفیه که حامل قداست این فرهنگ است، باید بر سر دختران بدحجاب بازاری دیده شود تا معنای تازه‏ای جایگزین مفاد آن گردد و ارزش و قداست آن لوث شود . نام شیرین امامان معصوم که نماد عشق و علاقه نسل‏های ما به انسان‏های کامل و فضیلت‏های مجسم است، به جرم عربی بودن! تحقیر می‏شود و نام پادشاهان خونریز تاریخ به بهانه احیای زبان فارسی، شیوع پیدا می‏کند . پرچم آمریکا و انگلیس که منفورترین دولت‏های جهان هستند، برچسب ماشین‏ها می‏شود . عکس سگ و خوک و خوانندگان و هنرپیشگان غربی بر روی پیراهن جوانان ما تبلیغ می‏شود . در مقابل، پوشیدن چادر مشکی یا به دست کردن انگشتر عقیق مورد تمسخر قرار می‏گیرد . انباشته‏ای از مو که ما را مشابه گروه‏های بی هویت غربی می‏گرداند، حرام نیست، ولی اندکی ریش که نشان تشبه ما به شهدا و پاکان و نماد مورد توصیه دین برای مردان مسلمان است، براساس قواعد بهداشتی، زیان‏بخش تلقی می‏گردد!

چند درصد سود بیشتر، اتومبیل پر از اسکناس، کلید زرین یک واحد مسکونی سکه‏های طلا که مانند باران بر سر یک برنده خوش‏شانس! فرو می‏بارد و مظاهر فراوانی از این دست، همراه با آهنگی که ذهن را رها نمی‏کند، در کار تبلیغ مستمر ارزش‏های مادی و ایجاد التهاب و عطش برای از دست ندادن یک فرصت استثنایی! علاقه‏ها و حساسیت‏های مردم را دستکاری می‏کنند . نشان شرکت‏های بزرگ صنعتی در ابعاد چشمگیر دور تا دور ما را گرفته و دائم، ذهن و دل ما را به اسباب رفاه این دنیا فرا می‏خواند .

کودکان ما نیز هر روز در معرض داستان‏ها و فیلم‏هایی که آداب زندگی غرب را می‏آموزانند و لطیفه‏ها و بازی‏هایی که نمادهای فرهنگ بومی را تحقیر می‏کند، قرار می‏گیرند . از باب نمونه به بازی کامپیوتری «شاهزاده ایرانی - Princeof Persia اشاره می‏کنیم که محل وقوع درگیری، در کاخ چند طبقه مجللی است‏با نمای خارجی مسجد، دارای گنبد و گلدسته و مقرنس کاری اسلامی در داخل، متعلق به کسی به نام جعفر که لباس بلند شرقی بر تن و عمامه بر سر دارد . او در طبقه نهایی این کاخ دخترکی را محبوس کرده و تدابیر امنیتی شدیدی از جمله نگهبانانی با همان هیات و لباس برای محافظت در نظر گرفته است . بازیگر باید با تمام این مظاهر شیعی، اسلامی یا شرقی مبارزه کند تا بتواند آن زیبایی در بند را دریابد .

ما و شعائر

با توجه به اهمیت نماد و توانایی فراوان آن در انتقال فرهنگ، تلاش برای 1 . اظهار و ابراز شعایر، 2 . بزرگداشت آنها 3 . محافظت از آنها 4 . ایجاد و ابداع نمادهای نوین یا تکمیل نمادهای موجود، یک ضرورت است . «محافظت از نماد» نیز، هم به معنی باقی نگاه داشتن ظاهر نماد و حضور مستمر آن در صحنه اجتماعی است و هم به معنی جلوگیری از تحریف آن و حفظ رابطه نماد با معنی .

و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب (5)

«بزرگ داشت‏شعائر الهی نشانه تقوای قلب است .»

یا ایها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله (6) 

«ای اهل ایمان، حرمت‏شعائر الهی را نگاه دارید .»

امام سجاد (ع) که مجسمه مهابت و وقار است (7) ، از نماد گریه و اشک برای ابقای حرکت کربلا بهره گرفته است . اساسا مراسم سوگواری امام حسین (ع) موجب انتقال فرهنگ عاشورا به نسل‏های پیوسته تاریخ است . تشییع پیکر شهدا که پس از سال‏ها در مناطق جنگی کشف می‏شدند و نیز تدفین آنها در میان جامعه، نه خارج از شهر و دور از چشم‏ها، عطر فرهنگ شهادت‏طلبی را در کشور ما زنده و پایدار کرده است . نام‏گذاری سال‏ها و روزها و ماه‏ها که موجب تذکر مجدد ارزش‏ها می‏شود، بهانه کردن زمان و خلق نماد است . حضور رهبر انقلاب در مراسم تشییع پیکر شهدا و بوسیدن تابوت شهید، ارج نهادن به مقام شهید و تعظیم شعائر است .

بسیاری از شخصیت‏ها، تبدیل به نماد «فضائلی‏» شده‏اند که در طول حیات خود با مجاهدت به دست آورده‏اند . تجلیل از آنها، بزرگداشت آن مجاهدت و احیای آن فضایل است ... .

از طرف دیگر وظیفه موضع‏گیری در مقابل سنت‏های باطل و اندیشه‏های نادرست مقتضی از بین بردن، تحقیر یا تحریف نشانه‏های آن است . توصیه به از بین بردن هیاکل عبادت مثل بت و صلیب، اقدام حضرت موسی (ع) در به آتش کشیدن گوساله سامری و به دریا ریختن خاکستر آن (8) و سوزاندن مسجد ضرار توسط پیامبر اکرم (ص)، نمونه‏هایی از این موارد است .

کمترین موضعی که درباره این قبیل شعائر می‏توان به کار گرفت، عدم استفاده و ترک آن است که به مرور زمان منجر به مرگ آن خواهد شد . «الباطل یموت بترک ذکره‏» .

استفاده از نمادهایی که متعلق به فرهنگ باطل است، تبلیغ و تقویت آن فرهنگ و اعلام حیات و حضور آن در جامعه است . ما با این نمادها عضویت‏خود را در آن اندیشه و وفاداری خود را نسبت‏به آن اعلام می‏کنیم و سیاهی لشکر آن محسوب می‏شویم .

من تشبه بقوم فهو منهم . (نهج البلاغه، حکمت 207، نحوه)

«هرکس به گروهی شبیه گردد، از آنها است .»

بهره گرفتن از یک نماد «پذیرش‏» آن و «ابراز مهر» به اوست و این نتیجه تولی است: و من یتولهم منک فانه منهم; (9) «هرکس از شما که تحت ولایت آنها رود، از آنها است .»

پیامبر اکرم به امت‏خود سفارش می‏فرمودند:

ولا تشبهوا بالیهود (10)

«ظاهر خود را به مانند قوم یهود مگردانید .»

به این ترتیب برما است که رابطه میان نمادهای دین و معانی آن را اگر گسسته شده برقرار کنیم و اگر متزلزل گشته، محکم گردانیم و باید بدانیم که دینداران بی تعهد، بیش از دشمنان متعهد، می‏توانند در تغییر و تحریف نمادهای دین تاثیر داشته باشند .

در شرایطی که گنبد و گلدسته مساجد، لابلای برج‏های سر به فلک کشیده گم می‏شوند و هر آنچه انسان را به یاد خدا و معنویت و ابدیت می‏اندازد، کم‏فروغ می‏شود و اطراف ما را مظاهر لذایذ مادی و دنیاطلبی فرا می‏گیرد و ابزارهای لهو و لعب و سرگرمی‏های غفلت‏زا فراوان می‏شود، بهترین خدمت، تذکر حقیقت و تداعی ارزش‏ها و فضیلت‏ها است; احیای نمادها و بلندکردن صداهایی که در میان این همه هیاهوی خاموش، دعوت انبیا را تداعی کند و پژواک پیام صالحان باشد .

اگر ما از سر ضعف یا جهل مظاهر فرهنگ و اصالت‏خود را پنهان کنیم، نسل آینده ما که در معرض هزاران پیام پنهان و آشکار قرار دارد، از دینداری خجالت‏خواهد کشید و از عمل به وظایف شرعی احساس حقارت خواهد کرد و آنگاه نماز خواندن، صدقه دادن، بسم الله گفتن، امر به معروف، نهی از منکر، اذان، سلام، چادر مشکی، عزاداری و ... پدیده‏ای شبیه کالای قاچاق و به تدریج دستخوش فراموشی خواهد شد .

نمادها و نشانه ها/مولف آلفرد هوهنه گر؛مترجم علی صلح جو/تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی/1376/ 282 صفحه مصور

رویارویی با نمادها و نشانه ها، شناخت آن ها و ابداع اشکال جدیدی از آن ها در جهان امروز، یکی از مهم ترین و جالب توجه ترین راه های درک و آشنایی

با زبان تصویری و نوشتاری و نحوه ی تفکر جوامع گوناگون پیرامون جهان خارج از ذهن و در ارتباط با دنیای ذهنی و کالبد انسانی و جانوری و طبیعت، چه در برهه ی زمان حال و چه در زمان و دوره های تاریخی پیش از ماست. حال آن که مطالعه و سخن راندن درباره ی نمادها و نشانه ها زمانی جالب تر و حائز اهمیت تر می شود که بدانیم می توان از این طریق پلی زد میان گذشته های بسیار دور و زمان و مکان حاضر. جایی که می فهمیم پیشرفت و تکامل در نشانه ها را از ساده ترین و بنیانی ترین شکل ها برگرفته ایم و شاهد بودن وفور نمادها در زندگی روزمره امان را از علائمی که در گذشته برای بیان ساده ترین مقصودها از منظر نگاه ما در زمان حال و پرمعناترین و پیچیده ترین افکار برای گذشتگان، وام گرفته ایم.

زبان های نوشتاری و بسیاری از نمودهای بیرونی تجسمات ذهن انسان، چون معماری، ابزار سازی، نقاشی و... برگرفته از سه شکل هندسی است که اساس دیگر شکل ها و نمادهاست: دایره، مربع و مثلث. آلفرد هوهنه گر در کتاب «نمادها و نشانه ها» به بررسی این سه شکل هندسی و تاثیر ژرف و جالب توجه آن ها در اشکال گوناگون بیان، از ابتدای پیدایش زبان تصویری، اندیشه نگاره ها و ابداع حروف الفبا در شرق و انتقال آن به غرب و یونان و امتداد آن ها در اشکال و نشانه ها و نمادهای امروزی می پردازد.

دایره نمادی است از «یکپاچگی» و نبود تمایز و تفکیک. نمادی از زمان: پی در پی و تکرار شونده و پویا. آن جا که در متون کهن گفته می شود: «خداوند هم چون دایره ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ کجاست.» نمادی از ابدیت.

مربع احساسی است از «سکون» و «منزل». که الهام بخش بسیاری از معماران و هنرمندان برای ابداع بوده است. مربع شکلی است مربط به «مکان». و جایی که گفته می شود:«واقعیت تنها به کمک مربع قابل بیان است.»

مثلث با وجهه های گوناگون خود الهام بخشی است برای سه گانه ها: «عقل، قدرت، زیبایی». «تولد، رشد، مرگ.» و نظامی است با پیچیدگی های نمادین و قابل فهم در کنار دیگر اشکال هندسی. در تقاطع زمان و مکان در دایره و مربع.

برقراری ارتباط میان انسان ها و محیط پیرامون آن ها، دلیلی است برای معناسازی و گسترش دادن خطوط و شکل ها در قالب نماد، واژه و تصویر. اما نماد ها جنبه ای وسیع تر از ذهن انسانی و پیچیدگی هایش را بیان می کند. به گفته ی کارل گوستاویونگ سوئیسی، موسس مکتب روان شناسی تحلیلی، نماد نوعی نا خودآگاه است... . نماد می تواند به فهم ما برای بسیاری چیزهای دور و دست نیافتنی کمک کند. « هنگامی که ذهن به پویش نماد می پردازد با اندیشه هایی برخورد پیدا می کند که در ماوراء قابلیت های منطقی عقلانی آن قرار دارند. اندکی تامل و در خود فرو رفتن ما را به این نتیجه می رساند که بشر قادر به دریافت و درک کامل هیچ چیز نیست. او می تواند ببیند، بشنود، لمس کند و بچشد. اما قابلیت های دیداری و شنیداری و تمام آگاهی هایی که از طریق قوای لامسه و چشایی می توانند برای او حاصل شوند وابسته به تعداد و کیفیت قوای احساسی اوست... ما تر جیح می دهیم که فاصله های بعید زمانی و مکانی را، علاوه بر به کار گیری زبان گفتاری، از طریق زبان نوشتاری در تمام ابعاد آن برطرف سازیم...»(ص:13)

آلفرد هوهنه گر، با توجه به اسطوره ها، تاریخ نوشتار و فرهنگ های گوناگون انسانی، درباره ی نمادهای تصویری، مفهومی و نمادهای مبتنی بر حروف، کتابی را به تالیف رسانده است که به جمع آوری اطلاعاتی در خور توجه درباره ی شکل ها، نمادها و زبان های اروپایی انجامیده است. وی پس از توضیح درباره ی اشکال هندسی نام برده به بررسی حروف الفبای اروپایی و چگونگی ترکیب آن ها از شکل های هندسی و تعریف هر کدام با توجه به فرهنگ ها و زبان های گوناگون می پردازد. چرا که حروف الفبا در درجه ی اول یک شکل هستند. صفحات کتاب بسیاری از این نمادها و نشانه ها را به تصویر کشیده است که می تواند برای فهم بیشتر، راهنما باشند. این تصاویر که به نسبت جملات نوشته شده حجم بیشتری از کتاب را فرا گرفته اند، مخاطب را با این اشکال، که برخی از آن ها شناخته شده به نظر می رسند، آشنا می سازد. کتاب مورد نظر نگاهی جامع و مقدماتی در زمینه نشانه شناسی و نمادشناسی است که با توجه به حاصل دقت و کار نویسنده در این زمینه و به ثمر رساندن آن، برای فهم بسیاری از اشکال که ما همواره در زندگی با آن ها سرو کار داریم و اغلب از ساختار، معناها و چگونگی تشکیل اشان در طی زمان نا آگاهیم، به کار می آید و آگاهی ای ابتدایی به ما ارائه می دهد. از این رو خواندن و آشنایی با مطالب این کتاب که تنها وقت اندکی می طلبد می تواند برای یافتن نگاهی ابتدایی از نماد و نشانه مفید باشد.

در انتها قسمتی از کتاب را می خوانیم:

« در حدود 40000 سال قبل بشر اولیه که از طریق شکار روزگار می گذراند، به منظور انتقال افکار و امیال خویش به حک علائمی گرافیکی بر صخره ها پرداخت و بدین وسیله کوشید امیال و افکار خویش را از طریق تصویر بنمایاند. از این رهگذر، اندیشه که تا آن زمان صرفا از طریق صوت(زبان) یا حرکات(حالت دست ها) بیان می شد، این قابلیت را پیدا کرد که بتواند گردد و پایدار بماند.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد