بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

همه روز محاسبه کن

امام کاظم(علیه السلام) فرمود:

لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ کُلَّ یَوْم(1)

ترجمه

کسى که همه روز به حساب خویشتن نرسد از ما نیست!

 

شرح کوتاه

   پیشگیرى از زیان و کوشش براى سود بیشتر، در هیچ مؤسسه اى چه کوچک و چه بزرگ در این جهان، بدون رسیدگى مستمر و محاسبه و بیلان ممکن نیست. و راستى حیرت آور است که مردم در حساب سرمایه هاى مادى خود این قدر دقیقند، و یا نسبت به کم و زیاد شدن چند گرم وزن بدن خویش حساسیت دارند، اما گاهى در تمامى عمر حتى یک بار به حساب هاى انسانى و اخلاقى و معنوى خویش نمى رسند چه غفلت وحشتناکى!

   ولى یک مسلمان مسئوول و بیدار کسى است که به گفته امام کاظم(علیه السلام)در حدیث فوق، همه روز بدون استثنا به حساب خویشتن رسیدگى مى کند. «ان عمل حسناً استزاد منه و ان عمل سیئاً استغفر الله منه; اگر کار نیکى کرده کوشش مى کند بیشتر کند و اگر کار بدى انجام داده از آن توبه مى نماید».


1. از کتاب اقوال الائمه، جلد 1، صفحه 214.

[ 52 ]

درس چهل و دوّم

 

آثار ایمان سخت تر از آهن

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

إنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبُرِ الْحَدِیْدِ إنَّ زُبُرَ الْحَدِیْدِ إذأُ دْخِلَ النّارَ تَغَیَّرَوإنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْقُتِل ثُمَّ نُشِرَثُمَّ قُتِلَ لَمْ یَتَغَیَّرْقَلْبُهُ(1)

ترجمه

افراد با ایمان از قطعات آهن محکمترند چه این که:

آهن هنگامى که وارد آتش شود تغییر مى کند; اما مؤمنان اگر کشته شوند و سپس زنده شوند و باز کشته شوند، تغییرى در روحیه آنها پیدا نمى شود.

 

شرح کوتاه

   زندگى مجموعه اى است از مشکلات و مسائل پیچیده، که افراد کم استقامت بزودى در برابر آن زانو مى زنند و از میدان فرار مى کنند; اما آنها که در پرتو ایمان، استقامت دارند به هیچ وجه در برابر انبوه مشکلات تسلیم نمى گردند.

   آنها مى دانند در راه اطاعت فرمان پروردگار، در راه پرهیز و دورى از گناه، و در راه سربلندى و عظمت، همیشه موانعى وجود دارد و رسیدن به این افتخارات، نیازمند به خویشتن دارى و فداکارى و ایستادگى در برابر هوس هاى سرکش و در برابر مشکلات دیگر است، لذا در دین از تلاش و کوشش نمى ایستند و از حوادث نمى هراسند.


1. از کتاب سفینة البحار، جلد 1، صفحه 37.

درس چهل و سوّم

 

حقیقت توحید و عدل الهى

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

اَلتَّوْحِیْدُ أَنْ لا تَتَوَهْمَهُ وَالْعَدْلُ أنْ لا تَتَّهِمَهُ(1)

ترجمه

حقیقت توحید خداوند این است که ذات او را به وهم و تصور خود محدود نسازى و ایمان به عدالت او در این است که در هیچ کار او را متهم ننمایى.

 

شرح کوتاه

   به همان اندازه که اصل وجود خداوند براى ما روشن و آشکار است و هر ذره اى از ذرات این جهان دلیل عظمت و قدرت و علم و توانایى اوست، به همان مقدار حقیقت ذات او بر ما پوشیده است زیرا او وجودى است نامحدود و چنان وجودى بالاتر از درک محدود ماست، بنابراین باید ذات او را از هر چیز تصور مى کنیم بالاتر بدانیم و این است حقیقت توحید.

از طرفى در این جهان حوادثى روى مى دهد که گاهى اسرار آن بر ما پوشیده است، توجّه به عدالت خداوند به ما مى گوید که این حوادث همه روى حساب و قانون است، هرگونه سوءظن در این قسمت با ایمان به عدالت و حکمت او سازگار نیست.


1. از نهج البلاغه، کلمات قصار.

[ 54 ]

درس چهل و چهارم

 

چند نشانه ایمان

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

اَلْمُؤْمِنُ حَسَنُ الْمَعُوْنَةِ خَفِیْفُ الْمَؤُْنَةِ جَیِّدُ التَّدْبِیرِ لِمَعِیْشَتِهِ لا یَلْسَعُ مِنْ جُحْر مَرَّتَیْنِ(1)

ترجمه

آدم با ایمان کمک او پر ارزش، هزینه او کم، در زندگى با تدبیر، و هرگز از یک سوراخ دوباره گزیده نمى شود (هیچ گاه از یک ناحیه دوبار غافلگیر نخواهد شد.

 

شرح کوتاه

   ایمان جلوه ها و نشانه هاى علمى و اخلاقى و اجتماعى دارد که بدون اسم بى مسمایى بیش نیست، در حدیث فوق به چهار نشانه آن اشاره شده است:

1- افراد با ایمان کمک هاى ارزنده اى در اختیار برادران مسلمان خود مى گذارند، چرا که کمک هاى آنها با دلسوزى و اخلاص و آگاهى همراه است.

   2- آنها زندگى پرخرج و تجملاتى که براى تهیه وسایل آن آلوده همه گونه خلافکارى شوند ندارند.

   3- آنها در امر زندگى و مخصوصاً امور اقتصادى با تدبیر و هوشیارند.

   4- آنها از هر حادثه اى فوراً درس عبرت مى گیرند و به همین دلیل هرگز از یک ناحیه دو بار ضربت نمى خورند.


1. از کتاب سفینة البحار.

[ 55 ]

درس چهل و پنجم

 

دنیا هدف نیست، وسیله است

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

اَلدُّنْیا خُلِقَتْ لِغَیْرِها وَلَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِها(1)

ترجمه

دنیا براى هدف دیگر آفریده شده، نه براى خودش .

 

شرح کوتاه

   غالباً تفسیر آیات و اخبارى که از یک سو در مدح دنیا و وسایل مادى این جهان وارد شده و آن را تجارتخانه یا مزرعه اولیاى خدا معرفى کرده، با آیات و اخبارى که در ذم آن وارد شده و آن را خطرناک و فریبنده و سرمایه غرور شمرده، بر افرادى مشکل مى شود.

   ولى حدیث بالا آنها را به روشنى تفسیر مى کند که اگر دنیا و وسایل مادى آنچنان که خدا قرار داده، وسیله براى رسیدن به تکامل انسانى و بسط عدالت و داد و سعادت همه جانبه انسان ها باشد، ارزنده و دوست داشتنى است، اما اگر هدف نهایى و مطلوب با لذّات باشد و مایه طغیان و غرور و سرکشى گردد، تنفرآمیز و خطرناک خواهد بود.


1. از جلد 1 سفینة البحار.

[ 56 ]

درس چهل و ششم

 

بهاى انسان

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود:

إنَّهُ لَیْسَ لاَِ نْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةُ فَلا تَبِیْعُوها إِلاَّ بِها.(1)

ترجمه

(آگاه باشید) براى وجود شما بها و قیمتى جز سعادت جاویدان بهشت نیست و به غیر این بها آن را نفروشید.

 

شرح کوتاه

   معمولا اگر از کسى بپرسند سرمایه وجود و هستى خود را به چه مبلغ معامله مى کنى؟ ارزش و بهایى براى آن نمى تواند قائل شود.

در حالى که این سرمایه بزرگ را تدریجاً و روز به روز به بهاى ناچیزى مى فروشد، و گاه در پایان عمر مى بیند این سرمایه عظیم را با یک خانه یا یک اتومبیل و یا ویلاى ییلاقى معاوضه کرده است، و تازه از آن هم بزودى جدا خواهد شد.

   على(علیه السلام) مى فرماید هیچ یک از سرمایه هاى مادى این جهان نمى تواند با سرمایه عمر شما برابرى کند تنها متاعى که مى تواند با آن برابرى کند خشنودى خدا، و تکامل انسانى و معنوى و سعادت ابدى و جاویدان است که هر قدر در راه آن تلاش و کوشش و فداکارى کنید بجاست.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 456.

[ 57 ]

درس چهل و هفتم

حق و باطل

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود:

      إِنَّ الْحَقَّ ثَقِیْلٌ مَرِىءٌ، وَ إِنَّ الْباطِلَ حَفِیفٌ وَبِىْءٌ(1)

ترجمه

حق سنگین و مشکل اما گواراست، و باطل سبک و آسان و اما دردناک و خطرناک است.

 

شرح کوتاه 

 اما باطل بسیار آسان و گاهى بسیار لذیذ و شیرین، ولى اثرش مرگبار است; همچون یک غذاى لذیذ امام مسموم، هنوز از گلوى انسان فرو نرفته اثر ویرانگرى آن در قلب و معده و روده ها آشکار مى گردد; باطل نیز همانند این غذا، سازمان هاى مختلف اجتماع را ویران مى سازد.


1. بحارالانوار، ج 70، ص 107.

[ 58 ]

درس چهل و هشتم

 

پر ارزش ترین میراث عرب

 

پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

أَصْدَقُ کَلِمَة قالَتْها الْعَرَبُ کَلِمَةُ لُبَیْد:

ألا کُلُّ شَىء مَا خَلاَ الله باطِلُ *** وَکُلُّ نَعِیْم لا مَحَالَةَ زائلُ(1)

ترجمه

صحیح ترین و رساترین جمله اى که عرب گفته است، گفتار «لبید» (شاعر معروف) است آن جا که مى گوید: «آگاه باشید هرچیزى جز خدا باطل است و هر نعمتى بالاخره از دست خواهد رفت».

 

شرح کوتاه

   توجه به فناى ثروت ها و مقام ها و زوال نعمت ها به انسان هشدار مى دهد که هم در به دست آوردن آنها رعایت حق و عدالت را کند و هم در طرز مصرف آنها راه اعتدال پیش گیرد.

ابدیّت و جاودانگى لباسى است که تنها به قامت کبریاى او مى زیبد و راه نیافتن فنا و نیستى تنها مخصوص ذات پاک اوست.

   در برابر هر صحنه اى از صحنه هاى زندگى مادى باید به این حقیقت توجّه داشت و مغرور نشد.


1. مصباح الشریعه، صفحه 45.

[ 59 ]

درس چهل و نهم

 

من از آنها بیزارم

 

امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى فرماید:

لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشً مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْما کَرَهُ(1)

ترجمه

آن کس که تقلّب کند یا به مسلمانى زیان رساند یا به او نیرنگ زند از ما نیست.

 

شرح کوتاه

   آنها که خوشبختى خود را در بدبختى دیگران و سود خود را در زیان دیگران مى بینند نه یک انسان واقعى محسوب مى شوند و نه یک مسلمان حقیقى.

   امتیاز انسان از سایر جانداران در شخصیت اجتماعى اوست، و آن کس که سود خود را در ضرر دیگران مى بیند فاقد شخصیت اجتماعى است.

   زیان به افراد دیگر رسانیدن گاهى صریح و آشکار است و گاهى پنهانى از طریق تقلّب و یا خدعه و نیرنگ، به هر صورت باشد در اسلام ممنوع است، و امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) فرمود: من از مرتکبین این اعمال بیگانه ام.


1. سفینة البحار ماده غش..

[ 60 ]

درس پنجاهم

 

تلاش عاجزان

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

اَلْغِیْبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ(1)

ترجمه

غیبت کردن آخرین تلاش افراد ناتوان است.

 

شرح کوتاه

   درمیان گناهان کبیره کمتر گناهى است که همانند غیبت نشانه پستى و ضعف و زبونى و ناجوانمردى باشد.

   آنها که به مذمت و عیب جویى مردم در پشت سر مى نشینند و آبروى و حیثیت افراد را با افشاى عیوب پنهانى، که غالب مردم به یکى از این عیوب گرفتارند، مى برند، و آتش حسد و کینه خود را با این وسیله فرو مى نشانند، افرادى ناتوان و فاقد شخصیتند که حتى در مبارزه بى دلیل و ظالمانه خود شهامت ندارند و تمام قدرتشان این است که از پشت خنجر بزنند.

   در حدیث آمده، آن کس که غیبت مردم کند اگر توبه نماید آخرین کسى است که وارد بهشت مى شود و اگر نکند نخستین کسى است که وارد دوزخ مى شود.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار.

[ 61 ]

درس پنجاه و یکم

 

نشانه هاى ستمگر

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

لِلظّالِمِ ثَلاثُ عَلامات:

یَظْلِمُ مَنَ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَةِ وَمَنْ دُوْنَهُ بِالْغَلَبَةِ

وَیُظاهِرُ الْقَوْمَ الْظَّلَمة(1)

ترجمه

ستمگر سه نشانه دارد: به آنها که بالاتر از او هستند با مخالفت و نافرمانى ستم مى کند، و نسبت به آنها که زیر دست او قرار دارند از طریق قهر و غلبه ستم مى نماید، و با ستمگران همکارى دارد.

 

شرح کوتاه

   آن کس که روح ستمگرى بر فکرش غلبه کند و تحت نفوذ این روحیه پلید قرار گیرد، در هر مورد به شکلى خودنمایى مى نماید: از انجام وظایف خود در برابر آنها که پذیرش فرمان آنها لازم است سرپیچى مى کند، و در برابر زیردستان به قهر و غلبه و زور و قلدرى متوسل مى شود، و دوستان و هم ردیفان و همکاران خود را از میان ستمگران انتخاب مى نمایند، او در هر حال ستمگر است ولى در هر مورد به شکل مناسب آن مورد در مى آید.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار.

[ 62 ]

درس پنجاه و دوّم

 

درد بى درمان وجود ندارد

 

پیغمبر گرامى اسلامى فرمود:

ما أَنْزَلَ اللهُ مِنْ داء إِلاَّ جَعَلَ لَهُ دَواء(1)

ترجمه

خداوند هیچ دردى نداد مگر این که دوایى بر آن آفرید.

 

شرح کوتاه

   جهانى که در آن زندگى مى کنیم مجموعه اى از عملها و عکس العمل هاست در کنار نیروى نفى کننده نیروى مثبت و سازنده اى وجود دارد که باید آن را پیدا کرد و از آن بهره گرفت، و ادامه حیات ما معلول همین تعادل نیروهاست، نه تنها هیچ بیمارى جسمى بدون درمان وجود ندارد، هیچ مشکل اجتماعى هم موجود نیست که راه حلى براى آن نباشد، آنها که مشکلات را لاینحل مى پندارند و به هر کار پیچیده برخورد مى کنند آن را درد بى درمان معرفى مى کنند از این حقیقت غافلند که اصولا درد بى درمان وجود ندارد.

   بنابراین باید با حوصله و پشتکار به میدان حوادث سخت زندگى رفت و راه حل آنها را پیدا کرد.


1. نهج الفصاحه.

[ 63 ]

درس پنجاه و سوّم

 

چرا نعمت ها از بین مى روند؟

 

امام باقر(علیه السلام) مى فرماید:

إنَّ اللهَ قَضَى قَضاءً حَتْماً أَلاّ یُنْعِمَ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَة فَیَسْلُبُها إیّاهُ حَتّى یُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً یَسْتحِقُّ بِذلِک النَّقِمَةِ(1)

ترجمه

خداوند یک حکم قطعى کرده است که نعمت هایى را که به مردم داده از آنها نگیرد مگر این که گناهى مرتکب شوند که موجب سلب آن نعمت گردد.

 

شرح کوتاه

   نعمت هاى خدا بى پایان است، اما بى حساب نیست، بدون حساب به کسى نمى دهد و بى حساب از کسى نمى گیرد، هنگامى که مردم جهان نعمت هاى او را وسیله غرور و فساد تبهکارى و ستم قرار دادند همان نعمت ها تبدیل به عوامل بدبختى آنها مى گردد، نعمت آنها سلب، و بلا جاى آن را مى گیرد، صنایع و تکنولوژى آنها ویرانگر، و اجتماع آنها مایه نفاق، و توسعه زندگى آنها مایه ناراحتى، و حتى وسیله هاى سرعت عامل عقب ماندگى آنها مى گردد، چرا که از نعمت ها سوء استفاده کردند!


1. اصول کافى، جلد 2.

[ 64 ]

درس پنجاه و چهارم

 

شهادت و پاکى

 

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

إذا مُتَّ عَلَى طَهارَة تَکُونُ شَهِیْداً(1)

ترجمه

هنگامى که پاک از دنیا بروى در زمره شهیدان خواهى بود.

 

شرح کوتاه

   حدیث فوق قسمتى از دستورهایى است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به یکى از یاران خود به نام «انس» مى دهد و به او مى فرماید:

   «اگر مى توانى شب و روز با وضو باشى این چنین کن، زیرا گر در این حال از دنیا بروى شهید خواهى بود.»، گرچه معناى نخستین حدیث، همان با وضو بودن است، اما حدیث در ضمن اشاره به حقیقت مهم ترى دارد و آن پاک زیستن و پاک از جهان رفتن است، آنها که دامانشان پاک، دل هایشان پاک، و زندگى و فکرى پاک دارند و این چنین از جهان رخت بر مى بندند قطعاً در صف شهیدان خواهند بود که شهادت منحصر به کشته شدن در میدان جنگ نیست، احادیث دیگرى که در منابع اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده نیز این حقیقت را تأکید مى کند.


1. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 720.

[ 65 ]

درس پنجاه و پنجم

 

عاشقان جانباز

 

امام باقر(علیه السلام) مى فرماید:

إنَّ أَصْحَابَ جَدِّىَ الْحُسَیِنْ لَمْ یَجِدُوا ألَمَ مَسِّ الْحَدِیْدِ(1)

ترجمه

یاران فداکار جدم امام حسین(علیه السلام) در زیر ضربات شمشیر و نیزه دشمن احساس درد نمى کردند!

 

شرح کوتاه

   هنگامى که علاقه انسان به یک هدف به مرحله عشق، آن هم عشقى سوزان، برسد تمام احساس او در همان نقطه متمرکز مى شود، و به همین جهت هر ناراحتى براى او قابل تحمل است نه تنها قابل تحمل است بلکه احساس ناراحتى نمى کند، جایى که زنان مصر با دیدن روى یوسف، در مسیر یک عشق زود گذر مجازى، آنچنان از خود بى خبر شدند که به جاى بریدن میوه، دست هاى خود را بریدند چه جاى تعجب است که عاشقان بى قرار راه خدا، و جانبازان راه حق و فضیلت، درد و رنج ضربات سنگین دشمن را احساس نکنند، باید نخست عشق ورزید، فداکارى و تحمل نتیجه حتمى آن است.


1. بحارالانوار، جلد 45، صفحه 80.

[ 66 ]

درس پنجاه و ششم

 

خردمند و بى خرد

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

اَلعاقِلُ یَعْتَمِدُ عَلى عَمَلِهِ وَالْجاهِلُ یَعْتَمِدُ عَلَى أَمَلِهِ(1)

ترجمه

خردمند بر سعى و عمل خویش تکیه مى کند و بى خرد بر آرزوهاى خویش.

 

شرح کوتاه

   خردمندان افرادى مثبت و حقیقت جو هستند لذا همیشه هدف هاى بلند خویش را در وجود خارجى جستجو مى کنند، و چون رسیدن به آنها بدون تلاش و سعى و کوشش ممکن نیست، همّت خویش را روى عمل خویش متمرکز مى سازند، در حالى که جاهلان بى خبر در دریایى از آرزوها و اوهام غوطه ورند و گمشده هاى خود را تنها در عالم خیال مى جویند، و چون دست یافتن به تخیّلات نیازى به کار و کوشش ندارد، گرایش هاى منفى در همه شئون زندگى آنها آشکار مى گردد، همیشه به انتظار پیروزى هاى خیالى در فردایى که هنوز نیامده و شاید هیچ گاه نخواهد آمد دلخوشند، و بنابراین در زندگى تکیه گاهى جز آرزو ندارند.


1. غرر الحکم.

[ 67 ]

درس پنجاه و هفتم

 

دینداران واقعى کمند

 

امام حسین(علیه السلام) فرمود:

اَلنّاسُ عَبِیْدُ الدُّنْیا وَالدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّت بِهِ مَعایِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ!(1)

ترجمه

بسیارى از مردم بنده دنیا هستند و دین تنها بر زبان آنهاست، مادامى که زندگى آنان در پرتو دین و روبراه است از آن حمایت مى کنند; ولى آن روز که با حوادث سختى آزموده شوند، دینداران اندکند.

 

شرح کوتاه

   دین و مذهب - آن هم مذهبى همچون اسلام - حافظ حقوق مردم جامعه و حامى منافع واقعى و عادلانه آنهاست، ولى گاهى دین مزاحم منافع شخصى و خصوصى افراد است; این جاست که «دینداران از مدعیان دین»، شناخته مى شوند، بسیارى از مردم که به هر چیز از دریچه سود شخصى خود مى نگرد تا آن جا با دین همراهند که حافظ حقوق شخصى آنها باشد، اما بر سر دو راهى ها که دین از منافع خصوصى آنها جدا مى شود، بکلى آن را رها مى کنند و مصداق «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» مى شوند; اما دینداران واقعى آنها هستند که در هر حال به آن وفا دارند و دین وایمان خطوط اصلى زندگى آنها را ترسیم مى کند نه منافع شخصى.


1. بحارالانوار، جلد 10، صفحه 198.

[ 68 ]

درس پنجاه و هشتم

 

عدالت در میان فرزندان

 

پیغمبرگرامى اسلامى مى فرماید:

إِعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلادِکُمْ کَما تُحِبُّونَ أَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ(1)

ترجمه

در میان فرزندان خود عدالت کنید همان طور که دوست مى دارید آنها در میان شما عدالت کنند.

شرح کوتاه

   یکى از اشتباهات بزرگ تبعیض در میان فرزندان است، بعضى از مردم، براى فرزند بزرگ و به اصطلاح ارشد امتیاز قائل مى شوند و بعضى براى کوچک ترین فرزند، و گاهى آنچنان در این راه، افراط مى کنند که هر چه از محبّت و مال و عواطف دارند در اختیار یکى از آنها قرار مى دهند و دیگران را بکلى محروم مى سازند، این موضوع آتش کینه و حسد را دل آنها بر مى افروزد و در آینده نسبت به یکدیگر دشمن و نسبت به پدر و مادر کینه جو، و حتى نسبت به اجتماع هم در مقام انتقام جویى بر مى آیند.


1. بحارالانوار، جلد 23.

[ 69 ]

درس پنجاه و نهم

 

همواره تحت مراقبت هستى

 

امام محمّد تقى (امام جواد)(علیه السلام) فرمود:

إِعْلَمْ أَنَّکَ لن تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ(1)

ترجمه

بدان که از دیدگاه پروردگار بیرون نخواهى رفت اکنون ببین چگونه خواهى بود؟

 

شرح کوتاه

   نخستین اثر ایمان به خداوند بزرگ، احساس یک مراقبت دائمى بر سر تا پا و درون و برون از ناحیه علم و آگاهى اوست، نه تنها هیچ نقطه اى از دیدگاه علم او بیرون نیست، بلکه مراقبین او از چهارسو، از همه جا، ما را احاطه کرده اند.

   هر قدر پایه ایمان بالاتر برود احساس این مراقبت، بیشتر و عمیق تر مى گرد، تا آن جا که انسان خود را به طور دائم در حضور او مى بیند، این احساس بزرگترین وسیله اصلاح فرد و اجتماع، و زیباترین جلوه هاى ایمان است، که احیا کردن آن به مهم ترین نابسامانى هاى اجتماعى سامان مى بخشد.


1. از کتاب تحف العقول.

[ 70 ]

درس شصتم

 

نه چاپلوسى نه حسد

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود:

الثَناءُ بِأَکْثَرَ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَالتَّقْصِیرُ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ عَىُّ أَوْ حَسَدٌ(1)

ترجمه

مدح و تعریف بیش از استحقاق و شایستگى تملق است و کمتر از استحقاق یا ناتوانى در بیان است یا حسد.

 

شرح کوتاه

   شک نیست که باید از افراد شایسته و صفات و اعمال نیکشان تقدیر و تمجید کرد و آنها را در راهى که در پیش گرفته اند تشویق و دلگرم نمود ولى باید این کار درست به اندازه استحقاق افراد باشد وگرنه نتیجه هاى منفى و زیانبخشى به وجود مى آورد، اگر بیش از اندازه شایستگى باشد تملق و چاپلوسى است که هم شخصیت گوینده را در هم مى شکند و هم طرف را گرفتار عجب و خودبینى مى کند، و اگر کمتر از شایستگى باشد، هم نیکان را دلسرد مى سازد و هم نشانه حسد یا عجز گوینده است.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد