ملیله سازی
قدیمی ترین اشیاء ملیله ایران به روایت اکثر محققان به سالهای ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح متعلق است چه آنکه طی سالهای یاد شده بدلیل رواج استعمال ظروف گرانقیمت از سوی طبقات ثروتمند و مرفه ،صنعتگران فلزکار، به ویژه زرگران و نقره سازان تمامی توجه خود را به زیبا تر ساختن ظروف معطوف داشتند و کوشیدند تا به اشیاء مصرفی حالتی تزئینی بدهند. با آنکه بر اثر تاراج اسکندر و سپاهیان او از دست ساخته های گرانقیمت این دوره که غنایمی کم وزن و پربها بودند اثر چندانی باقی نمانده ولی آنچه طی یکی دو قرن اخیر در اثر کاوشهای
باستانشناسی یا بطور تصادفی از زیر خاک بیرون آمده نشانه استادی و مهارت صنعتگران و مؤید وجود ملیله کاری در ایران پیش از تاریخ میباشد. همچنین پروفسور آرثر آپهام پوپ در کتاب شاهکارهای هنر ایران ضمن اشاره به زرگری و نقره سازی در سالهای بعد از ظهور اسلام به مقداری ملیله که از منطقه ری یافت شده وبه قرن دوازدهم میلادی تعلق دارد اشاه کرده است . متاسفانه از آنجا که اکثر اشیاء ملیله ایرانی اعم از طلا و نقره به منظور استفاده مجدد از فلزش ذوب شده نمونه های زیادی از آن در دسترس نیست و تنها از دوره قاجاریه مقداری سرقلیان گیره استگان – سینی در اندازه های مختلف – گوشواره – سینه ریز و … باقی مانده که بخشی از آنها در موزه های داخلی و خارجی و بخشی دیگر در مجموعه های خصوصی یا نزد خانواده ها نگاهداری میشود. در سالهای نزدیک به جنگ جهانی دوم و در همان شرایطی که گفته شد گروهی به صرافت احیاء هنرهای دستی افتاده بودند، جمعی از هنرمندان ملیله ساز زنجانی به اصفهان و تهران رفتند و به ساخت زیورآلاتی به وسیله طلا و با بهره گیری از اسلوب فنی ملیله کاری پرداختند که حاصل کارشان، مخصوصاً «گوی» های کوچک زرینی که تولید میکردند، یکی از برجسته ترین فرآورده های بازار زرگران این دو شهر بود. در حال حاضر نیز ملیله کاری در شهرهای تهران ،زنجان و اصفهان رواج دارد که فرآورده های تولیدی هنرمندان اصفهانی دارای جنبه ای تجملی و تشریفاتی است ملیله کاران تهرانی بیشتر در امر ساخت جواهرات به فعالیت اشتغال دارند و زنجان تنها شهری است که مصنوعات مصرفی ملیله در آن تولید میشود...
قلمزنی
یکی از هنر های صنایع دستی ایران هنر قلمزنی می باشد که اگر بخواهیم قدمت این هنر را مورد بحث قرار دهیم قدمت زیادی دارد. قلمزنی، تکنیک وهنری باستانی، با قدمتی بیش از 3هزار سال، نه تنها یادگار تاریخ فرهنگی ایران، بلکه بخشی از سرمایه امروزه این مرز وبوم است. فن قلمزنی از زمانهای قبل از اسلام وقبل از میلاد مسیح بصورتهای مختلف ایفای نقش کرده و آثاری که از زمانهای مختلف در اکثر موزه های جهان وایران که سمبل آثار هنری همان دوران می باشد مایه افتخار این هنر میباشد. فن قلمزنی در هر دوره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده چنانچه در زمان هخامنشیان هنر قلمزنی تکامل پیدا کرده و در زمان ساسانیان این هنر به اوج خود می رسد. از آثار مختلفی مانند ظروف حکاکی شده و یا قلمزنی شده در این دوره می توان به عظمت و علاقه هنرمندان و بزرگان این سلسله به این رشته هنری پی برد. این تکنیک نه تنها بی رونق نشده است، بلکه بدون از دست دادن اصول بنیادی خود، دراین عصر جدید تکنولوژیکی، از نقشی اساسی در فعالیت های صنایع دستی ایران وجهان برخوردار است.
مرکزیت فعال این رشته اصفهان می باشد، ضمن آنکه باید ازقلمزنی نقره شیراز و قلمزنی ورشو بروجرد، که در پی تلاشهای سالهای اخیر دوباره احیاء شده و رونقی نسبی یافته است، یاد کنیم. مواد اولیه مورد مصرف سازندگان، فرآورده های فلزی مس و قلع و نقره و طلا و آلیاژهایی نظیر برنج (آلیاژ مس و روی) است. این فعالیت که بیشترعملی انفرادی محسوب می گردد، بر اساس تکنیک های پایه: ضربه، خراش، به همراه تکنیکهای مکملی مثل شعله ، نورد و اتصال و... آثار بی همتایی را که حاوی اطلاعات و مفاهیم بسیاری از دورانهای مختلف پیشین است، برایمان به ارمغان گذاشته است.
ابزار کار صنعتگران این رشته از دو دسته تشکیل می شود. یک دسته از ابزار در مرحله ساخت محصولات مورد استفاده قرار می گیرد مانند دستگاه خم کاری، موتور فرچه، کوره برقی، سندان، چکش. و دسته دیگر که در مرحله قلمزنی مورد احتیاج است و عبارت از دستگاهی گرمازا برای آب کردن قیر، پرگار، تعدادی قلم آهنی، چکش و غیره است.مراحل کار بدین صورت است که بعد از تهیه ظرف مورد نظر، استادکار قلمزن برای آماده شدن قطعه در صورتی که ظرف حجم دار باشد داخل آن دا با قیر پر کرده و بعد از سرد شدن روی آن شروع به کار میکند، اما در صورتی که ظرف بصورت مسطح باشد مانند بشقاب،سینی و قاب آیینه، پشت آن قیر می گذارند. قیر ساخته شده توسط خود قلمزن، قیری است که با مواد مختلفی همچون گچ یا خاکستر یا خاک همراه قیر پخته می شود. البته نسبت این مواد فصول مختلف متفاوت است به طوری که هرچه هوا رو به گرمی رود نسبت این مواد نسبت به قیر بیشتر می شود. بعد از قیرگیری استاد کار قلمزن به وسیله مداد طرح مورد نظر خود را روی کار می کشید (در بعضی از موارد این کار به صورت ذهنی انجام می شود) و بغد از اتمام طرح به وسیله قلمی به نام نیمبر طرح بر روی ظرف هک می شود.بعد از نیمبر کردن با قلمهای مختلف دیگر نظیر نیم ور، گُرسواد،پرداز،ناخنی،گُرسوم،یک تو،بادامچه،سُنبه و... با کاربردهای متفاوت روی ظرف کار می شود.لازم به ذکر است که تعداد قلمها در قلمزنی به بیش از 120 نوع قلم می رسد.
مینا کاری
مینا کاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگهای پخته و درخشان که سابقه آن به 1500سال پیش از میلاد میرسد. آقای علینقی وزیری در کتاب تاریخ عمومی هنرهای مصور قبل از تاریخ تا اسلام مینویسد:از جمله هنرهای دستی ایرانیان در گذشته های دور تزئین و کنده کاری روی فلزات است.ظروف فلزی بدست آمده از فلزات گوناگون ساخته شده که مهمترین آنها عبارتست از: طلا،نقره، مس، برنز، برنج، آهن، فولاد، سرب، آلومینیوم و کرم. این فلزات برای زینت آلات و ظروف گوناگون بکار میرفته زیرا که امکان ساختن ابزار لازم در یک ورق فلز چندان مشکل و ناممکن نبوده از جمله موارد فلز کاری میتوان از ترصیع یعنی به جا نشاندن قطعات کوچک فلزهای مختلف روی سطح فلزی از نوع جنس دیگر و ایجاد تناسبمیان قطعات با در نظر گرفتن رنگ و اشکال هندسی آنها و ایجاد شکل یا نقش وسیله آنها ومینا کاری نام برد. بررسی هایی که در مورد مینا سازی شده نشان میدهد میناهایی که بنامبیزانس مشهور است از مینا سازی ایرانی اقتباس شده است. قدیمیترین نمونههای مینا کاری موجود موید این ادعاست که مینا کاری نیز مانند بسیاری ازهنرهای دیگر برای اولین بار در ایران پیدا شده و از ایران به سایر کشورها راه یافته است. در دوران مغول سبک جدیدی در فلز سازی و مینا کاری ایران بوجود آمد. اشکال و تصاویریکه قیافه و لباس اعضای دربار ایران را داشتند، جای اشکال و تصاویر عربی دوره قبل راگرفتند و بویژه ترصیع فلز در عصر تیموری به منتهی درجه شرقی خود رسید. در زمان صفویه زمینه ی هنر مینا کاری و فلز کاری تغییر یافت ظروف نقره در این دورهنقوش میناتور از قبیل مجالس بزم در دربار و یا مجالس شکار، یا اسب سواری مزین گشت و هنر مینا سازی از نقشهای اسلیمی و گل تغذیه کرد و رنگ قرمز مورد مصرف بیشتریداشت و شهر اصفهان یکی از مراکز عمده مینا کاری بحساب میآمد که هنوز هم تنها مرکزاین هنر محسوب میشود.
نحوه تولید
هنر مینا کاری را میتوان یکی از اختراعات خلاقه بشر دانست زیرا این هنر شامل فعل وانفعالهای پیچیده ایست که بهم ربط داده میشوند از یک سو عوامل سادهای از قبیلسیلیکوم و مینیوم و پتاسیم و از سوی دیگر سبک قیمتی که ترکیب آنها مینا را بوجودمیآورد. از این رو این یک هنر آزمایشگاهی است و در حقیقت ماده ایست که از ترکیب اکسیدهایفلزات که براثر حرارت رنگهای مورد نظر را بدست میدهد در اختلاط با تعدادی نمک ثابتبدست میآید و رنگها با درجه حرارت و طول زمان حرارت ارتباط زیاد پیدا میکنند. بنابراین برای دسترسی به این پدیده هنری زیبا باید آتش و حرارت بدقت مراقبت و مهارشود. مینا که طبعا شفاف است شفافیت بیشتر خود را از اکسید قلع بدست میآورد وترکیبات آن از زمانهای قدیم تا به امروز ثابت و بدون تغییر مانده است. روی اشیا طلایی و نقره ای هم میتوان مینا کاری کرد ولی اساسا مینا کاری بر روی مس انجاممیشود. تا فراهم آمدن مینا چند مرحله باید طی شود باین ترتیب که ابتدا آن چیزی را کهمی خواهند مینا کاری کنند به هر شکل و هر اندازه باید به وسیله مسگر متخصص به شکل لازمدر آید و پس از آن که ساخته شد استاد مینا کار به آن لعاب سفید رنگ میدهد. معمولا سه الی چهار بار لعاب داده میشود و در هر بار شیئی به کوره میرود و حدود 700 درجه حرارتمی بیند تا رنگ لعاب ثابت شود بعد روی آن به رنگهای گوناگون نقاشی می شود سپس شیئیباز به کوره می رود و حدود 400 تا 500 درجه حرارت می بیند تا رنگها بصورت مطلوب در آیددر گذشته که مینا کاری رواج اندک داشته رنگهایی که بکار میرفته مانند رنگهایی که درصنعت قلمکار بکار برده میشود گیاهی یا معدنی بوده است ولی اکنون برای نقاشی ظروف واشیا مینایی از رنگهای شیمیایی استفاده میشود. رنگهایی که در میناکاری بکار میرود بر سه نوع است:
-1 رنگهای گیاهی که در چیت سازی هم بکار می رود.
-2 رنگهای معدنی که در نقاشی و مینا کاری بکار می رفته است.
-3 رنگهای فلزی که روی مینا کار می کنند.
برای مینا کاری در تهیه رنگ قرمز از طلا استفاده میشود رنگ سبز مینا از مس و رنگ زردآن از گل ماشی بدست میآید. رنگ آبی و فیروزهای و رنگ سفید از رنگمخصوصی تهیه می شده است که در شهر سامره از شهرهای عراق نوع خوب آنرا بدستمیآوردهاند. بیشتر اشیایی که میناسازان فعلی به بازار عرضه میکنند عبارت است از: گوشواره، سینه ریز،گلوبند، انگشتر، جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه، قوطی سیگار، جعبه های خاتم کاری ومینا کاری، سرویس چایخوری و شربت خوری، حبابهای میناکاری، بشقاب، گلدان، تابلوهایبزرگ و کوچک مینا که با هنرهای دیگر مانند طلا کاری، خاتم کاری، مینیاتور ترکیب میشود،کاسه قاب و قدح، قابهای عکس، زیر سیگاری، پیپ، آلبوم عکس، گلابپاش، پنکه سقفی، جارو چهلچراغ، درها و پنجره ها و ضریحهای مینا کاری شده برای مقابر ائمه شیعه در کربلا و نجف و سامره و مشهد و قم و حضرت عبدالعظیم و اماکن متبرکه دیگر.
سکه سازی هخامنشی
ضرب نخستین سکه مشخصا ایرانی از اقدامات مهم داریوش اول، حدود 515 ق م، شناخته شده است و انتخاب وی این بود که جنگاوری بر روی سکه نشان داده شود: در حال نگاهداشتن کمان به دست، و یا زانو بر زمین نهاده در حال کشیدن کمان.
جانشینان وی تنها کمان را عوض کردند و نیزه یا قمه ای چون سلاح بر دست گرفتند که تصویر روی سکه بود و پشت آن دارای علامت چهار گوش ضرب خورده ای بدون هیچ نوشته.پادشاهان هخامنشی همین طرح اصلی را هم برای سکه طلای داریک و هم برای مسکوک نقره یا سیگلوس(به ارزش یک بیستم داریک) به مدت حدود دویست سال بر جا نگاه داشتند.(( درباره هنر های ایران؛اچ.میکل براون))
سکههای زر را دریک (داریک) و سکههای سیم را شِکِل (سیگلوس) میگفتند. وزن دریک ۸٫۴۲ گرم و و وزن شِکِل ۵٫۶۰ گرم بود. عیار سکههای دریک بسیار بالا بود و با آزمایش روی نمونههای به دست آمده معلوم شدهاست که فلزش تنها ۳٪ آلیاژ میداشتهاست. این خلوص بالا باعث رواج این سکه شد و همواره سکههای طلای هخامنشی سخت معتبر بودند. در اواخر دوران هخامنشی دودریکی هم ضرب شد.
(( سکههای ایران؛علیاکبر سرفراز))
سکه به 2 روش ساخته میشد؛ یا با ریختن فلز مذاب در یک قالب و یا با کوبیدن چکشی که نقش خاصی رویش حک شده بود، بر تکهای فلز. به روش اول قالبگیری و به روش دوم، ضرب چکشی سکه میگویند.
سکهی داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچیک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازهی داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازهی داریوش سکهی نقره بزنند، چرا که ضرب سکهی طلا در انحصار مرکز بود.((BBC))
البته بعضی ساتراپیها(ایالت یا استان) هم که در ادارهٔ امور داخلی خود آزاد میبودند سکههای مخصوص به خود ضرب میکردند که مثلاً تصویر الههٔ مورد پرستششان روی آنها نقش شده بود. (( سکههای ایران؛علیاکبر سرفراز))
پایان