بانک سوال دبستان گرمه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه
بانک سوال دبستان گرمه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

دکتر رضا نهضت / عضو شورای نویسندگان سخن معلم آیا علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را دارد؟

« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ» (نساء-58)


پیش تر در مقاله ای با عنوان « صورت مساله ای به نام فانی » ، که در سخن معلم انتشار یافته بود، دلیلی آوردم مبنی بر این که علی اصغر فانی صلاحیت آموزش و پرورش را ندارد. دلیل این گونه بود:

  

الف) علی اصغر فانی، در هیات دولت نمی تواند از حقوق معلمان دفاع کند.


ب) هر کس که نتواند در هیات دولت از حقوق معلمان دفاع کند،صلاحیت وزارت ندارد.


نتیجه: علی اصغر فانی  صلاحیت وزارت ندارد.


به نظر می رسد دلیل فوق، همچنان از قوت و استحکام بر خوردار است. در این مقاله، بر آنم که چهار دلیل دیگر بر عدم صلاحیت فانی برای وزارت آموزش و پرورش اقامه کنم.


 


دلیل دوم:


الف-علی اصغر فانی دروغ می گوید.


ب-هر کس که دروغ بگوید صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد.


نتیجه-علی اصغر فانی صلاحیت آموزش و پرورش را ندارد.


برای اثبات مقدمه اول دو شاهد می آورم تا ثابت کنم که متاسفانه، علی اصغر فانی دروغ می گوید.


شاهد اول: دوازدهم اردیبهشت ماه است و معلمان در برابر گیرنده های تلویزیونی نشسته اند و سیمای علی اصغر فانی را در برابر خود نظاره می کنند. فانی در برابر سوال مجری درباه بیمه طلایی می گوید که نیمی از هزینه بیمه را آموزش و پرورش تقبل می کند:" هر هزینه ای که برای بیمه فرهنگیان پرداخت می شود، نیمی از آن را همکار فرهنگی و نیمی از آن را دولت پرداخت می کند." این گفته فانی در حالی است که از اواخر فروردین ماه بسته ای درباره تعرفه های بیمه طلایی به مدارس ارسال شده بود، که در در هر چهار بسته، سقف کمک دولت را 13000 هزارتومان ذکر کرده بود و سهم معلمان تا 270 درصد رشد یافته بود. پس چرا به رغم وجود این بخش نامه، فانی کذب می گوید؟


اگر واقعا قرار بود دولت نیمی از هزینه های بیمه طلایی را تقبل کند، معلمان بسته اول را، که خدمات دندان پزشکی را هم پوشش می داد انتخاب می کردند. ممکن است که گفته شود علی اصغر فانی در دقیقه 90 و برای رهایی از فشار رسانه ملی، این جمله را بر زبان رانده است.حتی اگر این گونه باشد این سوال پیش می آید که مگر قرار نیود فانی برنامه هایش را بر اساس کار کارشناسی پیش ببرد؟ مگر ایراد بزرگ او به حاج بابایی این نبود که بدون کار کارشناسی فعالیت می کرد؟


مگر فانی و تیم مالی اش با کار کارشناسی به عدد 13000 هزار تومان نرسیده بودند؟چطور در یک شب همه چیز عوض شد؟ البته فانی پیش تر هم نشان داده بود که به رغم شعار کار کارشناسی، جندان به آن پایی بند نیست.قراداد بیمه طلایی با بیمه آتیه سازان حافظ که ظرف یک هفته منعقد شد، شاهدی بر این مدعا است.پیش تر این مدعا ار در مقاله "تدبیر طلایی فانی برای بیمه طلایی"، نشان داده ام.


شاهد دوم: سوم تیر ماه است و جمعی از معلمان کشور، به خصوص تشکل های صنفی، گوش به رادیوی خود سپرده اند تا ببینند سر انجام این استیضاح چه می شود. حضرت علی اصغر فانی پست تریبون حاضر می شود و بعد از بر شماردن خدماتش! به آموزش و پرورش، در برابر حیرت شنوندگان، احتمالا با زبان روزه، در برابر نمایندگان مجلس، دروغی بزرگ بر زبان جاری می کند: "همچنین بعد از 4 سال قانون خدمات کشوری ماده 65 که شامل حق شغل فرهنگیان است اجرا شد و حق شغل فرهنگیان از 800 امتیاز به 1500 امتیاز افزایش یافت. " بعد از این فرمایشات فانی، معلمان به حکم خود نگریستند و دیدند حق شغلشان 1300 است نه آن چنان که فانی می گوید 1500.جالب این که نیروهای مازاد حق شغل شان همان 800 امتیاز باقی مانده است و به رغم این، فانی با زبان روزه و اعتماد به نفس کامل از امتیاز 1500 سخن می گوید. چرا فانی این دروغ را گفت و بازهم تکرار می کند؟


فانی در جلسه ای که با انجمن اسلامی معلمان هم داشته است این سخنان را تکرار می کند.


جالب و حیرت آور سخنان فرج کمیجانی، دبیر کل محمع فرهنگیان اسلامی است که به محض آوردن رای اعتماد مجدد فانی، هیجان زده، گفت:" فانی به خوبی از مظلومیت آموزش و پرورش دفاع کرد " و از عملکرد نمایندگان مجلس تشکر کرد.


سخنان فانی در پایان جلسه استیضاح،  نشان می دهد که او برای باقی ماندن در پست خود، از هیچ معامله ای با نمایندگان مجلس ابایی ندارد. به این سخنان فانی در محلس توجه کنید:" در این وزارتخانه امکان دارد در انتصابات و جابه‌جایی مدیران اتفاقاتی بیفتد و یا نمایندگان مجلس پیشنهاداتی داشته باشند. بنده موافق هستم که اگر در برخی مناطق با مدیران مشکلی وجود دارد، بتوانیم با تعامل و همکاری با نمایندگان مجلس این مشکلات را حل کنیم." آیا این سخن فانی دفاع از مظلومیت آموزش و پرورش است؟ این سخنان نشانه مظلومیت آموزش و پرورش است که چنین وزیری را بر مسند نشانده است.


یا للعجب از فرج کمیجانی!


مگر پیشوایان دینی  نگفته اند که  دروغگو منافق است  و ایمان ندارد و بوی دهانش متعفن اس

ت و خداوند او را لعنت می کند و از ایمان خالی است و عذابی تلخ در قیامت پیش روی دارد و دروغگویی بزرگترین خباثت است و گناه؟ مگر نگفته بودند که آن مرد که دروغ می گفت رفته است؟ مگر علی اصغر فانی در پیشگاه قرآن کریم و در برابر رئیس جمهور سوگند یاد نکرده بود که: " همواره از دروغ بپرهیزم؛ به شعور و افکار عمومی احترام بگذارم؛ از دست کاری در اطلاعات و یا ارائه اطلاعات، به گونه ای که موجب فریب دیگران به ویژه مسئولان عالی نظام شود به شدت پرهیز کنم؟" چرا آشکارا کذب می گوید و به شعور مخاطبانش، که اغلب جامعه معلمان هستند، احترام نمی گذارد؟


 


دلیل سوم:


ممکن است که مستشکلی به نویسنده ایراد وارد کند و بگوید: باید حسن ظن داشته باشیم؛ سخنان فانی دروغ نیست؛ چرا که آنها را با علم بیان نکرده است؛ این سخنان نشانه عدم اشراف وی به امور وزارت خانه است.در جواب این مستشکل می گویم: سلّمنا! فرض می کنیم که این سخنان بیانگر عدم اشراف فانی بر امور وزارت خانه است؛ اما همین سخن، بیانگر دلیل سومی بر عدم صلاحیت فانی برای وزرات آموزش و پرورش است.چرا؟ به این دلیل توجه کنید:


الف) علی اصغر فانی به امور وزارت آموزش و پرورش اشراف ندارد.


ب) هر کس که به امور وزارت آموزش و پرورش اشراف ندارد، صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد.


نتیجه: علی  اصعر فانی صلاحیت آموزش و پرورش را ندارد.


فردی که اشراف به عملکرد زیر مجموعه اش ندارد به این معنا است که توانایی ادامه مسئولیت را ندارد و مطابق سوگندی که در پیشگاه قرآن کریم خورده است، باید هر چه زودتر این عدم توانایی را اعلام کند. فانی سوگند خورده است که: " هرگاه به این جمع بندی برسم که توان لازم برای انجام مسئولیت را از دست داده ام مراتب را به رییس جمهور اعلام کنم."


 


دلیل چهارم:


فانی از معلمان زندانی استفاده ابزاری می کند


 الف) علی اصغر فانی از معلمان زندانی استفاده ابزاری می کند.


ب) هر کس که از معلمان زندانی استفاده ابزاری کند، صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد.


نتیجه: علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد.


اثبات مقدمه اول: می دانیم که به مدد دولت مهرورزی، عده ای از معلمان و همکاران عزیزمان حکم زندان گرفته اند.بیش از پنج سال است که رسول بداقی و محمود باقری در بنداند. در اردیبهشت امسال هم حکم علیرضا هاشمی و علی اکبر باغانی اجراء شده است و به زندان های طویل المدت و نیز تبعید محکوم شده اند.


چندی است که اسماعیل عبدی بازداشت است و احتمال باز شدن پرونده ای جدید و اجرای حکم تعلیقی اش می رود. متاسفانه، محمود بهشتی لنگرودی نیز زیر تیغ است و ممکن است با بی تدبیری مسئولان به زندانیان بپیوندد. علی اصغر فانی بعد از به مسند نشستنش قول داد که مسئله معلمان زندانی را، که به خاطر فعالیت های صنفی محبوس شده اند، پی گیری کند و با رایزنی با آیت الله صادق لاریجانی، ریاست قوه قضاییه  و آیت الله علوی وزیر اطلاعات، زمینه آزادی آن ها را فراهم کند. ناصری زنجانی معاون حقوقی و پارلمانی، در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره پیگیری پرونده معلمان اخراجی و تبعیدی گفته بود: ما این درخواست را طی نامه‌یی با امضای وزیر آموزش و پرورش به قوه قضاییه فرستادیم و گفتیم در هر صورت در آن سال‌ها حوادثی اتفاق افتاده و این افراد حکم گرفتند اما الان خانواده‌های این افراد متضرر شدند.


او به درستی گفته بود:" آموزش و پرورش چندان اختیاری در این زمینه ندارد و برگشت احکام از اختیارات قوه قضاییه است." معنای این سخن ناصری زنجانی این است که اگر آموزش و پرورش اختیار داشت، در لغو احکام معلمان زندانی تردید نمی کرد. البته اعلام شد که فانی به ریاست قوه قضاییه هم نامه نوشته و خواستار عفو برخی از معلمان در مناسب های مختلف شده است. البته هیچ گاه متن این نامه منتشر نشده است و پاسخی هم گویا از جانب آیت الله به فانی داده نشده است. این که فانی دقیقا در نامه از قوه قضاییه چه خواسته است و آیا اسامی زندانیان را به اسم آورده است، معلوم نیست.


البته از آن جا که طبق شریفه قرآنی باید از ظن و گمان پرهیز کرد، تعدادی از معلمان از جمله نگارنده، به این اقدام حضرت فانی به دیده تحسین نگریست؛ این که یک وزیر برای آزادی همکاران دربندش به قوه قضاییه نامه بنویسد البته کاری قابل ستایش است؛ اما چه می توان کرد که اقدامات فانی و معاونش ناصری زنجانی، خلاف این را نشان می دهد.


طبق خبر پایگاه سخن معلم، علی پورسلیمان، " پس از اتمام رسیدگی ملاحظه اسناد و مدارک موجود در پرونده و نیز توجه کامل به مدافعات متهم ، اتهام منتسب به وی که با بند 33 ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب 7 / 9 / 1372 مجلس شواری اسلامی منطبق می باشد ، برای هیات محرز گردید ، لذا هیات به اتفاق آراء نامبرده را به استناد بند ج ماده 9 قانون مزبور ، به مجازات  5 / 1   کسر حقوق و فوق العاده شغل ( سایر عناوین مشابه ) به مدت یک سال محکوم 

می گردد . "


دم خروس را باور کنیم با قسم حضرت عباس را


دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ؟! وزیر و معاونی که از توقف چنین حکمی که از سوی زیر  مجموعه ی آنان صادر شده است، جلوگیری نمی کنند، چطور مدعی می شوند که خواستار عفو زندانیان در بند هستند؟ آیا این استفاده ابزاری از معلمان نیست؟


آیا فانی نمی خواهد به بهانه معلمان در بند، اذهان معلمان را ازعملکرد ضعیفش دور نماید؟ آیا علیرضا هاشمی که اکنون در بند است حداقل دو مقاله در نقد فانی ننوشت؟ علی اکبر باغانی و اسماعیل عبدی عملکرد فانی را قبول داشتند؟


آیا پایگاه سخن معلم در کنار موافقان فانی، سخنان مخالفانش را پوشش نمی داد؟


مگر نه این است که بعد از زندانی شدن علی اکبر باغانی و علیرضا هاشمی و بازداشت اسماعیل عبدی، فشار افکار عمومی معلمان بر فانی و تیمش کم شده است؟


حکم علی پورسلیمان به خوبی نشان داد که حسن ظن به فانی نادرست بود و او و برخی از همراهانش بدشان نمی آید که صدای منتقدان خاموش شود تا آن ها با فراغ بال به کارهایشان ادامه دهند و متاسفانه با آن که در دل از دستگیری معلمان در بند شادمانند، به ظاهر خود را مغموم نشان می دهند.


در اینجا این خطاب درخشان قرآن کریم را، که حضرت امام خمینی (ره) در مقدمه کتاب آداب الصلوة، آن را آیه ای کمر شکن می خوانند، به حضرت فانی و معاون حقوقی اش، ناصری زنجانی یاد اوری می کنم که:


  لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ(صف2و 3)


چرا چیزى مى‏ گویید که انجام نمى‏ دهید،نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید.


مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ/چرا که وعده تو که کردی و او به جا آورد


 


عادل عبدی استعفا دهد


به نظر می رسد که حداقل کاری که عادل عبدی مشاور فانی می تواند انجام دهد، استعفا در برابر این اقدام است. مگر نه این است که پورسلیمان عضو سازمان معلمان ایران بوده است؟ عادل عبدی چه اقداماتی برای لغو این حکم انجام داده  است؟


حتما ایشان توجه دارند انتظار از مشاور تشکل ها بیش از هماهنگی  برای برگزاری جلسات با مسئولان وزارت خانه است؛ که اگر فقط این بود، اصلا نیازی به این پست نبوده و نیست.


کسر از حقوق پورسلیمان و صرفه جویی در آموزش و پرورش !


به نظر می رسد با اجرای این حکم و کسر از حقوق علی پورسلیمان، فانی پایکوبان و دست افشان از این که توانسته است با این اقدام، در بودجه آموزش و پرورش صرفه جویی کند، بر خود آفرین می فرستد و به این توانایی و کارامدیش فخر همی کند و با خود می خواند: من آنم که اصغر بود پهلوان!


 


دلیل پنجم:


حضور پر رنگ بیت فانی در وزارت خانه!


الف-علی اصغر فانی، وابستگان سببی و نسبی خود را، بدون داشتن شایستگی، در امور آموزش و پرورش دخالت می دهد.


ب- هر کس که وابستگان سببی و نسبی خود را، بدون داشتن شایستگی، در امور آموزش و پرورش دخالت دهد، شایستگی وزارت ندارد.


نتیجه: علی اصغر فانی صلاحیت آموزش و پرورش را ندارد.


اثبات مقدمه اول: دکتر زهرا شیرمحمدی، مدیر دبیرستان  غیر دولتی دخترانه دانشجو و همسر علی اصغر فانی است که این روزها در وزارت خانه و دیگر سازمان های آموزش و پرورش حضوری پر رنگ دارد. حضور بیت فانی، بعد از سلب اعتماد فانی از حمید رضا کفاش، معاون پرورشی، در وزارت خانه پررنگ تر از پیش شده است.


هم فکر حاج بابایی مدافع فانی می شود!


توجه داشته باشیم که مدافع فانی در قضیه ی استیضاح، در رسانه ملی، دکتر بهرام محمدیان، معاون پژوهشی فانی بوده است که بیشترین نزدیکی و هم فکری را با حمیدرضا حاج بابایی داشته؛ تا به این حد که او را به هنگام ثبت نام نامزدهای  ریاست جمهوری، شایسته مقام ریاست جمهوری می دانسته است. تراژدی این است که مدافع فانی در آن شب نه کفاش بود و نه محمد بطحایی که قبلا به منزله دست راست و چپ فانی بودند. کسی به دفاع از فانی به دفاع پرداخت که حامی برنامه های حاج بابایی بود و در صورت عزل فانی، کاندیدای اول اصولگرایان مجلس برای وزارت آموزش و پرورش بود.


حضور محمدیان نشان داد که فانی بسیار تنها است و برای باقی ماندن بر پست خود، به محمدیان متوسل شده است؛ کسی که ابایی از مخالفت آشکار با برخی برنامه های دولت تدبیر و امید را ندارد.


آیا حضور پر رنگ بانو شیر محمدی در وزات خانه و سازمان های آن نشان دیگری از بی اعتمادی فانی به کفاش و بطحایی نیست؟


می توان پرسید حضور پررنگ این بانو در وزات خانه به جه علت یا دلیل است؟ آیا ایشان دارای پست و مسئولیتی در وزارت خانه  هستند؟


بعید است که این گونه باشد.


در لیست انتصابات فانی چنین اسمی به چشم نمی خورد. آیا ایشان به صرف این که همسر علی اصغر فانی است اجازه این حضور پررنگ را پیدا کرده است؟ آیا  همسران سایر کارمندان وزارت خانه و یاسازمان هایش می توانند برای دیدار با شوی خویش حضوری پر رنگ داشته باشند؟


دکتر شیرمحمدی که به حم

دالله ،تعداد شاگردان مدرسه اش در این دو سال رشد چشمگیری پیدا کرده و ان شالله رشد بیشتری هم پیدا کند، معلمی هستند مانند همه معلمان دیگر که اگر کار یا مشکلی داشتند باید از طریق اداری و طبق روال به حل آن بپردازند. اگر مشکلی درباره مدرسه شان دارند  می توانند و باید به کارشناسی مدارس غیر دولتی آموزش و پرورش منطقه 5 مراجعه کنند و طبق روال اداری پیگیر آن باشند. حضور پر رنگ این بانو در وزارت خانه و سازمان های آموزش و پرورش هیچ توجیه قانونی و شرعی ندارد، به خصوص که اخباری به گوش می رسد که ایشان سعی می کنند در انتصابات و تغییرات نقش ایفا کنند.


آیا بسته حمایتی از مدارس غیر دولتی محصول مشورت های ایشان است و نه  سرکار مرضیه گرد مسئول مدارس غیر دولتی؟ آیا فراهم کردن وام 10 میلیون تومانی با سود 4 درصد برای متقضیان مدارس غیر دولتی، دست پخت وی نیست؟ آیا پر کردن نزدیک به 200 هزار صندلی خالی، تاکید می کنم صندلی خالی، از مدارس غیر دولتی، حاصل سیاست های پشت پرده ایشان نیست؟ آیا این احتمال، با وجود حضور پررنگ ایشان در وزارت خانه، امری خلاف واقع و دور ازا ذهن است:


 


ما از برون در شده  مغلوب صد فریب /تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند


حضور پر رنگ یک تهیه کننده در وزارت خانه


بالاتر از حضور تعحب انگیز بانو شیر محمدی، حضور پر رنگ جمال شیرمحمدی، برادر وی و برادر خانم جناب فانی است. جمال شیرمحمدی کیست و چه سابقه ای در آموزش و پرورش دارد؟با جست و جویی در اینترنت او را عضو سابق سپاه پاسداران و تهیه کننده سریال عصر پاییزی می یابیم. البته اطلاعات جالب دیگری هم از او به دست می آوریم که چندان به بحث این مقاله مربوط نیست.  بنابر آن چه که یافت می شود، می توان گفت که وی هیچ سابقه ای در آموزش و پرورش ندارد. پس او حضور پر رنگ او در آموزش و پرورش برای چیست؟


آیا این تهیه کننده برنامه های تلویزیونی، در این روزها که صدا وسیما از لحاظ مالی وضعیت خوبی ندارد، به دنبال جذب اسپانسر برای برنامه های تلویزیونی از محل اعتبارات آموزش و پرورش است؟ آیا حضور پر رنگ برخی معاونت ها در آموزش و پرورش در سیما حاصل رایزنی های او است؟ شاید هم به دنبال ساختن برنامه های مشارکتی و تبلیغاتی است که این روزها در سیما فراوان پخش می شود و البته بودجه کم آموزش و پرورش را بر باد می دهد. شاید هم می خواهن حقوقی را که قرار است از علی پور سلیمان کسر کنند، برای ساختن برنامه های مشارکتی اختصاص دهند! والله اعلم

 به هر حال به نظر می رسد که حضور پررنگ زهرا شیر محمدی و اخوی اش در وزارت خانه، هیج توجیه عقلی و شرعی نداشته و ندارد و حضرت فانی باید در این زمینه پاسخگو باشد؛ به خصوص که اخبار در گوشی وزارت خانه از نفوذ بیت فانی، بر او دارد و از جلسات متعدد این سه نفر گزارش داده اند.


سوگند علی اصغر فانی در برابر قرآن


به یاد داشته باشیم که علی اصغر فانی در پیشگاه قرآن محید و در برابر رییس جمهور سوگند یاد کرده است:" مبنای واگذاری مناصب را شایستگی، راستگویی و درستکاری قرار دهم و نزدیکان سببی و نسبی من در انتصابات از هیچ امتیاز و تقدمی برخوردار نباشند" .


بنا به دلایلی که آوردم، نشان داده شد که علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد و اگر به آن چه که در برابر قرآن قسم یاد کرده که" خداوند را در همه حالات ناظر بر اعمال و رفتار خویش و مسئولیت را امانتی الهی بدانم،" پایبند باشد لازم است در اسرع وقت استعقای خویش را تقدیم رییس جمهور محترم نماید.


در پایان به حضرت فانی برادرانه این سخن حافظ را یادآور می شوم که:


به طهارت گذارن منزل پیری و مکن/خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده


امید دارم که رییس جمهور محترم، بعد از فارغ شدن از مسائل هسته ای و موفقیت های آن، هرچه زودتر به داد آموزش و پرورش برسد. البته اختمالا باید منتظر بود تا انتخابات مجلس برگزار شود و مجلسی هم سو با دولت بر سرکار بیاید که از دل این مجلس، بهتر از فانی روی کار نخواهد آمد. فکر می کنم که در انتخابات پیش رو، معلمان صورت حساب سوء استفاده برخی از نمایندگان مجلس، از مطالبات معلمان، برای گرفتن امتیازات بیشتر از فانی را ، برای آنان خواهند فرستاد.



پی نوشت:


این نوشته احتمالا باعث دل آزردگی فانی و دوستدارانش خواهد شد. روش نقد درست و اخلاقی این است که دلایل مرا بر این مدعا نقد کنند و ضعف های احتمالی آن را نشان دهند؛ نه  این که به تخریب شخصیت نگارنده بپردازند که این کار، نه اخلاقی است و نه شرعی. البته آنان که از اقامه دلیل عاجزند و منافع خود را در خطر می بینند به این کارها اقدام می کنند؛ اما چه باک که:


غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل/شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد